گناهان از حیث آثار و خواص متفاوتند و لذا به دو دسته كبیره و صغیره تقسیم می شوند.

در مورد گناهان كبیره كه در چند آیه قرآن به آن اشاره شده(نساء آیه 31 و شورى آیه 37 ـ و...) مفسران از یكسو، و فقهاء و محدثان از سوى دیگر سخن بسیار گفته اند.
بعضى همه گناهان را كبیره مى دانند، چون در برابر خداوند بزرگ هرگناهى بزرگ است.
در حالى كه بعضى دیگر «كبیره» و «صغیره» را امر نسبى تلقى كرده، و هر گناهى را نسبت به گناه مهمتر صغیره مى دانند، و نسبت به گناه كوچكتر كبیره.
جمعى نیز معیار در كبیره بودن را وعده عذاب الهى نسبت به آن در متن قرآن دانسته اند.
گاه نیز گفته شده كه «گناه كبیره» هر گناهى است كه حد شرعى در مورد آن جارى مى گردد.
ولى از همه بهتر اینكه گفته شود با توجه به اینكه تعبیر به «كبیره» دلیل بر عظمت گناه است هرگناهى كه یكى از شرائط زیر را داشته باشد كبیره محسوب مى شود:
الف ـ گناهانى كه خداوند وعده عذاب درباره آن داده است.
ب ـ گناهانى كه در نظر اهل شرع و لسان روایات با عظمت یاد شده.
ج ـ گناهانى كه در منابع شرعى بزرگتر از گناهى شمرده شده كه جزء كبائر است.
د ـ و بالاخره گناهانى كه در روایات معتبر تصریح به كبیره بودن آن شده است.
در روایات اسلامى تعداد كبائر مختلف ذكر شده، در بعضى تعداد آنها هفت گناه (قتل نفس، عقوق والدین، رباخوارى، بازگشت به دارالكفر بعد از هجرت، نسبت زنا به زنان پاكدامن دادن، خوردن مال یتیم و فرار از جهاد).

و در بعضى دیگر تعداد آن هفت گناه شمرده شده با این تفاوت كه بجاى عقوق والدین «كلما اوجب الله علیه النار» (آنچه خداوند دوزخ را براى آن واجب كرده) ذكر شده است.
در بعضى دیگر تعداد آنها ده گناه، و در بعضى نوزده گناه، و در بعضى تعداد بسیار بیشترى دیده مى شود.

این تفاوت در شمارش تعداد كبائر به خاطر آن است كه همه گناهان كبیره نیز یكسان نیست، بلكه بعضى از اهمیت بیشترى برخوردارند است، و به تعبیر دیگر «اكبر الكبائر» است، بنابراین تضادى در میان آنها وجود ندارد.