پاسخ : اميد در هر انساني با سرشت او زاده ميشود اين شوق غريزي از موهبتهاي خداوند در آدمي است. پيامبر اكرم«صلي الله عليه وآله» فرمودهاند اگر اميد نبود، مادري فرزندش را شير نميداد و كسي درختي نمينشاند پس اميد هست اما بايد آنرا زنده نگه داشت(1). در اين موضوع دو موضوع هست: 1 - اصل اميد براي اقدام و تلاش الزامي است اما بحث بر سر اين است كه به چه چيز بايد اميد بست؟ قرآن عزيز ميفرمايد: انتم ترجون من الله ما لايرجون(2)؛ شما اميدي مثل خدا داريد كه غير مؤمنان از آن محرومند. جريان زندگي انسان طوري است كه براي تربيت و تكامل او و غافل نشدن از هدف بلند زندگي، پيوسته اميدهاي حقير و پايينتر از هدف متعالي او به بن بست ميرسد مثل آنكه ميبينيم درست موقع گرفتن نتيجهها، مشكلي و مانعي پيش ميآيد و غصّهاي سر برميآورد. گرچه اين يك ارزش است و براي انسانهاي والا و طالب تعالي نعمت شمرده ميشود؛ اما چنين نيست كه با امكانات زندگي برخورد منفي داشته باشيم. چنانكه وقتي كسي كه به ابوذر (ره) گفت تو كه اميدي به فرداي خود نداري چرا دو كيسه گندم در خانه داري! فرمود: چرا هميشه انتظار مرگ داريد. چه بسا عمرم طولاني شود. چنين است كه امام علي(ع) ميفرمايد: از آنجا كه اميد نداري اميدوارتر باش! 2 - نتيجه بخش اول چنين ميشود كه ما اميدي بزرگ مثل خدا داريم، اميدي مثل توسل به اهل بيت«عليه السلام»به ويژه امام زمان«عج»كه حضور دارد گرچه ظهور ندارد، داريم. 3 - با توجه به اصول گذشته بايد دست به كار شد حتي كارهاي كوچك را به صورت تمريني مقدمه كارهاي بزرگ قرار داد و هنگامي كه نتيجه كار خود را مشاهده ميكنيم نشاط و اميد توليد ميشود. 4 - هيچ چيز حتي مرگ نااميد كننده نيست. زيرا با بينش عميق دين، معاد، استمرار زندگيست حتي حياتي برتر از اين دنيا. 5 - نماز و قرائت قرآن و زيارت ائمه«عليه السلام»اين اميد را متعادل، واقع گرا، و زنده ميدارد.
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)