وی با اشاره به اینکه دیگر طاقت ادامه زندگی همراه با بیپولی را ندارم، افزود: اعتراف میکنم که شوهرم تا زمانی که پول داشت برایم قابل احترام بود و عاشقانه او را میخواستم و در حال حاضر که وضع مالی نامناسبی دارد او را نمیخواهم.
زنی در دادگاه خانواده گفت: اعتراف میکنم تا زمانی که شوهرم پول داشت، برایم قابل احترام بود و عاشقانه او را میخواستم اما در حال حاضر که وضع مالی نامناسبی دارد، او را نمیخواهم.
به گزارش فارس، زنی با مراجعه به دادگاه خانواده شهید محلاتی دادخواست جدایی خود را به قاضی یکی از شعب ارائه کرد.
این زن در برابر قاضی شعبه 245 این مجتمع قضایی خانواده با بیان اینکه شوهرم از نظر مالی وضع بسیار نامناسبی دارد، اظهار داشت: شوهرم ابتدا در یک شرکت کار میکرد و ماهیانه 900 هزار تومان با اضافه کاری حقوق داشت ولی بعد از اخراج شدنش دیگر حقوقی نداشته و من با نداری او 3 ماه زندگی کردم.
وی با اشاره به اینکه دیگر طاقت ادامه زندگی همراه با بیپولی را ندارم، افزود: اعتراف میکنم که شوهرم تا زمانی که پول داشت برایم قابل احترام بود و عاشقانه او را میخواستم و در حال حاضر که وضع مالی نامناسبی دارد او را نمیخواهم.
زن در ادامه با اشاره به اینکه شوهرم هر جا که مشغول به کار میشود، به دلیل اینکه مقدار حقوقش کم است، دیگر سر کار رفتنش برایم بیاهمیت است، عنوان کرد: من شوهرم را با این وضعیت مالی نمیخواهم.
مرد در دادگاه خانواده حضور داشت و با اشاره به اینکه همسرم تنها پول مرا میخواست، گفت: طی 7 سال زندگی مشترکمان هیچ گونه مشکلی نداشتیم، چرا که وضع مالی من مناسب بود و از هیچ چیزی برای همسرم دریغ نکردم.
وی ادامه داد: از 3 ماه پیش که از شرکتی که در آن کار می کردم اخراج شدم وضع مالی من به هم ریخت و از آن زمان ناسازگاری همسرم آغاز شد و من متوجه شدم که همسرم مرا برای پولم میخواهد.
زن در ادامه عنوان کرد: منکر این موضوع نمیشوم که شوهرم را در کنار پولش نمیخواستم چرا که اگر پول نباشد مشکلات زندگی ما آغاز میشود و ما به اختلافاتی بر میخوریم.
وی در ادامه با اشاره به اینکه ما یک فرزند 5 ساله داریم که حضانت او نیز باید با شوهرم باشد، گفت: از بیپولی شوهرم خسته شدم و او باید بداند که من در این 3 ماه چه قدر سختی به خاطر بیپولی او کشیدم.
زن در ادامه بیان کرد: من خواهان طلاق هستم و به هیچ شکلی از درخواستم منصرف نمیشوم چرا که با وضع مالی نامناسب نمیتوانم در کنار شوهرم به زندگی ادامه دهم.
مرد در انتها در مقابل قاضی این پرونده اظهار داشت: همسرم باید به من فرصتی بدهد تا شغل مناسبی پیدا کنم و این قدر سنگدل نباشد و حداقل به خاطر فرزندمان کوتاه بیاید.
قاضی این شعبه، بعد از صحبتهای زن و مرد، آن دو را به مصالحه دعوت کرده و حکمی مبنی بر طلاق صادر نکرد.
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)