تاریخ شوروی
در اوت ۱۹۱۴ روسیه وارد جنگ جهانی اول میشود. نخست فقط بلشویکها مخالف جنگ هستند اما شکستهای روسیه حامیان سلطنت تزار را به حداقل میرساند.
در سال ۱۹۱۷ پس از دو انقلاب فوریه و اکتبر در روسیه، حزب بلشویک به رهبری لنین قدرت را در این کشور به دست گرفت. روسیه بلشویکی با حمله طرفداران نظام گذشته و نیروهای خارجی به ویژه بریتانیا روبرو شد. این دوره به دوران جنگ داخلی روسیه معروف است و طی آن ارتش نوین شوروی با نام ارتش سرخ به کوشش تروتسکی و تحت رهبری او شکل گرفت. در ۱۹۲۲ و پس از سرکوب مخالفان و دشمنان حزب بلشویک که نام خود را به حزب کمونیست اتحاد شوروی تغییر داده بود تأسیس کشور «اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی» را اعلام کرد. این کشور از اتحاد روسیه و مناطق متعلق به روسیه تزاری تشکیل شده بود.
در جریان جنگ داخلی و بعد از آن حزب کمونیست که تنها حزب مجاز در شوروی بود، سیاست اقتصادی سختگیرانهای را تعقیب میکرد که به کمونیسم جنگی معروف شد. با پایان گرفتن جنگ داخلی و استقرار حاکمیت حزب بر سراسر کشور، سیاست اقتصادی جدیدی به نام برنامه نوین اقتصادی معروف به «نپ» در پیش گرفته شد. اختلاف رهبران شوروی در نحوه پیشبرد سیاستهای اقتصادی بالا گرفت. در سال ۱۹۲۴ و پس از مرگ لنین کشمکش بر سر جانشینی او شدیدتر شد و بالاخره استالین توانست مخالفان خود به ویژه تروتسکی را سرکوب کند و بر جای لنین بنشیند. او در چند مرحله دست به تصفیه حزب از مخالفان خود زد. تصفیههای بزرگ نامی است که بر این اقدامات استالین گذاشتهاند. در عرصه کشاورزی با ایجاد مزارع اشتراکی یا کلخوزها چهره کشاورزی روسیه دگرگون شد. سیاستهای کشاورزی حزب کمونیست اتحاد شوروی با مخالفت مالکان خردهپا (کولاکها) روبرو شد و دولت بیرحمانه آنان را سرکوب کرد. در عین حال استالین سیاست صنعتی کردن شوروی را پیگیری کرد و در دوران زمامداری او شوروی به قدرت صنعتی بزرگی تبدیل شد.
در ۱۹۳۹ در آستانه شروع جنگ جهانی دوم، شوروی پیمان عدم تجاوز با آلمان نازی منعقد کرد ولی در ۱۹۴۱ با حمله گسترده آلمان، شوروی نیز به جنگ وارد شد. در این جنگ که بهطور رسمی جنگ کبیر میهنی نامیده میشد، دولت و حزب و مردم شوروی با مقاومت در برابر ارتش آلمان و فداکاریها و قربانی دادنهای بسیار توانستند جریان جنگ را برگردانند و به خصوص پس از نبرد استالینگراد نیروهای شوروی در موضع حمله قرار گرفتند. شکست آلمان در ۱۹۴۵ که بار اصلی آن بر دوش شوروی بود، این کشور را به یکی از ابرقدرتها تبدیل کرد.
پس از پایان جنگ جهانی دوم و آغاز دوران جنگ سرد کشمکش و تقابل دو ابرقدرت یعنی آمریکا و شوروی سیاست تمام جهان را طی چهار دهه تحت تأثیر خود داشت. همچنین این تقابل را، تقابل میان سرمایهداری و سوسیالیزم نیز دانستهاند. شوروی در ۱۹۴۹ توانست دارای قدرت اتمی شود و به انحصار آمریکا در این زمینه پایان داد.
در سال ۱۹۵۳ بعد از مرگ استالین، جانشینان او به رهبری دستهجمعی پرداختند ولی نهایتا نیکیتا خروشچف توانست قدرت را به دست آورد. در ۱۹۵۶ خروشچف در کنگره بیستم حزب کمونیست اتحاد شوروی کشتارهای استالین را موضوع قرار داد و در جهت تخریب چهرهٔ استالین برآمد. در دوران زمامداری خروشچف بسیاری از سختگیریهای دوره استالین تعدیل شد. بسیاری از زندانیان سیاسی و عقیدتی آزاد شدند و به بسیاری که در دوره استالین به عنوان جاسوس و مخالف اعدام شده بودند، اعاده حیثیت شد. همچنین در این دوران قانون تجارت آزاد تا حدی پذیرفته شد که آثار جبرانناپذیری را بر بدنهٔ نظام سوسیالیستی که پشتیبان اقتصاد هدایت شده بود، وارد آورد. که بعدها به سلسله حوادث و رخدادهایی انجامید تا فروپاشی شوروی.
در سال ۱۹۵۷ شوروی با فرستادن ماهواره اسپوتنیک۱ به مدار زمین، عصر فضا را آغاز کرد. شوروی برای اولین بار یوری گاگارین را به فضا فرستاد و پس از چندی با سفینهٔ بی سرنشین خاک کرهٔ ماه را به زمین آورد.
در اوایل دهه ۱۹۶۰ رهبران حزب، خروشچف را برکنار کردند و پس از دورهای رهبری دستهجمعی، لئونید برژنف قدرت را به دست گرفت. در دوره او اصلاحات سیاسی و اجتماعی که در دوره خروشچف آغاز شده بود به کندی گرایید و تسلط حزب و دولت بر تمام عرصههای سیاسی و اجتماعی تقویت شد.
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)