شگفت انگيز است ولي روزگاري دور مردمان چنان دانشي بدست آورده بودند كه انتظارش نمي رفته...منظور فقط ايجاد ساختمانهاي عجيب نيست! بلكه امروزه بر ما آشكار شده است كه آنان درك و شناخت دقيقي نسبت به ساختمان داخلي خورشيد داشته اند! آنها مي دانسته اند كه خورشيد لايه هاي مختلفي دارد كه در سكانسهاي مختلفي در حال چرخش هستند و داراي ميدانهاي مغناطيسي كاملا" متفاوتي اند. همچنين ميدانستند كه اين ميدانهاي مغناطيسي چگونه بر ايجاد لكه هاي خورشيدي تاثير ميگذارند و چگونه لكه هاي خورشيدي بر زندگي انسان بر روي زمين! همچنین مي توانستند تعداد اين لكه هاي خورشيدي را از تعداد آنها در يك روز تا يك میليون روز را محاسبه كنند! ومي دانستند كه اين لكه ها مدام تكرار مي شوند.! ثابت شده كه خورشيد از چندين لايه ي مختلف تشكيل شده است كه با سرعتهاي مختلفي چرخش ميكنند .لايه ي بيروني هر ۳۷ روز يك بار بطور كامل
ميچرخد..و چون اين لايه و هسته ي خورشيد تفاوت سرعت دارند چيزي شبيه به يك ژنراتور برق را تشکیل ميدهند..به تدريج خورشيد شروع به معكوس كردن ميدانهاي مغناطيسي خود ميكند..كه اين اتفاق هر ۱۸.۰۰۰ سال يك بار صورت ميگيرد..در چنين حالتي زمين هم شروع به معكوس كردن ميدانها ي مغناطيسي خود ميكندتا با ميدانهاي خورشيد مطابقت كند كه اين پديده باعث دگرگوني شديد چهره ي سطح زمين خواهد شد از جمله جداشدن قاره ها از يك ديگر و حركت يخچالهاي قطبي! .
" بادهاي خورشيدي ناشي از حركات و چر خشهاي متفاوت لايه هاي خورشيد ميباشد"
تغييرات پياپي ميدانهاي مغناطيسي باعث تكرار شدن مداوم لكه هاي خورشيدي ميشوند..در هنگامي كه زمين در رابطه ي مشخص با خورشيد و وضعييت مشخص لكه هاي خورشيدي رار داشته باشند زندگي امكان پذير است به اين معني كه زماني كه زمين در جاي مشخصي در فضا قرار گيرد و و خورشيد هم در وضعيت خاص حلقه هاي مغطيسي خود قرار داشته باشد يك نظم مشخص از هر ارگانيزمي قابل انتظار است. صوزتهاي فلكي به راحتي وظعيت زمين را در رابطه (relation to the suncycles) با حلقه هاي خورشيدي نشان ميدهند. اين روش در گذشته ها استفاده ميشده و روش دقيقي هم بوده و هست.. درست مثل اندازه گيري جذر و مد توسط موقعيت ماه . اين دانش مي توانست از آن ما باشد اگر اسپانيا ييهاي م***** آن اطلاعات را كه فكر مي كردند شيطانيست نابود نمي كردند! به نظر ميرسد كه د رمقايسه مايا ها از هر كشور اروپايي ديگري در قرن ۱۶ پيشرفته تر بوده اند. امروزه ميدانيم كه آنها با كمك دانش رياضي پیشرفته ی خود، رابطه ي بين خورشيد و زمين و وضعيت خورشيد را تعيين كرده بودند.ماياها از اعشار و مميز در محاسبا ت خود كمك مي گرفته اند و همچنين زمان دقيق وقوع حوادث مفيد در منظومه شمسي را تعيين كرده بودند خيلي پيش تر از آنكه اروپاييان حتي زبان نوشتاري داشته باشند . آنها ميدانستند تا زمان بعدي معكوس شدن ميدان هاي مغناطيسي خورشيد سياره ي ونوس (زحل) چند بار در مدار خود گردش مي كند، و تمام اين اطلاعات رو براي نسلهاي آينده مشخص كرده اند.
بار بعد كه خورشيد دست خوش چنين تغيير شكلي شود..زمين را نيز در يك بلاي فاجعه بار خواهد انداخت! كه اين زمان توسط مايا ها سال ۲۰۱۲ تعيين شده است..اين اطلاعات تماما" بر روي كتيبه ها و در پوش تابوت رهبر ماياها "Pacal" حک شده است . بخاطر اين دانش بر جسته رياضي، آنها توانستند روز دقيق اين واقعه را معين كنند..اين اطلاعات از رمز گشايي و ترجمه ي خط ماياها بدست آمده است..همچنين ميراث گرانبها يي از ماياها پس از رمز گشايي به ما رسيد و آن هم شيوه ي منحصر به فرد محاسبات و دانش رياضي آنها است...كل سيستم دانش رياضي مايا ها بر پایه ی رابطه ي زمين با خورشيد بنا شده است . ماياها مي دانستند كه محور زمين توسط چندين حلقه ي خورشيدي كه تا آن زمان رخ داده بود تغيير زاويه داده است و حتا اندازه ي دقيق اين تغيير را نيز مي دانستند . او اين چنين اظهار كرده است كه هر موج جديد از تكنولوژي، تكنولوژي قديم تر را مانند ردپايي كه در شن محو ميشود محو ميكند.براي مثال، چرتكه توسط "Logaritmic Table" كنار رفت، سپس "Slide Rule" اختراع شد و همين اسلايد رول نيز توسط ماشين حسابهاي الكترونيكي كنار رفت و بزودي خط سيم تلفن جاي خود رو به ماهواره هاي مخابراتي و ارطباتي خواهد داد . شايد نسلهاي آينده (بعد از فاجعه زمين) تصور كنند كه ما انسانهاي امروز، مردماني بي تمدن بوده ايم كه براي مثال حتي تلفن هم نداشته ايم، كه تصور اشتباهي است.بنا بر اين بايد يك بار ديگر نگاهي به چگونگي
زندگي ماياها و ديگر تمدنهاي "Pre-Colombian" نگاهي بياندازيم! اگر آنها از چرخ استفاده نميكردند به اين معناست كه آنها بسيار پيشرفته تر از انسانهاي امروز بوده اند، نه كمتر و اصلا" نيازي به چرخ در كارها و توليدات خود نداشته اند.
برای اينكه دريابيم مردمان آن زمان در چه حدي از دانش ستاره شناسي بوده اند به نوشته هاي" Maurice Cotterell" رجوع ميكنيم ... Cotterell با همكاري گروهي از دانشمندان توانست كه اشكال روي كتيبه ها و درپوش "Palenque" را رمز گشايي كرد. او اظهار داشت حلقه هاي خورشيدي هر ۱۱.۱ سال به اوج خود ميرسند و بلندترين مدت اوج اولين حلقه تا اوج دومين حلقه (Peak To Peak) در سالهاي ۱۸۰۵ - ۱۷۸۸ اتفاق افتاده و ثبت شده است و كوتاه ترين دوره مربوط به سالهاي ۱۸۲۹ - ۱۸۳۷ مي شود و از سال ۱۶۴۵ تا ۱۷۱۵ هيچ گونه لكه ي خورشيدي صورت نگرفته كه ثبت گردد . (The "Maunder Minimum").
در اظهارات بعدي او گفت بارها اين سوال كه "تفاضل اختلاف بين زاويه ميدانهاي مغناطيسي خورشيد و زمين چقدر است؟" مطرح شده است ولي بي جواب مانده است جواب : "چون ما خود بر روي زمين هستيم نمي توانيم تفاضل چرخش ميدانها در رابطه با موقعيت مكاني زمين را تخمين زده و تعيين كنيم." ولي متدي براي بدست آوردن آن وجود دارد كه Cotterell آن را "Rotational Differentiation"< تفاوت چرخشی > اين موضوع را چنين بيان كرد...قطب مغناطيسي قطب P هر ۳۷ روز يك بار به طور كامل بر روي خود ميچرخد و ميدان استوا هر E هر ۲۶روز يك بار، با اين محسبه زماني بدست مي آيد : بعد از ۸۷.۴۵۴۵۴۵ روز، وقتي E يك دور كامل خود را تمام ميكند و P شروع به دور زدن ميكند.پس آناليز لكه هاي خورشيدي به ما نشان ميدهند كه ميدانهاي مغناطيسي خورشيد و تاثيرات آن در فضا هر ۳.۷۵۰ سال يكبار معكوس مي شوند پس در هر ۱۸.۱۳۹ سال ۵ برگشت صورت خواهد گرفت و هر بازگشت نيز ۳۷۴ سال از شروع تا پايانش وقت خواهد برد.اين محاسبات بطور كامل توسط مردمان باستان درك شده بود.
نها دريافته بودند كه سياره ونوس چند بار در مدار خود ميچرخد تا خورشيد وارد آخرين بازگشت عظيم ميدانهاي مغناطيسي خود شود كه بطور شگفتي بر سياره ي ما تاثير خواهد گذاشت . تنها آنها تاثير حلقه هاي خورشيدي و مغناطيسي خورشيد را بر روي زمين و ساكنان آن را درك كرده بودند بلكه از تغيير شكل و صاف كردن (تخت كردن) جمجمه نيز براي بالا بردن و ارتقاي قابليتهاي مغز استفاده مي كردند.ضاهرا" آنها از وسايل مغناطيسي براي انجام اين عمل استفاده ميكردند تا از وسايل معمولي مانند سنگ يا چوب و احتمالا" تخت كردن پيشاني باعث تحريك در قسمت پينئال مركزي و هيپو تالاموس ميشده است كه ما از آن كاملا" آگاه نيستيم . همچنين هنوز هيچ نظري بر اينكه گه آنها چگونه سنگهايي بالغ بر ۳۰ تون را بدون استفاده از چهارپايان و يا چرخ جابجا كرده اند دردست نيست.در بعضي موارد ما با سنگهايي به مراتب سنگينتر و بزرگتر برخورده ايم كه به بالاي كوهستان برده شده اند، بدون هيچ جاده ي پهني كه بتواند اين سنگهاي عظيم را در خود جاي دهد.به نظر مي رسد كه زماني اين دانشها در سراسر جهان بوده است كه قابليت ها را در همه جا پخش كرده بود، چون اين تكنيها توسط مصريان باستان، آزتك ها، ماياها و ديگر تمدنهاي مشابه مورد استفاده قرار مي گرفته است . اين دانشها سينه به سينه طي قرنها با احترام حفظ و نگه داري ميشد تا اكتشاف گران اروپايي پديدار شدند و تصور كردند با مردماني وحشي و بي تمدن طرف هستند پس آنهارا تماما" كشتند و اطلاعات آنان كه بقول خودشان شيطاني بودند را تا آنجايي كه در توان داشتند نابود ساختند. در صورتي كه اين خود آنها بودند كه بالا ترين حد وحشي گري را داشتند . اين اطلاعات بدون هيچ اغراقي اينجا نوشته شده اند، در حقيقت رازها و معماهاي بسياري در اين دنيا و جود دارد كه ميشه ازشون صحبت كرد . گرچه بعضي اعتقاد دارند كه مردمان آن زمان از نوعي دستگاه الكترومگنتيك ضد جاذبه استفاده ميكردند اما مدارك موجود نشان مي دهند كه از متدهاي طبيعي در تمام كارهاي انجام شده استفاده شده است و به نظر ميرسد فاكتور هاي طبيعي در كار بوده اند، خواه روحي و خواه فيزيكي يا مكانيكي از جابجايي اجسام گرفته تا پيشبيني وقايع و حوادث فاصله دار از هم در نظام خورشيدي .
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)