پس از نبرد تعداد اندکی از مدافعین ساکسون راه خود را به سمت جنگل گشودند. تعدادی از نورمن ها به تعقیب آنان پرداختند اما در حالیکه در سراشیبی تندی حرکت می کردند مورد کمین ساکسون ها قرارگرفتند و کشته شدند. ویلیام فاتح پس از یک شب استراحت ادامه فتوحاتش را پی گرفت. او به افرادش دو هفته استراحت داد و در نزدیکی هاستنیگز منتظر ماند تا لردهای ساکسون بیایند و به او تسلیم شوند. پس از اینکه ویلیام فهمید انتظارش بیهوده است، راه لندن را در پیش گرفت. افراد او در اثر اسهال خونی به شدت کاهش یافته بودند و خودش به سختی مریض بود. با این وجود، او نیروهایش را در 3 ستون به سمت شهر هدایت کرد و شهر را در محاصره گرفت. پس از چند کوشش ناموفق در نزدیک لندن، باقیمانده اشراف ساکسون جنگ را ترک کردند. ارل های شمال -ادوین و مورکار- داروغه لندن و همچنین ادگار -که به عنوان شاه ساکسون ها انتخاب شد تا مقاومت بر علیه ویلیام را سازمان دهد- نزد دوک نرماندی آمدند و تسلیم وی شدند. ویلیام به عنوان سومین شاه انگلستان در آن سال در وستمینستر و در روز کریسمس تاج گذاری کرد. این نبرد، مثال خوبی از بکارگیری نظریه واحدهای مختلط است. کمانداران، سواره نظام و پیاده نظام نورمن ها با همکاری یکدیگر ابتکار عمل را از دست ساکسون ها خارج کردند و پیاده نظام یکدست ساکسون چاره ای جز دفاع نیافتند. نیروهای نورمن که به 3 دسته گروه شده بودند توانایی تحرک بسیار بیشتری از ساکسونها داشتند و فرماندهان آنها بهتر می توانستند سربازانشان را در میدان نبرد هدایت کنند. البته اگر ساکسون ها کاملا نظم خود را حفظ می کردند و از صفوف خود خارج نمی شدند می توانستند شاهد پیروزی را در آغوش بگیرند. همچنین نباید تلفاتی که در نبرد استمفورد بریج به ساکسونها وارد شده بود و خستگی باقیمانده ساکسون ها در هاستینگز را از یادبرد. این ضعفها بیشتر از نخبگی ویلیام در شکست خوردن ساکسون ها دخیل بودند. با اینهمه، ساکسون ها به سختی جنگیدند و توان آن را داشتند که جنگ را با نتیجه ای متفاوت به پایان برسانند.
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)