صفحه 1 از 6 12345 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 59

موضوع: دويست سال پايداري براي آزادي ايران از سيطره اعراب

  1. #1
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    دويست سال پايداري براي آزادي ايران از سيطره اعراب

    دویست سال پایداری

    برای آزادی و استقلال





    از این پــــس شکست آید از تازیان
    سـتـــاره نــگـردد مــــگر بـر زیـان
    شــود بـنـده ی بـی هـنــــر شـــــهریـار
    نــــژاد و بــزرگـی نـیـــایـد بـه کـار
    چو این خانه از پادشاهی تهی است
    نــه هنـگام پیــروزی و فـرهی است
    چـــو آگـاه گـشتـم از این راز چـرخ
    که ما را از او نیست جز رنج، بَرخ
    بـه ایـرانـیـان زار و گـریـان شــدم
    ز ســاســانـیـــان نـیـز بـریـان شــدم





    آیا ایران در تازش تازیان، به استقبال آنان رفت؟ آیا مردمان به سادگی تسلیم شدند؟ به سبب های این شکست سنگین کاری ندارم. تنها می خواهم با نگاهی به معتبرترین اسناد تاریخی بر این گوشه از تاریخ ایران نگاهی داشته باشیم. از آن رو که بخشی از باورهای امروز ما و روزگاری که در آن به سر می بریم، برخاسته از همین رویداد است. رویدادی دهشتبار که ریشه فرهنگ و اندیشه را در این سرزمین سوزانید. که تخم ریا و ترس را در برهوت سوخته ای که به جا نهاده بود پاشید.که همه ی دستاوردهای چند هزار ساله ی یک فرهنگ و تمدن را با تیغ و تازیانه و آتش، در شعله ها سرکش دشمنی و نفرت و نادانی سوزانید. که زبان و فرهنگ و اخلاق و دین و آیین این مردمان را در تندبادی خوفبار دگرگون کرد و به تاراج داد. که هم امروز، زخم آن تیغ و تازیانه بر شانه های ماست. نگاهی به اسناد با ارزش تاریخی چون: تاریخ تبری، مروج الذهب، الکامل،البلدان، آثار الباقیه، زین الاخبار،تاریخ بخارا. تا دروغ نتواند همچنان بر اریکه بماند.

    بگويش که: در جنگ مُردن، به نام

    به از زنده، دشمن بدو شادکام

    ( از پیام رستم فرخزاد به سردار تازی)






    این نوشتار چند بخش است:
    *آغاز تازش( شبیخون بر عشق)
    *پایداری گام به گام
    *جلوه های گوناگون ایستادگی
    *جنبش های ایرانیان
    *سلسله های مستقل و آزاد

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  2. 3 کاربر مقابل از sorna عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  3. #2
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    آغاز تازش( شبیخون بر عشق)

    غارت، نخستین هدف تازش تازیان بود. رومیان که سبب گسترش بازرگانی در میان عربان بودند، از ایرانیان شکست خورده و هر دو سوی جنگ بسی فرسوده بودند.اما تازیان هنوز از آنان می هراسیدند.دو دروازه ی در هم شکسته و دو باروی فروریخته در دو سو، به روی بیابانگردانی خشمناک و گرسنه دهان گشوده بود. بیابانگردانی بی رحم و هراس زده. پس، از شبیخون آغاز کردند. شبیخون در فرهنگ قبیله است. شبیخون و تاراج، بخشی از فرهنگ تازیان و قبیله است. زندگی در بیابان و کاروان و خیمه و چاه برای شبیخون و غارت است.فرهنگ بیابانی پر است از خنجر و کمین و کتل وکینه.... تازیان سده ها بود که از راه غارت و شبیخون می زیستند. و کینه و کمین و کتل با فریب و نیرنگ سر و کار دارد. و تازیان اینک با فریبی بزرگ در آستین می رفتند تا آن شبیخون بزرگ را سامان دهند. گام به گام. کمین در کمین. اهریمنانی از میان دوزخ بر خاسته بودند تا زیبایی و عشق را به مسلخ کشند و برابر خدایان خویش قربانی کنند.«يکی از مسيرهای شبيخون، سرزمين بين النهرين بود که بخش اعظم آن جزیی از شاهنشاهی ساسانی بود. سران قبايل عرب که در مرز ميان عربستان و ايران زندگی ميکردند به فکر افتادندکه با قبول اسلام به نيروی های خالد بن وليد بپيوندند تا به سرزمينهای ثروتمند شاهنشاهی ساسانی ، در شرايطی که توجه اين دولت به بيزانس بود، دستبردهايی بزنند. در رجب سال ۱۲هجری خالد بوسيله نيروی جنگی کوچکی که بخش بزرگ آنرا درخودمحل فراهم آورده بود، به حيره شبيخون زد وباغنايم فراوان بازگشت. موفقيت اين شبيخون، شبيخون های ديگری به دنبال آوردکه سلسله آنها به قادسيه درسال ۱۶ هجری کشيد. در سال 12 هجری "مثی ابن حارثه " به فکر افتاد تا حمایت مدینه را جلب کند و با ابوبکر مذاکره نماید . او اوضاع آشفته ایران را تشریح کرد و از او خواست تا نیرو در اختیارش گذارد تا به جنوب فرات حمله کند و به نام گسترش اسلام غنایم بسیاری را کسب نماید . به گفته طبری : عربها از شوکت و قدرت ایرانیان خبر داشتند و میدانستند که آنان ملتی هستند که جهان را به زیرنگین خود دارند. به همین جهت در فکر حمله به ایران نبودند و تنها قصد تصرف شهرهایی از عراق منجمله حیره را کردند . در سال 12 هجری "خالدبن ولید" رهسپار حیره شد و از تمام قبایل درخواست کمک نمود . او در این جنگ ها رشادتهایی از خود نشان داد که نام وی را سیف الله گذاشتند . به گفته تبری : در میان راه به حیره، دهستان های بساری برای ایجاد رعب و و حشت به آتش کشیده شد و آن ها را ویران کردند . بعد از ورود به حیره مردم شهر توان مبارزه را در خود ندیدند و قراردادی بسته شد تا سالیانه 190 هزار درهم به مدینه باج پرداخت کنند.

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  4. 2 کاربر مقابل از sorna عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  5. #3
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    خالد ابن ولید پس از پیروزی حیره به فکر تصرف مناطق آرامی نشین عراق افتاد . مردمان آنجا مسیحیان ایرانی بودند که با آرامش زندگی میکردند . وی لشگر بزرگی را روانه نمود . فرمانده شهر برای آنکه سربازان تسلیم نگردند و فرار نکنند، تصمیم به زنجیر کردن خود و سربازانش گرفت . این نبرد به " ذات السلاسل " مشهور گردید . تبری مینویسد خالد پس از کشتن سربازان دربند که در حدود 700 نفر بودند ، زنجیر آنان را به عنوان غنیمت برداشت و فرمانده شهر را گردن زد . این جنگ در شهر کاظمه در شمال کویت روی داد که در آن زمان بخشی ازامپراتوری ایران بوده است . تبری افزوده است در سال 10 هجری پیامبر به "منذر ابن ساوی" و "سیبخت" مرزبان هجر( بحرین) نامه ای نوشت تا آنان را به اسلام دعوت کند . بحرین در طول هزاران سال متعلق به ایران بود . دو تن مرزبان آنجا اسلام را پذیرفتند ولی مجوسان شهر مسلمان نشدند و به دستور پیامبر متعهد شدند یک دینار طلا به عنوان جزیه پرداخت کنند . سپس پیامبر دستور مصادره اموال آتشکده های بحرین را داد و زمینهای آنان به تملک مدینه در آمد.مردمان ترس زده که دولت ایران به آنان توجه نداشت و سالیان دراز در آرامش زیسته بودند، یکی پس از دیگری در برابر این توفان سیاه از پای در می آمدند. بازارهای برده فروشی در همه ی شهر ها به راه افتاده بود. فرمان آنچنان که در سیره های پیامبر، مانند سیره ی ابن عباس عموی پیامبر و سیره ابن هشام آمده چنین بود: پیرمردان و پیرزنان را بکشید. پسران را در بازار برده بفروشید. دختران را تصاحب کنید. اموال رابه غارت برید.پس از مرگ ابوبکر،عمر در سال 13 هجری راهی فرات جنوبی شد. سپهسالار ایران به نام بهمن جازویه لشگری بزرگ برای نبرد آماده ساخت . در این نبرد بیش از 4000 عرب کشته شد و فرماندهان و سربازان عربها به بیابانها گریختند . در همین زمان سپهسالار ایران، فیروزان با هواداران خود مشغول نبرد با رستم فرخزاد بود . بهمن جازویه با کمک مهران به یاری رستم شتافتند تا از کودتای فیروزان که از پارتیان بود جلوگیری کنند . تبری می نویسد : پارتیان بر ضد رستم و پارسی ها بر ضد فیرزوان نبرد میکردند .عمر با "جریر ابن عبدالله" قراردادی بست تا هر چه زمین در جنوب عراق است و وی بتواند آنان را به نفع اسلام فتح کند یک چهارمش به تملک خود او و افراد قبیله اش در خواهد آمد و بقیه آن به مدینه تعلق دارد . این وعده عمر قبایلی مانند اشعر، همدان، نخع،کنده، سکون و... را گستاخ کرد تا به سپاه اسلام در جنوب عراق بپوندند . در سال 15 هجری لشگری عظیم وارد جنوب عراق شد.
    اعراب با پيروزی دراين جنگ تا تيسفون پيشروی کردند و اين بار به چنان غنايم بی حسابی دست يافتند که تصور آن نيز برای شان ممکن نبود. در اين هنگام هنوز صحبتی از جهانگشايی اسلامی در ميان نبود و هدف به دست اوردن غنایم بود. به همين جهت (خليفه دوم)، دستور دادکه چون غنايم حاصله احتياجات اعراب را بحد وفور کفايت مي کندعمليات بيشترضروری نيست و خواست او اين است که جنگ در همينجا متوقف شود.».

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  6. 2 کاربر مقابل از sorna عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  7. #4
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    یاکوبوسکی می نویسد: وقتی اعراب برکاخ تیسفون دست یافتند« همه ظروف طلا ونقره، پارچه های گرانبهای ابریشمی وزربفت، قالیهای نفیس، سنگ های قیمتی، اسلحه واموال فراوان وبردگان بسیار از زن ومرد به غنیمت بردند وشهر تیسفون چنان ویران وسوخته وغارت وتهی از سکنه شد که دیگر درهیچ دورانی احیاء نگشت.»
    درکاخ تیسفون« از جمله فرشی بودابریشمین، شصت گزدرشصت گز، مرصع بازمرد که به گوهرهای غیرمکرر تزیین داشت، چنانکه ده ارش آن از زمردسبز بود وده ارش از بلور سفید وده ارش ازیاقوت کبود و درحواشی وجوانبش ریاحین وگلها وانواع درختان ومیوه ها ازجواهرابدار، وآنرا بهارستان نام بود وسعد بن ابی وقاص خمس غنایم جدا کرده نهصد شترجهت حمل آنها ترتیب نمود. وچون ازقیمت گزاری فرش موصوف عاجز گشتند آنرابی آنکه در قسمت داخل سازد اضافهً اموال خمس کرد وبه مدینه فرستاد و تتمه غنایم برشصت هزارسوارتقسیم نمود وهر سواری را ۱۲۰ هزار درهم حاصل آمد...» بیایید بخوانیم که چگونه و برای چه این دین به میان ما آمد و با چهره ی واقعی اینان بیشتر آشنا شویم:
    عبدالحسین زرین کوب می نویسد: فاتحان، گریختکان را پی گرفتند ؛ کشتار بیشمار و تاراج گیری باندازه ای بود که تنها سیصد هزار زن و دختر به بند کشیده شدند.شست هزار تن از آنان به همراه نهصد بار شتری زر و سیم بابت خمس به دارالخلافه فرستاده شدند و در بازارهای برده فروشی اسلامی به فروش رسیدند ؛ با زنان در بند به نوبت همخوابه شدند و فرزندان پدر ناشناخته ی بسیار بر جای نهادند.هنگامی که این خبر بگوش عمر رسید دستها را بهم کوفت . گفت از این بچه های پدر ناشناخته به خدا پناه می برم .مرتضی راوندی در تاریخ اجتماعی ایران می نویسد : اعراب در تیسفون غنائم فراوان بدست آوردند که عبارت بود از مقادیر زیادی طلا و نقره منقوش به صورت انسان و حیوان و سنگهای قیمتی، پارچه های ابریشمی،زربفت،قالیهای زیبا،بردگان بسیار از زن و مرد و اسلحه و اموال فراوان دیگر؛ شهر تیسفون ویران ؛ سوخته و غارت شد و دیگر در هیچ عهدی احیا نگشت . بخشی از ساکنان شهر که نتوانسته بودند فرار کنند کشته شدند و بخشی به اسیری و بردگی برده شدند.سطح فرهنگ و تربیت سپاهیان عرب و حتی سرداران بزرگ ایشان به قدری نازل بود که از درک ارزش اشیائی که با چنان هنرمندی و چیره دستی ساخته شده بود ؛ عاجز بودند و طبق سوره مربوطه غنایم را تقسیم می کردند . بدین سبب بود که ظروف زیبای طلا و نقره را که از لحاظ هنری بی بدیل بودند ذوب کردند و به شمش مبدل ساخته و پارچه های زربفت و زیبا را قطعه قطعه کردند .دینوری در اخبار الطوال می نویسد: عتبه به شهر ابله رسید و آنجا را بزور بگرفت و به عمر چنین نوشت .... اما بعد ؛ سپاس الله را که ابله را بر ما فتح کرد ؛ اینجا لنگر گاه کشتی های عمان و بحرین و فارس و هندو چین است.ما زر و سیم و کالا و اموال و زنان بسیار و فرزندان مردم آن سامان را به غنیمت گرفتیم و من به خواست الله تفصیل این پیروزی را برای تو خواهم نوشت . سپس عتبه به مزار رفت و الله وی را بر مردم آن شهر پیروزی بداد و مرزبان آنجا را بدست او گرفتار کرد و عتبه او را بکشت و زنش را برای خود برداشت و جامه و سلاح او را بر گرفت و کمر بند وی را که انباشته از گوهر های زمرد و یاقوت بود برای عمر فرستاد.مسلمین از این خبر یکدیگر را بشارت دادند. می بینیم که هدف از جهاد و غزوه، گسترش دین با شمشیر و تازیانه و غارت است.

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  8. 2 کاربر مقابل از sorna عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  9. #5
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    چنین بود روزگار ایرانیان و چنین است پیام شاه ایران به مردمان:


    همانا که آمد شما را خبر
    که ما را چه آمد ز اختر به سر
    ازين مارخوار اهرمن چهرگان
    ز دانايی و شرم بی بهرگان
    نه گنج و نه تخت و نه نام و نژاد
    همی داد خواهند گيتی به باد
    بسی گنج و گوهر پراکنده شد
    بسی سر به خاک اندر آکنده شد
    چنين گشت پر کار چرخ بلند
    که آيد بدين پادشاهی گزند
    ازين زاغساران بی آب و رنگ
    نه هوش و نه دانش نه نام و نه ننگ
    انوشيروان ديده بد اين به خواب
    کزين تخت بپراکند رنگ و تاب
    چنان ديد کز تازيان صد هزار
    هيونان مست و گسسته مهار
    گذر يافتندی به اروند رود
    به چرخ زحل برشدی تيره دود
    به ايران و بابل ز کشت و درود
    نماند خود از بوم و بر تاروپود
    هم آتش بمردی به آتشکده
    شدی تيره نوروز و جشن سده
    ز ايوان شاه جهان کنگره
    فتادی بميدان او يکسره
    کنون خواب را پاسخ آمد پديد
    ز ما بخت گردون بخواهد کشيد
    شود خوار هر کس که بود ارجمند
    فرو مايه را بخت گردد بلند
    پراکنده گردد بدی در جهان
    گزند آشکارا و خوبی نهان
    به هر کشوری در ستمکاره ای
    پديد آيد و زشت پتياره ای
    نشان شب تيره آمد پديد
    همی روشنايی بخواهد بريد



    مردمان اما، چراغ آزادی را روشن نگه داشتند.تازیان تازه مسلمان که با شمشیر و برای غارت آمده بودند،با مقاومت های سخت مردم روبرو گردیدند. در بیشترشهرها، پایداری و مقاومت ایرانیان، بی رحمانه سرکوب گردید . ایرانیان در نبرد "جلولا" از خود مقاومت درخشانی نشان دادند. اعراب مسلمان در این جنگ آنچنان خشونتی به کار بردند که تمام مورخین از آن بنام "واقعه هولناک جلولا" یاد کرده اند. در این جنگ صد هزار تن از ایرانیان کشته شدند و مدت ها اجساد آنها روی زمین باقی مانده بود و زنان و کودکان ایرانی به اسارت رفتند.این پیکار بدان جهت "جلولا" (پوشانیده) نام گرفت که از بس کشته دشت و صحرا را پوشانیده بود که نمودار عظمت و جلال جنگ بود. (تاریخ تبری)
    ایرانیان در نبرد "نهاوند" نیز مقاومت بسیار و اعراب خشونت فراوان از خود نشان دادند. "عروه بن زید"(شاعر عرب) از جنگ نهاوند نیز بعنوان "پیکار هولناک" نام می برد. (اخبار الطوال)
    دسته های ایرانی که گویند 400 هزار نفر بودند.در انجا بودند و بر شکیبایی و پایداری سوگند یادکرده بودند و اعراب از ایرانیان آنقدر کشتند که خدا داند و از اموال و غنیمت ها چندان نصیب اعراب مسلمان گردید که در هیچ کتابی اندازه آن ذکر نشده است. (آفرینش و تاریخ )

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  10. 2 کاربر مقابل از sorna عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  11. #6
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    تاریخ چه می گوید؟





    شاهنشاهى ایران به سبب كشمكشهاى دراز مدت با روم،دچار ناتوانی بسیار شده و درگیری های داخلی بر سر قدرت،جامعه طبقاتى بى رحم، دخالت های موبدان در کار دولت و سختگیری های آنان، نبود امنیت و آرامش در جامعه، خیانت سرداران و توطئه ها ی دولتی،سقوط ارزش های اخلاقی ، آزمندیهای حكام و فرمانروایان ، فساد و اختلاف موبدان و روحانیان، سبب شد تا بزرگترین دولت سیاسى آن زمان آماده فروپاشى باشد. تمدن و فرهنگی باشکوه به سبب آمیزش دین با سیاست، به سبب نفوذ بی حد موبدان، فساد سران دولت و سرکوب آزادی ها به تند بادی در هم فرو ریخت. فراموش نکنیم یرکوب و کشترا دگراندیشانی چون مانویان و مزدکیان را. فراموش نکنیم که ساسانیان با کودتایی دینی به اشتقرار حکومتی دینی پرداختند. از سوی دیگرتازیان علاوه بر تشكیل یك واحد متشكل نظامى با بهره گیرى از اتحاد اعراب بیابانگرد، فرماندهى تازه نفس و پرقدرت ، شعارهای نو و برابری طلبانه ، همراهی ناراضیان، زمینه ی آماده در سرزمین های پیرامونی، به سرعت در حال گسترش بودند. از سوی دیگر این نکته را باید توجه داشت که هر چند سده یک بار که تمدن و فرهنگی به اوج خود می رسد، اقوام و قبایل وحشی به آن هجوم آورده و ریشه اش را می سوزانند. این نکته در تاریخ بیشتر کشورهای جهان به آشکار دیده می شود. نگاه کنید به یورش تازیان. یورش ترکان. یورش مغولان و.....

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  12. 2 کاربر مقابل از sorna عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  13. #7
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    جنگ زنجیر

    ابوبكر كه پس از پیامبر به خلافت رسید در ۱۲ هجرى برابر با ۶۳۳ میلادى زمان را براى نبرد با ایران آماده دید. وى سردار بزرگ عرب «خالد بن ولید» را به سوی ایران فرستاد.
    خالد در حركت خود به سوی ایران ابتدا در جنوب بصره بانیروهای هرمز، سردار ایرانى درگیر شد و در نبردى تن به تن وى را كشت .تازیان نیز سپاه وى را از بین بردند. تازیان در درگیرى دیگرى، سپاه كمكى ایران به سردارى «قارن» را نیز در هم كوبیدند و جنگ سلاسل یا زنجیر سبب نخستین برترىتازیان برایران شد. در سلاسل بار دیگر تاریخ تکرار شد. بیابانگردانی نیمه وحشی به یاری یک ایده و رهبری جمع گرایانه بر تمدنی باشکوه اما ستمکارانه پیروزی یافتند.تازیان در «ولجا» نیز (نزدیك مصب دجله و فرات) شكستى دیگر نصیب سپاه ایران كردند. خالد عهد كرده بود كه تا هزار نفر را به هلاكت نرسانده باشد ، دست به غذا نبرد. وی هنگامی اقدام به خوردن غذا كرد كه مرادش برآورده شده بود.

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  14. 2 کاربر مقابل از sorna عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  15. #8
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    جنگ اولیس


    نخستین برخورد جدى در برابر سپاه خالد در «اولیس» درنزدیكى فرات روى داد. سپاهیان ایران در این نبرد به شدت در برابر نیروهاى خالد مقاومت كردند تا آنجا كه خالد قسم خورد آب رودخانه را از خون آنها سرخ كند و پس از پیروزى نیز سر صدها اسیر را برید.
    خالد سپس پیشروى خود را به سوى فرات ادامه داده و پس از گرفتن شهر انبار در نزدیكى بابل،جنوب میاندورود را از دست ایران خارج كرد. اما سپس به دستور ابوبكر براى دخالت در نبرد اعراب و روم، جنگ با ایران را كنار گذاشت.

    در همین زمان یزدگردسوم آخرین پادشاه ساسانى براى پایان دادن به پیشروى تازیان رستم فرخزاد را مأمور سركوبى دشمنان كرد. رستم كه سردارى بزرگ و پر قدرت بود سپاهى عظیم گردآورد .عمر كه از عزم ایرانیان براىنبرد با خبر شده بود در مدینه بر منبر رفت و از مردم كمك خواست و ابوعبیده بن ثقفى را با لشكرى بزرگ به سمت ایران فرستاد

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  16. 2 کاربر مقابل از sorna عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  17. #9
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    جنگ پل




    «مثنا» سردار عرب كه جانشین خالد شده بود پس از چند نبرد با ایرانیان به دلیل کمی نیرو مجبور به عقب نشینى و منتظر نیروهاى مدینه شد. پس از رسیدن ابوعبیده، سپاه عرب از فرات گذشته و به جنگ بهمن جادویه سردار ایرانى رفتند.
    در این جنگ جادویه از سى فیل جنگى استفاده كرد و نبردى سخت درگرفت كه ابوعبیده در آن كشته شد و تنها پایدارى «مثنا» سبب شد تا لشكر عرب از هم نپاشد. اعراب سراسیمه به اولیس عقب نشستند و بهمن به اشتباه از تعقیب آنهاچشم پوشید

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  18. 2 کاربر مقابل از sorna عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  19. #10
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    جنگ بوایب



    به دستور عمر سردارى سپاه به مثنا سپرده شد و اعراب پس ازرسیدن نیروهاى كمكى در رمضان سال ۱۳ هجرى (۶۳۴ میلادى) با نیروهاى ایرانى در نزدیكى كوفه در محلى به نام بوایب نبردى سخت را آغاز كردند. مردان مهرویهسردار ایرانى در جنگ كشته شد و مثنا نیز زخمى كارى برداشت وچند هفته بعد درگذشت. اما در نهایت ایران شكست خورد
    ---------------------

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  20. 2 کاربر مقابل از sorna عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


صفحه 1 از 6 12345 ... آخرینآخرین

برچسب ها برای این تاپیک

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/