پیام مزدک
ثعالبی از قول مزدک مینویسد: «خداوند وسیله معیشت را در زمین نهاد تا مردم آنها را به تساوی میان خود تقسیم کنند چنانکه هیچ یک از آنان نتواند بیش از سهم خود بگیرد، اما مردم به یکدیگر ستم ورزیدند و در پی آن بر آمدند تا بر دیگری برتری یابند؛ زورمندان ناتوانان را بشکستند روزی و دارایی را برای خود گرفتند. بسیار ضروری است که از توانگران بگیرند و به تهیدستان دهند چنانکه همه در دارایی برابر گردند. هر آنکه در خواسته، زن و کالا فزونی حق او بر آنها بیش از دیگران نیست.»
فردوسی بزرگ چنین میگوید:
همیگفت هر کو توانگر بود/تهیدست با او برابر بود
نباید که باشد کسی بر فزود/ توانگر بود تار و درویش پود
جهان راست باید که باشد به چیز/ فزونی فزونی توانگر حرامست نیز
زن و خانه و چیز بخشیدنیست/ تهیدست کس با توانگر یکیست
من این را کنم راست تا دین پاک/ شود ویژه پیدا بلند از مغاک
محمد بن عبدالکریم شهرستانی هم مینویسد: مزدک مردم را از مخالفت، دشمنی و کشتار باز میداشت. چون بیشتر درگیریها به سبب مال و ثروت و زن روی میدهد.
بدین ترتیب او خواستار مساوات و برابری مردم و مالکیت و توزیع عادلانه زن و خواسته بودهاست. با بررسی و غور در ساختار نظام ساسانی و قوانین حقوقی مربوط به زنان ساسانی میتوان به درستی فهمید که مزدک برای کاستن امتیازات طبقات بالا، تعدیل و تغییر قوانین به سود تهیدستان تلاش میکردهاست. از جمله توزیع ثروت از طریق تقسیم اراضی بزرگ، جلوگیری از احتکار، تعدیل سهم مالکان از بازده زمین، ادغام آتش مقدس و کاستن تعداد آتشکدهها و ساده کردن سازمان دستگاهی موبدان زرتشتی و به دنبالش کوتاه کردن دست روحانیون در امور اجرایی کشوری.
اما افکار مزدک پس از او قرنها همچنان پنهانی دوام داشت و انتشار مییافت. نیم قرن پس از او، پسر خاقان بزرگ ترکان غربی، به همراهی فقرا و محرومان اطراف، بخارا را متصرف شد و زمین داران و بازرگانان بزرگ را مجبور به فرار کرد اما خود نیز سرانجام سرکوب شد. در قرن هشتم میلادی نیز در خوارزم براساس عقاید مزدک عصیانی صورت گرفت که دیری نپائید و از هم پاشید.
« تعالیم مزدک برای همیشه در اذهان تودههای ایرانی ماندگار شد و هر ازگاهی از جائی بهشکلی سر برآورد. در تاریخ ایران چندین متفکر بزرگ تظاهر به مسلمانی میکردند، ولی تراوش فکرشان همان است که مزدک گفته بود. در میان اینها خَیّام و سهروردی (شیخ اشراق) و عین القضات همدانی از همه بارزترند. آندسته از شعرای ایرانی که که ترویج فکر آزادیِ انسان و شادزیستی و دوری از اندوه و آزار انسان و موجودات زنده کردهاند تعالیم مزدک را بازتاب دادهاند. جمعیت «اخوان الصفا» که در سدهٔ چهارم هجری در بصره توسط هفتتن از ایرانیانِ دوزبانه پایهگذاری شد و اصول و فروعِ عقایدشان را در ۵۱ جزوه بهنام «رسائل إخوان الصفاء» منتشر کردند (و بهزودی جریانی بهنام «باطنیان» از درون تعالیمشان بیرون آمد)، از جهات بسیار زیادی بازتابدهندهٔ تعالیم مزدک بودند. حتی در بیرون از ایران نیز آثار تعالیم مزدک را در میان برخی از متفکران ظاهراً مسلمان میبینیم. مثلا، ابوالعَلاء مَعَرّی در سرودههایش یک مزدکی تمامعیار است.
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)