بابک به خون خواهی ابومسلم خراسانی در سال ١٩۴ق قیامش را آغاز کرد . او علنا می گفت روح ابومسلم در وجودم حلول نموده و با این سخن از سراسر ایران مردان جنگاور و سلحشور به او پیوستند.حس انتقام از عربهای مهاجم تمام وجود بابک را گرفته بود و به همه می گفت ایران را دوباره باید احیا کنیم . بسیار از نادانان زاهد بر او خرده می گرفتند که خون را با خون نمی شورند و او فجایع عباسیان را یک به یک بر می شمرد.به قول ارد بزرگ : گذشت را می توان در مورد آدمها به کار گرفت اما باید دانست این درس از آن آدمهاست نه کشورها ، سکوت در مقابل وحشی گری دشمن هیچگاه درست نیست . طبری مینویسد که مردم روستاهای نواحی اصفهان و همدان و ماهسپیدان و مهرگانکدک و جز اینها نیز به دین خرمدینان درآمدند . نخستین درگیری ناکام سپاهیان دولت عباسی و بابک درسال ١٩٨خ گزارش شده و خبر از شکست سپاه عباسی میدهد. دومین درگیری ناکام سپاه عباسی و بابک درسال ٢٠٠خ بود که بخش اعظم سپاهیان عباسی را بابک در غرب ایران نزدیکیهای همدان کشتار کرد. اعزام نیروهای عباسی به جنگ بابک درسراسر سالهای ٢٠٠- ٢٠۶خ تکرار شد و هربار از بابک شکست یافتند. در سال ٢٠٣خ در دو نبرد بزرگ، دوتن از فرماندهان برجستهی دولت عباسی به قتل رسیدند؛ و یک فرمانده برجسته نیز شکست یافته فرار کرد. در سال ٢٠۶خ یک افسر برجستهی عرب با سمت والی آذربایجان اعزام شد و سپاه بزرگی در اختیارش نهاده شد تا بهکار بابک پایان دهد. این مرد نزدیک به دوسال با بابک درگیر بود، و در خردادماه ٢٠٨خ درکنار روستای بهشتاباد کشته شد و بخش اعظم سپاهش قتل عام شدند.
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)