مشكلات:

برخي اوقات مرد محقق ناگزير بايد كتاب و «آزمايشگاه» خود را ترك گويد و براي حقانيت كارهاي خود به ستيز به كوي و خيابان رود. گاهي اين ستيز عاقلانه است اما معمولاً كار محقق را به خطر مي اندازد.

شايد هنرمندان «فوتوريست» در كوشش براي بسط عقائد اين مكتب به تمام فعاليتهاي انساني، افراط كردند و در نتيجه نهضت آنان كه تاءثيرش بر هنر عصر ما انكار ناپذير است – اگر چه خوش درخشيد ولي ديري نپائيد. جاي تأسف است كه برخي از بهترين هنرمندان اين مكتب بجواني در گذشتند و برخي ديگر تسليم حوادث شدند و جز چند كار نخستين آنها كه در پيشرفت هاي بعدي مؤثر بود بقيه ي كارهايشان معمولي و تكراري است.

«فوتوريسم» از فرصت نهضت كوبيسم هرگز برخوردار نشد. نهضتي كه در تمام مراحل پيشرفت هنر نوپايداري ماند و وابستگان آن تجارت هنري فراوان اندوختند تا در يك لحظه مناسب با قدرت كامل ناگهان ظاهر شد. ظهور ناگهاني قدرت كوبيسم در يك شاهكار از «پيكاسو» - «گوئرنيكا» آشكار مي شود.