معماری و علم :

ايده جديد و مدل معماري بيونيك گروه سرورا و پيوز تاثير بسياري بر مقامات بين المللي گذاشته است و خط سيري جديد در تجربه هاي نوين ايجاد كرده است. اين ايده با استقبال انجمن هاي آكادميك، حرفه اي و علمي بسياري در اروپا، آمريكا و آسيا بـراي بـروز و نمـايـش نظريات و نمونه هايشان مواجه شده است.
يك مشكل :
بايد پذيرفت كه در ماهيت رشد شهري جهان سوم تجانس چنداني وجود ندارد و شايد اين امر با توجه به تـعــداد زيـاد و مـاهيـت متفـاوت كشورهاي درگير موضوع تعجب آوري نباشد، پايتخت ها از تجمعات كوچك جمعيتي با كمتر از 20 هزار نفر در منطقه اقيانوس آرام تا توده جمعيتي 16 ميليون نفري مكزيكوسيتي نوسان دارد، در عين حال نرخ رشد ساليانه آنها حدود 15 درصد با كاهش واقعي جمعيت در كشورهاي جنگ زده اي مانند كامبوج در تغيير بوده است. ريچارد كربي در كتاب خود به نام شـهرنشيني در چين به اين بحث پـرداخته است كه شهرهاي چيني اغلـب بـه طـرزي گستـرده تعـداد چشمگيري از بخش هاي همجوار را ضميمه نواحي اداري خود مي سازند تا كنترل نيازهاي ذخيره حياتي شهري همچون مخازن آب و كارخانه هاي توليد نيروي برق را تامين كند. در نـتيجـه بسياري از شهرهاي چين نـواحـي وسيـع روستـايي را در بر مـي گيـرند كه مردم ساكن در آنها چـندين مايل دور از شهر زندگي مي كنند، در عين حال كه رقم رسمي جمعيت شهر را افزايش مي دهند.
جمعيت جهان در سال 1990 حدود يك ميليارد و 250 ميليون نفر محاسبه شده بود. در سال 2000 اين جـمعيـت بـه 6 ميليـارد نفـر رشـد پيـدا كـرد. خوشبينانه ترين احتمال براي سال 2050، بالغ بر 12 ميليارد نفر است. در طول 100 سال اخير؛ شهرها، برنامه ريزي و استراتژي هاي شهري خود را براساس مـتمركزسازي هاي با اهميت آسمانخراش ها و گستردگي مناطق مسكوني با جمعيتي متمركز تغيير داده اند. مرسوم شدن اين روند باعث از بين رفتن تصاعدي لا يه هاي نباتي زمين و اتلا ف نامعقول انرژي و تـاراج محيط زيسـت شده بود. 10ميليون نفر نمي توانند در جامعه اي كه براساس قوانين و ارتباطاتي براي 0/01 همان مقدار جمعيت برنامه ريزي شده است، زندگي كنند.