1 veladatememreza  6

راز رضا

از آن زمان که تو در نیشابور، سر از کجاوه برون آوردى

و به کرشمه‌ای، آتش شوق بر جگر سوخته خلایق عاشق زدى

و صلاى توحید سر دادى و آن را مأمن و پناهگاه محکم و خدشه ‌ناپذیر خواندی،

راز ورود به این قلعه را فاش کردی که تویی.

از آن زمان، ما خورشید ولایت تو را در سرزمین قلب‌های خویش

همیشه در کار طلوع یافتیم و حیات را بى حضور تو

در سرزمین خویش ناممکن فهمیدیم.

عشق ما به این خاک، تنها از این روست که تو در آن آرمیده‌اى

و پیوند ناگسستنى دل ما به این فضاى ملکوتى از این جهت،

که تو در آن تنفس می‌کنى و رایحه شوق‌آفرین تو در آن می‌پیچد.

چه کسى می‌گوید که ما بى ‌حضور تو توان برخاستن داشتیم؟

چه کسى می‌گوید که ما بی‌ استشمام بوى تو، راه به حقیقت می‌بردیم؟

چه کسى می‌گوید که ما جز در پرتو تابناک تو،

جستن خداوند را می‌توانستیم؟

ما هنوز«الله‌اکبر»هاى تو را با سر و پاى برهنه

در نماز شورآفرین عید، از یاد نبرده‌ایم.

همان طنین گرم ناله‌هاى غریبانه و مظلومانه توست

که ما پابرهنگان و مظلومان در این جهان بزرگ را

توان ایستادنى چنین بخشیده است.

ما از تو آموخته‌ایم که هر جا دشمن، لباس فریب بر تن کرد،

جامه خدعه پوشید، نقاب نیرنگ بر چهره آویخت،

بر پشتى مکر تکیه زد و به تخت حیله نشست،

با نواى اعجازآفرین «الله‌اکبر»، لباس فریب را بر تنش بدریم،

جامه خدعه را بر اندامش پاره کنیم،

نقاب نیرنگ را بر چهره‌اش بشکنیم،

پشت و رویش را هویدا کنیم،

از تخت حیله‌اش به زیر افکنیم،

به رسوایی‌اش بکشانیم و به عزایش بنشانیم.

ماشاگردان مکتب توايم اي اسوه ايمان و اقتدارو شجاعت

"سيد مهدي شجاعي "