صفحه 3 از 8 نخستنخست 1234567 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 21 تا 30 , از مجموع 74

موضوع: اقلیت (فاضل نظری)

  1. #21
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7107
    Array

    پیش فرض

    دیواره


    عشق تا بر دل بیچاره فروریختنی است

    دل اگر کوه به یکباره فروریختنی است

    خشت بر خشت برای چه به هم بگذارم
    من که می دانم دیواره فروریختنی است

    آسمانی شدن از خاک بریدن می خواست
    بی سبب نیست که فواره فروریختنی است

    از زلیخای درونت بگریز ای یوسف
    شرم این پیرهن پاره فروریختنی است

    هنر آن است که عکس تو بیفتد در ماه
    ماه در آب که همواره فروریختنی است


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  2. #22
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7107
    Array

    پیش فرض

    شاعر


    تمام مردم اگر چشمشان به ظاهر توست
    نگاه من به دل پاک و جان طاهر توست

    فقط نه من به هوای تو اشک می ریزم
    که هر چه رود در این سرزمین مسافر توست

    همان بس است که با سجده دانه برچیند
    کسی که چشم تو را دیده است و کافر توست

    به وصف هیچ کسی جز تو دم نخواهم زد
    خوشا کسی که اگر شاعر است شاعر توست

    که گفته است که من شمع محفل غزلم؟!
    به آب و آتش اگر می زنم به خاطر توست


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  3. #23
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7107
    Array

    پیش فرض

    دیوانه ها


    پس شاخه‌های یاس و مریم فرق دارند
    آری! اگر بسیار اگر کم فرق دارند

    شادم تصور می‌کنی وقتی ندانی
    لبخندهای شادی و غم فرق دارند

    برعکس می‌گردم طواف خانه‌ات را
    دیوانه‌ها آدم به آدم فرق دارند

    من با یقین کافر، جهان با شک مسلمان
    با این حساب اهل جهنم فرق دارند

    بر من به چشم کشته عشقت نظر کن
    پروانه‌های مرده با هم فرق دارند


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  4. #24
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7107
    Array

    پیش فرض

    امیدواری بزرگ


    کی به آتش می کشی تسبیح یا قدوس را
    روح سرگردان این پروانه مایوس را

    کورسوهای چراغ عقل مردم منکرند
    روشنایی های آن خورشید نا محسوس را

    از صدای موج سرشارند و با ساحل دچار
    گوش ماهی ها چه می فهمند اقیانوس را

    نسل در نسل زمین گشتند تا پیدا کنند
    سایه پر های رنگارنگ آن طاووس را

    تلخ و شیرین جهان چیزی به جز یک خواب نیست
    مرگ پایان می دهد یک روز این کابوس را


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  5. #25
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7107
    Array

    پیش فرض

    پاییز های بی چمدان



    اکنون مرا بهار دل انگیز دیگری
    آورده است وعده پاییز دیگری

    ویرانه های خانه من ایستاده اند
    چشم انتظار حمله چنگیز دیگری

    تا مرگ یک پیاله فقط راه مانده است
    کی می رسد پیاله لبریز دیگری

    آتش بزن مرا که به جز شاخه های خشک
    باقی نمانده از تن من چیز دیگری

    تهران و تلخکامی من مانده است ! کاش
    تبریز دیگری و شکر ریز دیگری


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  6. #26
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7107
    Array

    پیش فرض

    غریب در پیراهن


    هر روز ، جهان است و فرازی و نشیبی
    این نیز نگاهی است به افتادن سیبی

    در غلغله جمعی و تنها شده ای باز
    آن قدر که در پیرهنت نیز غریبی

    آخر چه امیدی به شب و روز جهان است
    باید همه عمر خودت را بفریبی

    چون قصه آن صخره که از صحبت دریا
    جز سیلی امواج نبرده است نصیبی

    آیینه تاریخ تو را درد شکسته است
    اما تو نه تاریخ شناسی نه طبیبی !


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  7. #27
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7107
    Array

    پیش فرض

    در اقیانوس


    رسید لب به لب و بوسه های ناب زدیم
    دو جام بود که با نیت شراب زدیم

    دو گل که با عطش بوسه های پی در پی
    به روی پیرهن سرخشان گلاب زدیم

    نه از هوس که ز جور زمانه ! لب به شراب
    اگر زدیم برای دل خراب زدیم

    موذنا به امید که می زنی فریاد
    تو هم بخواب که ما خویش را به خواب زدیم

    مگرد بی سبب ای ناخدا که غرق شده ست
    جزیره ای که به سودای آن به آب زدیم


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  8. #28
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7107
    Array

    پیش فرض

    مکاشفه در آینه


    مستی نه از پیاله نه از خم شروع شد
    از جادة سه‌شنبه شب قم شروع شد

    آیینه خیره شد به من و من به‌ آیینه
    آن قدر خیره شد که تبسم شروع شد

    خورشید ذره‌بین به تماشای من گرفت
    آنگاه آتش از دل هیزم شروع شد

    وقتی نسیم آه من از شیشه‌ها گذشت
    بی‌تابی مزارع گندم شروع شد

    موج عذاب یا شب گرداب؟! هیچ یک
    دریا دلش گرفت و تلاطم شروع شد

    از فال دست خود چه بگویم که ماجرا
    از ربنای رکعت دوم شروع شد

    در سجده توبه کردم و پایان گرفت کار
    تا گفتم السلام علیکم ... شروع شد


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  9. #29
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7107
    Array

    پیش فرض

    خاطره


    چنان که از قفس هم دو یا کریم به هم
    از آن دو پنجره ما خیره می شدیم به هم

    به هم شبیه ، به هم مبتلا ، به هم محتاج
    چنان دو نیمه سیبی که هر دو نیم به هم

    من و توایم دو پژمرده گل میان کتاب
    من و توایم دو دلبسته از قدیم به هم

    شبیه یکدگریم و چقدر دلگیر است
    شبیه بودن گل های بی شمیم به هم

    من و تو رود شدیم و جدا شدیم از هم
    من و تو کوه شدیم و نمی رسیم به هم

    بیا شویم چو خاکستری رها در باد
    من و تو را برساند مگر نسیم به هم


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  10. #30
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7107
    Array

    پیش فرض

    شهر (2)


    هم از سکوت گریزان هم از صدا بیزار
    چنین چرا دلتنگ؟ چنین چرا بیزار

    زمین از آمدن برف تاز خشنود است
    من از شلوغی بسیار رد پا بیزار

    قدم زدم، ریه هایم شد از هوا لبریز
    قدم زدم! ریه هایم شد از هوا بیزار

    اگر چه می گذریم از کنار هم آرام
    شما ز من متنفر ، من از شما بیزار

    به مسجد آمدم و نا امید برگشتم
    دل از مشاهده تلخی ریا بیزار

    ندای قاری و گلدسته های پژمرده
    اذان مرده و دل های از خدا بیزار

    به خانه ام بروم؟ خانه از سکوت پر است
    سکوت می کند از زندگی مرا بیزار

    تمام خانه سکوت و تمام شهر صداست!
    از این سکوت گریزان ، از آن صدا بیزار


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








صفحه 3 از 8 نخستنخست 1234567 ... آخرینآخرین

برچسب ها برای این تاپیک

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/