چرا محبت و صمیمیت برخی همسران بعد از ازدواج کمرنگ می شود؟
اگر پدران ما بخاطر بقا و امنیت ازدواج می کردند ما دیگر نه بخاطر بقا و امنیت که اغلب بخاطر لذت دوستی و صمیمیت ازدواج می کنیم و علت بسیاری از جدایی های زوجین هم از همین است ، چون خواهان عشق بیشتر و فزون ترند حتی عشق را شرط ادامه زندگی می دانند. با وجود اینکه بیشتر زوجین ازدواج خود را با عشق شروع می کنند ولی در ادامه زندگی برای روشن نگهداشتن این عشق .........
ای عشق از ماندن بگو!
اگر پدران ما بخاطر بقا و امنیت ازدواج می کردند ما دیگر نه بخاطر بقا و امنیت که اغلب بخاطر لذت دوستی و صمیمیت ازدواج می کنیم و علت بسیاری از جدایی های زوجین هم از همین است ، چون خواهان عشق بیشتر و فزون ترند حتی عشق را شرط ادامه زندگی می دانند.
با وجود اینکه بیشتر زوجین ازدواج خود را با عشق شروع می کنند ولی در ادامه زندگی برای روشن نگهداشتن این عشق دچار مشکل می شوند.
اگر در زندگی دریافتید که همسرتان از زیر بار مسئولیت شانه خالی می کند و هنوز من بودن محور فکری اوست، احتمالاَ این موارد زنگ های خطری باشند برای آنکه بدانید عشقتان در حال کم رنگ شدن است.
در این مقاله ما سعی خواهیم کرد که بعضی از آفت های عشق را معرفی کنیم تا شاید با آگاهی یافتن از آنها موجب پیشگیری از مرگ تدریجی عشق در زندگیمان باشیم:
عدم انعطاف پذیری
عدم انعطاف پذیری نسبت به مسائل روبه رو شده در زندگی مانند تعصب بیجا نشان دادن به سلیقه های خاص و یا به سخره گرفتن عقاید یا انتظارات همسر از آفتهای ازدواج صمیمانه است. باید به یاد داشته باشیم که توقعات در ازدواج باید از انعطاف بیشتری برخورباشند.
عدم آشنایی با مهارت های زندگی
همچنانکه برای رانندگی کردن نیاز به آموزش مهارت های رانندگی است برای زندگی زناشویی موفق نیز انسانها نیازمند یادگیری مهارت های زندگی هستند همچون نحوه مقابله با تنش ها و مشکلات زناشویی، کسب مهارت های ارتباطی و ... که نبود هر یک از این مهارت ها موجب ناکار آمدی ما در تداوم زندگی عاشقانه خواهد بود.
عدم رعایت حریم های خانوادگی
در بعضی از مواقع زوجین به وظایف و نقش های خود در زندگی آگاهی کامل ندارند و به حریم های زندگی زناشویی توجهی نشان نمی دهند. مثلاَ مسائل و مشکلات درون خانواده را به بیرون انتقال می دهند و یا در مواقعی مقام پدر به عنوان رئیس خانواده مخدوش می گردد این موارد موجب دلسردی زوجین و مرگ کیفیت روابط در آنها خواهد شد.
با وجود اینکه بیشتر زوجین ازدواج خود را با عشق شروع می کنند ولی در ادامه زندگی برای روشن نگهداشتن این عشق دچار مشکل می شوند
داشتن حس مالکیت
بعضی از زوجین حس می کنند که مالک همسر خود هستند و حق دارند آن را کنترل کنند. در بعضی از مواقع افراد فراموش می کنند که انسان موجودی است جاندار و تفاوت هایی با ماشین و.. دارد.
نباید فراموش کنیم تا وقتی معتقدیم مالک کسی هستیم از زور گفتن به آنها و مجبور کردن آنها برای گردن نهادن به خواسته های خود ابایی نخواهیم داشت .
ناگفته پیداست که داشتن حس مالکیت چه بلایی بر کیفیت روابط زناشویی می آورد.
عدم آشنایی با مهارت های ارتباطی
اغلب زوج های دارای مشکل ، نبود ارتباط مناسب در روابط زناشویی خود را شایعترین مشکل قلمداد می کنند.
زوجینی که توجه کافی به احساسات، خواسته ها و صحبت های یکدیگر ندشته باشند، گوش کردن فعال را فرا نگرفته باشند در حفظ یک عشق پایدار در زندگی ناموفق خواهند بود.
داشتن باور های غیر واقع گرایانه
ای عشق از ماندن بگو!
باور های غیر واقع گرایانه زیادی وجود دارند که رضایت زناشویی و کیفیت رابطه زناشویی را تحت تاثیر قرار می دهد ولی داشتن باور هایی چون اختلاف مخرب است، زن و شوهر باید فکر یکدیگر را بخوانند از باور های مخربی است که موجب کاهش عشق و رضایت زناشویی در زوجین خواهد بود غافل از اینکه این نوع باورها بیشتر ساخته خیالات زوجین هستند .
حال با این اوصاف چگونه می توان بر این موانع و مشکلات احتمالی غلبه کرد؟
ناگفته پیداست که در صورت بروز مشکلات و اختلافات، داشتن یک گفتگوی نزدیک و صمیمانه با همسر می تواند کمک بسیاری به حل مشکلات و اختلافات زناشویی بنماید. البته برقرارکردن ارتباط با گفتوگو کمی مشکل است؛ این آداب صحبت آموختنی است و به کمک ارتباط مؤثر میتوان سبک گفتوگو را تغییر داد. مصاحبت و با هم بودن یکی از سرمایههای ازدواجهای موفق است که میتوانید به سادگی و صرفا با برنامهریزی به آن دست پیدا کنید.
گفتوگویی که پایان خوش دارد نشانه صمیمت است. اما در خانوادههای آشفته لذت گفتوگو در فضای آلوده شکایتها وگلهگزاریها گم میشود و بهانه، تهدید و انتقاد جای آنرا میگیرد. زوجهای ناسازگار اصولا باهم حرف نمیزنند. صمیمیت محصول فرعی توجه کردن، پذیرفتن، حساسیت به خرج دادن و درک کردن است به همین دلیل صمیمیت با سوء تفاهم، انتقاد، سرزنش و حساسیت به خرج ندادن رابطه معکوس دارد. با از دست دادن صمیمیت، یکی از اتصالهای مهم زندگی زناشویی سست میشود.
یکی از دلایل عدمدرک متقابل این است که زن برای تبادل احساساتش صحبت میکند و مرد برای ردوبدل اطلاعات صحبت میکند.
نباید فراموش کنیم تا وقتی معتقدیم مالک کسی هستیم از زور گفتن به آنها و مجبور کردن آنها برای گردن نهادن به خواسته های خود ابایی نخواهیم داشت
برای آنکه همسران احساس امنیت و نزدیکی بیشتری کنند تا به سمت ارتباط بهتر بروند لازم است بیشتر به هم توجه کنند. نزدیک بودن مسلماً معنایی بیش از تقرب فیزیکی دارد. ممکن است زن وشوهر همدیگر را زیاد ببینند اما کیفیت باهم بودنشان مطلوب نباشد.
رعایت پیشنهادهای زیر میتواند بسیاری از مشکلات موجود برسر راه گفتوگو را از میان بردارد:
* با همسر خود هماهنگ شوید.
* با علاقه به صحبتهای او گوش کنید.
* از قطع صحبت خودداری کنید.
* سؤال کنید.
* به اصل احترام مشترک و عمل متقابل اهمیت دهید.
ای عشق از ماندن بگو!
برای مثال به مسائل همسرتان گوش دهید؛ حتی در مورد شکایتهای او از محل کارش. به این مسائل از دریچه چشم او نگاه کنید و احساسش را درک کنید نه اینکه او را متهم کنید و انگشت روی نقاط ضعفش بگذارید و همیشه حق را به هرکسی غیر از او بدهید، در این صورت او هرگز دیگر درد دلش را به شما نخواهد گفت و در مقابل مسائل شما همان رفتاری را میکند که شما با او کردهاید و در برابر مسائل شما هرگز احساس امنیت و پناه به شما نمیدهد؛ درست همان رفتاری که شما با او داشتید. هرگز به او نگویید که چه بکند، چه نکند. برایش تعیین تکلیف نکنید؛ میتوانید به جای همه اینها به او بگویید که اگر جای او بودید همین قدر کلافه میشدید.
در این مقاله کوتاه ما سعی کردیم تا بعضی از آفت های زندگی عاشقانه را با کمی توضیحات شرح دهیم ولی نباید فراموش کنیم که تنوع ازدواج ها به اندازه تعداد آنهاست بنابراین، بی احتیاطی است که برای همه آنها قواعد کلی وضع شود اما اولین توصیه روانشناسان این است که زوجین سعی کنند دنیا را از دریچه همسر خویش ببینند.
هر فرد دنیای خاص خود را دارد که برای شناخت این دنیا و برای نزدیک شدن و درک همسر زوجین بایستی از خود بیرون آمده و جهان را آنگونه ببینند که همسرشان می بیند اگرچه این کار آسان نیست.
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)