یکی از مقوله های بسیار مهم و اساسی در امر ازدواج شناخت طرفین نسبت به هم دیگر است؛ زیرا اگر دو نفر نسبت به هم شناختی نداشته باشند، ازدواج آنها با جهل و نادانی صورت گرفته و تبعات منفی را به دنبال دارد و منجر به طلاق و جدایی می شود.

این در حالی که است که ازدواج فامیلی در میان برخی از خانوادهها بدون هیچ شناختی در زمینه ازدواج بشدت طرفدار دارد و اما برخی دیگر خانوادهها فرزندان خود را از این نوع ازدواج منع میکنند.


در گذشته به دلیل اینکه ارتباطات بین قبیله، قوم و خویش محدود بود و افراد با خانواده و فامیل رابطه بیشتری داشتند و معمولا همه جزئیات و کلیات رفتار دختر را مورد نظر را میسنجیدند و او را به عنوان همسر مناسب برای فرزند خود انتخاب میکردند در حالی که این ازدواجها معمولا تحمیلی بود و براساس شناخت پدر و یا مادر صورت میگرفت.


این در حالی است که درمورد انتخاب همسر باید به صورت مجموعهای از ملاکها ، معیار و پارامترها توجه کرد و هر فردی با توجه به روحیات خود همسر خود را با توجه به شناخت از او انتخاب کند.

تجربهها نشان داده است برخی مواقع زمانی که ازدواج فامیلی صورت میگیرد زوجین زندگی خوب و خوشی ندارند زیرا شناختی از قبل از هم نداشته و براساس فامیل بودن با هم ازدواج کردند و در این موارد اقدام بسیار جاهلانه و اشتباهی انجام دادهاند.
اما در بعضی اوقات ازدواج فامیلی صورت نمیگیرد و دو نفر هیچ نسبت فامیلی با هم ندارند ولی چون قبل از ازدواج همدیگر را شناخته اند ، زندگی موفقی دارند.
به همین دلیل ازدواجهای فامیلی و یا غیر فامیلی باید همه بر مبنای شناخت صورت بگیرد.


یکی از آفت و آسیب های ازدواج فامیلی دخالت خانواده و فامیلها است زیرا بستگان و فامیلها به خودشان این حق را میدهند که در زندگی زوجین دخالت و مالکیت کنند و بستگان دو طرف حق انتخاب و اختیار را از زن و مرد گرفته و اجازه زندگی مستقل و پایدار را به آنها نمیدهند و آنها دچار سرگردانی میشوند.


موارد زیادی مشاهده شده است که زن و شوهری که ازدواج فامیلی داشته اند و دردادگاهها خواهان طلاق هستند، عامل اصلی طلاقشان دخالت خانواده ها و یا بستگان است.


هرچه نسبت فامیلی نزدیکتر باشد، طرفین و خانوادهها به خودشان بیشتر اجازه و حق دخالت را میدهند و به تدریج زندگی آنها دچار سرگردانی شده و از هم پاشیده می شود؛ زیرا خود زوجین هم نمی توانند تشخیص بدهند که خانواده کدام طرف دلسوز آنها بوده وتصمیم درست را میگیرد.


شناخت عمیق در زندگی زن وشوهر بسیار مهم و این شناخت را در فامیل نمی توان پیدا کرد. بارها اتفاق افتاده زن و شوهری که هیچ نسبت فامیلی نداشته، سالیان سال در کمال آرامش باهم زندگی میکنند، زیرا همه زوایای همدیگر را می دانند وبا صداقت و معیار همسر آینده شان را انتخاب کردهاند و براساس احساس تصمیم نگرفتهاند.


در قرآن، آیات و روایت بیشتر بر دلیل شناخت تاکید شده است. زمانی که در قرآن آمده که ما شما را در کنار همدیگر آفریدیم تا جفت و عشق خود را پیدا کنید و در کنار هم به آرامش برسید نتیجه می گیریم که عشق عمیق و شناخت بعد از ازدواج مهم است نه قبل از ازدواج. در نتیجه فامیل بودن به معنای شناخت نیست و کلیت ندارد.