او تنها راه مي رود - تنها پرسه مي زند .
از زماني كه راه را شناختم ,
دريافتم كه با تولد و مرگ ارتباطي ندارم .
راه رفتن ذن است , نشستن ذن است .
در گفتگو يا سكوت , در حركت يا سكون
درون آسوده است .
با ورود به كوهساران دور
در خلوت خاموش , زندگي ميكنم .
تپه ها مرتفع و دره ها عميق اند ,
هنگامي كه فرد زير كاجي كهن زندگي ميكند .
شاعر : يوكا دايشي Yoko daishi
برگرفته از كتاب با خورشيد شامگاه – مترجم : فريبا مقدم
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)