صفحه 35 از 43 نخستنخست ... 25313233343536373839 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 341 تا 350 , از مجموع 428

موضوع: دل ت ن گ ی

  1. #341
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7107
    Array

    پیش فرض

    وقتی که تو نیستی

    با سبد سبد دلتنگی چه کنم؟

    انگار با نبودنت

    نام رنگ می بازد

    دیگر نمی خواهم کسی را صدا بزنم ..


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  2. 2 کاربر مقابل از R A H A عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  3. #342
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7107
    Array

    پیش فرض

    یکـــــــ حبه قنــــــد ،
    درفنجـــان
    قهـــوه ی تلخـــــــ ..
    شیرین نمیشـــود ..
    دو حبه قنــــد ،
    در فنجـــــان
    قهــــــوه ی تلخـــــــــ ..
    شیرین نمیشــــود ..
    سه حبـــه ، چهار ، پنج ..
    .
    .
    اصلاً تو بگــو یک
    دنیـــــــــا قنـــد ،
    در این
    دنیای تلخــــــــ ،
    نه ..
    اگـــر تــو نباشــــی فالِ این
    زندگــــــــــی ،
    شیرین نمیشـــــود ... !


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  4. 2 کاربر مقابل از R A H A عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  5. #343
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7107
    Array

    پیش فرض

    یه صفحه سفید، به همراه یک قلم

    این بار حرف ،حرف نگفته ست

    یک حرف تازه

    نه از تو ...

    هی فکر می کنم

    هی با قلم به کاغذ سیخ می زنم

    اما

    دیگر تمام صفحه ها معتاد نامت اند

    انگار این قلم

    جز با حضور نام تو فرمان نمی برد

    در تمام صفحه های دفتر شعرم

    در گوشه های خالی قلبم

    در لحظه های تلخ سکوتم و فکرهام

    چیزی به جز تو نیست که تکرار می شود

    مثل درخت در دل من ریشه کرده ای


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  6. 2 کاربر مقابل از R A H A عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  7. #344
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7107
    Array

    پیش فرض

    کنارم که نیستی همه چی سراب ِ
    پر از بغض ِ دنیام ، نفسهام عذاب ِ
    تو حبس ِ سکوتم پر از هق هق و درد
    ببین درد ِ دوریت با این دل چه ها کرد
    کنارم که نیستی پر از اشک ِ چشمام
    همون حس ِ تلخی که هیچوقت نمیخوام
    یه کابوس ِ لحظم بدون ِ حضورت
    شده خون ِ رگهام همۀ وجودت
    من ِ تشنه آخر از عشقت میمیرم
    تو باشی با عشق ِ تو آروم میگیرم
    تو هستی که قلبم پر از عشق و شور ِ
    بدونِ تو نبض از دلم خیلی دور ِ
    کنار تو بودن یه حس ِ دوبارس
    مث ِ لحظه هایی که غرق ِ ترانه س
    کنارم بمون تا نفس یاورم شه
    تو آغوش ِ تو بودن بازم باورم شه



    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  8. 2 کاربر مقابل از R A H A عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  9. #345
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7107
    Array

    پیش فرض

    پشت تنهایی این پنجره ها

    چه به صف آمده غم های دلم


    یک نفر نیست مگر پنجره را باز کند


    قصه دیدنم آغاز کند؟


    دلم از پرده به جان آمد و از شیشه شکست


    چشم من خیره به راه ز دلم می پرسد


    آخه باید ز کجا تا به کجا


    تا به کی تکیه به دیوار در این چله نشست؟


    در دلم پنجره ای رنگ سکوت است


    سکوت


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  10. 2 کاربر مقابل از R A H A عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  11. #346
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7107
    Array

    پیش فرض

    به التماس ِ نجیبم بخند، حرفی نیست

    شکسته پای شکیبم، بخند، حرفی نیست


    در امتدادِ جنونم، بیا و رو در رو


    به خنده های عجیبم بخند، حرفی نیست


    از آخرین نفس ِ کوچه هم پَرَم دادند


    به این غروب غریبم بخند، حرفی نیست


    طلسم ِ اشکِ مرا با فریب دزدیدند


    تو هم برای فریبم بخند، حرفی نیست


    من از عبور ِ نگاهی شکسته ام، آری


    شکستن است نصیبم، بخند، حرفی نیست


    به حال من پَریِ دل گرفته هم خندید


    تو هم بخند حبیبم، بخند، حرفی نیست


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  12. 2 کاربر مقابل از R A H A عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  13. #347
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7107
    Array

    پیش فرض

    آن لحظه که دلتنگ یارم می شوم
    خود به خود هوس باران را می کنم.
    آن لحظه که اشک از چشمانم سرازیر می شود
    هوس یک کوچه تنها را می کنم
    آن لحظه است که دلم می خواهد تنهایی در زیر باران بدون هیچ چتر و سر پناهی قدم بزنم
    قدم بزنم تا خیس خیس شوم ، خیس تر از قطره های باران…. خیس تر از آسمان و درختان
    آن لحظه که خیس خیس می شوم ، دلم می خواهد باز زیر باران بمانم ،
    دلم نمی خواهد باران قطع شود.
    دلم می خواهد همچو آسمان که بغضش را خالی می کند ، خالی شوم ،
    از دلتنگی ها ، از این شب پر از تنهایی
    تنها صدای قطره های باران را می شنوم ، اشک می ریزم ، و آرزوی یارم را می کنم
    دلم می خواهد آسمان با اشکهایش سیل به پا کند
    لحظه ای که آرام آرام می شوم
    و دیگر تنهایی را احساس نمی کنم ، چون باران در کنارم است.
    باران مرا آرام می کند ، مرا از غصه ها و دلتنگی ها رها می کند و به آرزوهایم نزدیک می کند
    آن دم که باران می بارید ، بغض غریبی گلویم را گرفته بود ،
    دلم می خواست همچو آسمان که صدای رعدش پنجره های خاموش را می لرزاند فریاد بزنم ،
    فریاد بزنم تا یارم هر جای دنیاست صدای مرا بشنود.
    صدای کسی که خسته و دلشکسته با چشمان خیس و دلی عاشق در زیر باران قدم می زند ،
    تنهایی در کوچه های سرد و خالی…
    کجایی ای یار من ؟
    کجایی که جایت در کنارم خالی است.
    در این شب بارانی تو را می خواهم ،
    به خدا جایت خالی خالی است.
    کاش صدایت همچو صدای قطره های باران در گوشم زمزمه می شد
    تو بودی شبی عاشقانه را با هم داشتیم ،
    تو که نیستی منی که همان مرد تنها می باشم قصه ای غمگین را در این شب بارانی خواهم داشت.
    قصه مرد تنها در یک شب بارانی ،
    شبی که احساس می کنم بیشتر از همیشه عاشقم.
    آری آن شب آموختم که باران بهترین سر پناه من برای رفع دلتنگی هایم است.



    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  14. 2 کاربر مقابل از R A H A عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  15. #348
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7107
    Array

    پیش فرض

    هنوز از خنده می ترسم
    که با هر خنده ای گویا
    صدای پای درد و غم
    صدای گریه و ماتم
    به دالان دل سردم
    چه خوف انگیر و یکباره
    به گوشم می رسد ناگاه
    نمی دانم بخندم یا به چشم تر بیندیشم
    بگیرم جام مستی یا به درد سر بیندیشم
    نمی دانم چرا هر گاه
    دلی از خنده لبریز است
    بهاری این چنین خوش را
    ختام سخت پاییز است
    چه می شد یا شود این بار
    دگر پایان هر خنده
    چنین خورشید تابنده
    غروب گریه و ماتم
    نباشد تا ابد روزی
    که دیگر جای دلسوزی
    بدون هیچ دلسوزی


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  16. 2 کاربر مقابل از R A H A عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  17. #349
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7107
    Array

    پیش فرض

    vaghti to ro nadaram
    میروم خسته و افسرده و زار

    سوی منزلگه ویرانی خویش

    به خدا می برم از شهر شما

    دل شوریده و دیوانه ی خویش

    می برم که در آن نقطه ی دور

    شستشویش دهم از رنگ گناه

    شستشویش دهم از کله ی عشق

    زین همه خواهش بیجا و تباه

    می برم تا ز تو دورش سازم

    ز تو ای جلوه ی امید مهال

    می برم زنده بگورش سازم

    تا از این پس نکند یاد وصال

    ناله می لرزد می رقصد اشک

    آه بگذار که بگریزم من

    از تو ای چشمه ی جوشان گناه

    شاید آن به که بپرهیزم من

    بخدا غنچه ی شادی بودم

    دست عشق آمد و از شاخم چید

    شعله ی آه شدم صد افسوس

    که لبم باز بر آن لب نرسید

    عاقبت بند سفر پایم بست

    میروم خنده به لب خونین دل

    میروم از دل من دست بدار

    ای امید عبث بی حاصل



    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  18. 2 کاربر مقابل از R A H A عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  19. #350
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7107
    Array

    پیش فرض

    گاه دلتنگ مي شوم

    دلتنگتر از همه دلتنگي ها

    گوشه اي مي نشينم

    و حسرت ها را مي شمارم

    و باختن ها را،

    و صداي شکستن ها را...

    نمي دانم من کدام اميد را نااميد کرده ام

    و کدام خواهش را نشنيدم

    و به کدام دلتنگي خنديدم

    که اين چنين دلتنگم.

    دلتنگم، دلتنگ



    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  20. کاربر مقابل از R A H A عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است:


صفحه 35 از 43 نخستنخست ... 25313233343536373839 ... آخرینآخرین

برچسب ها برای این تاپیک

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/