دختر بودا
آهای نیروانا!
دختر بودا!
برای روسپیان بنارس آوازی بخوان
پیش از آن که پر پر شوی
در کوچه های گرسنه ی کلکته!
دختر بودا
آهای نیروانا!
دختر بودا!
برای روسپیان بنارس آوازی بخوان
پیش از آن که پر پر شوی
در کوچه های گرسنه ی کلکته!
کفشدوزک
کفشدوزک خانوم!
حالا کجا؟
توی این پاییز بی قرار!
- تا کوچه های دیدار
کوچه های انار!
گردوی گریه
هدهدی خسته
در خیابان های خیس می خواند:
گردو فالی به یک سکه خستگی
گردو فالی به یک پیاله درد
گردو فالی به نان سنگک و انگور
گردو فالی به خنده های ربابه
گردو فالی به خواب کفش کتانی!
خیابان خاموش جیغی می کشد سیاه.
قبای هق هق و اندوه
در خزان می پیچد
و خون شتک می زند
به کاکل ماه.
عروس ماه
امشب از آسمان
مشک تر
و یاس پرپر می بارد.
شاهزاده ای آبی،
بر بال ماه،
بربطی برهنه می نوازد؛
برای گوشه ی گیسوی روسپی جوانی
که در بامدادی،
بی بنفشه و بی کاکل،
بر طناب مرگ،
بوسه ای داد و گذشت.
تارا
تارا
دختر برف و لیمو
با گلوبندی از ترانه های مازندرانی
برابر قهوه خانه ی آل مکتوم
عطر فراق می فروشد
با اشک چشم عاشق
چاوشی
خنیای خوشرنگ خزانم
می خوانم
برای اردی بهشت چشمانت.
سوگ
راه خاوران هم که بسته باشد
من پسین پنج شنبه ها
هر شهریور پریشان و پر پر که بیاید
می روم شیراز
کوچه های نی و نیشابور
کنار خانه ی عین القضات آتش گرفته ی همدانی
گریه می کنم
و با کلمه های سبز
برای برهنگان
پیراهن می بافم
آی!
کمی ماه و کلمه و کبوترکو
ببرم کنار کوچه ی پریشان پنج شنبه
برای محمد و پروانه و دیگران
پاییزی
دختر بنارسی
عاج و شراب بود پیکرش
در آفتاب بنفش بنارس
از نارگیل پستان هایش
لبخند بودا را
در دهانم چکانید
شهریوری
از مهتاب و شراب
برای برهنگان شهریور
پیراهنی بافته ام!
نشانی کشتگانم را،
از کدام پنج شنبه ی دیوانه بپرسم؟
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)