گردوی گریه
هدهدی خسته
در خیابان های خیس می خواند:
گردو فالی به یک سکه خستگی
گردو فالی به یک پیاله درد
گردو فالی به نان سنگک و انگور
گردو فالی به خنده های ربابه
گردو فالی به خواب کفش کتانی!
خیابان خاموش جیغی می کشد سیاه.
قبای هق هق و اندوه
در خزان می پیچد
و خون شتک می زند
به کاکل ماه.
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)