بخش سوم: از چاپ نشده ها
تاتاری
رقص قاصدکی پریشان در باد است!
یا درویشی را،
در کوچه های هگمتانه
می گردانند،
به تازیانه!!
بخش سوم: از چاپ نشده ها
تاتاری
رقص قاصدکی پریشان در باد است!
یا درویشی را،
در کوچه های هگمتانه
می گردانند،
به تازیانه!!
دختر شیرازی
از بازار هل و میخک گذشته ای
یا بیتی از حافظ خوانده ای
که دهانت مشک باران است!
زیبا
با چمدانی پر از ماه
و آواز کبوتر،
شال شیرازی بر شانه.
از در درآمد
زیبای نابهنگام!
عاشق کشان
ساعت بیست و پنج و هیچ دقیقه و هفتاد ودو ثانیه،
همین زمستان بی بابونه و عطر خورشید
سینه ی سعید را دریدند.
ساعت بیست و پنج و هیچ دقیقه و هفتاد ودو ثانیه،
همین بهار بی فروردین
گلوی محمد را بریدند.
ساعت بیست و پنج و هیچ دقیقه و هفتاد و دو ثانیه،
همین تابستان بی نجابت
پروانه را آتش زدند.
حالا کمی ماه و کوچه ای انار و چند قطره یاس زرد بیاور!
عاشق کشان است!
بوی حیرت کبوتران
پاسخی برای هیچ عطرپیراهنی نیست
چکمه هایی سیاه،
با زبان های کنده شده
چمدان هایی سفید را،
پر از گریه و خداحافظی،
برابر دروازه ها ی سنگی می چینند.
باد، بوی حیرت کبوتران را دارد.
تنبوری
هلا!
تنبوربی قرار !
این دل هوای سوار سوار کرده است
بیا کمی آفتاب بریزم پر شالت
با چندتا پر سیاوشان،
توی کاسه ی نقره کارت.
هلهله هات کجاست!
فلامنکو
آهای گارسیا! گارسیا!
شعری بگو
برای اسپانیای چشمانم
برای پرتغال پستان هایم
پیش از آن که گرگ ها
از مرداب و مهتاب بگذرند.
گیتار گر گرفته ام کجاست؟
دارم انار می شوم!
گمگشته
کلماتم کو!
کلمات آبی!
کو؟ کبوتر، کو؟
گل، کو؟
خاک! زیتون!
گندم و گریه کجاست؟
آه! شاهبانوی کلمات:
آزادی!
رابعه
باز رابعه
پاییز و پریشان
از خم بازار کاه فروشان
به تازیانه گذشت.
حالا من
پیراهن خیس این قناری را
بر کدام شاخه ی باد بیاویزم!
دل دیوانه!
بی پناهی
بال های پنجره را می گشایم
آغوشم از شیون کبوتران پر می شود.
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)