فلامنکو



آهای گارسیا! گارسیا!


شعری بگو


برای اسپانیای چشمانم


برای پرتغال پستان هایم


پیش از آن که گرگ ها


از مرداب و مهتاب بگذرند.


گیتار گر گرفته ام کجاست؟


دارم انار می شوم!