شک نخواهم کرد
تا کی امشب آسمان دُم ریز می بارد؟
بره ای تک مانده ، سرگردان .
ابر می ماند ز باریدن ؟

سقف پرویزن چه کوتاهست
چکه ها در دشت مس دارد طنین وهم .

گرگ میش قریه گفتی مرگ در زهدان خود پَروَرْد .
زخم کاری با سگان پیر گله ، ماجرا دارد .
شک نخواهم کرد
گر بپاید این شب، این سرما
شیر در جام بنات النعش می بُرَد .