شب غازیان
آهسته می وزد
موج نسیم شوری از دریا
فنجان قهوه را
بانوی میزبان
بر میز می گذارد و لبخند می زند .

یک گربه ی بُراق
لم داده در کناره ی ایوان
و بر سه گوش ِ گوش ِ چپ او می لغزد
نیلوفر آبی گلدان .

از باله های ماهی خُردی
خطی بر آبگینه پدیدار می شود
و از روزن آبک
می گریزد

یک ماهی سپید

که گربه ی بُراق
از خواب می پَرَد .