منظره
با آبشار می آیی و ،
در ساکن نمی پایی .
ای ارتفاع سبز
ای منطق وسیع
این مسافر لغزنده را
درنگی در خون ، نیست
بر بستر رودش فرو ریزد این لغزنده را
که چون گَرد ارتفاع برخیزد
هر فلس ، شتاب ذره دارد
و من ، در کف دستم ، خواهم شمرد :
شتاب های فلسی را