سرزمین پاک
وسوسه
گویم ؛
او را به خود فشارم ، بی تاب .
گویم ؛
لب بر لبش گذارم ، پر شور .
ترسم ؛
از دست من ، چو دود گریزد .
ترسم ؛
دندان او ، چو برف شود آب
سرزمین پاک
وسوسه
گویم ؛
او را به خود فشارم ، بی تاب .
گویم ؛
لب بر لبش گذارم ، پر شور .
ترسم ؛
از دست من ، چو دود گریزد .
ترسم ؛
دندان او ، چو برف شود آب
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)