سفر

نشسته ام کنار یک غریبه که گه گاه
سکوت مرا می جود
سفر بخیر
سفر بخیر
درختهای آشنا
که دور می شوید
نشسته ام و فکر می کنم
به یک بیابان راه
آه
چه قدر صندلی خسته است