صفحه 16 از 16 نخستنخست ... 61213141516
نمایش نتایج: از شماره 151 تا 158 , از مجموع 158

موضوع: مجموعه اشعار مریم حیدرزاده

  1. #151
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض

    زندگی پر از سواله می دونم
    رسیدن به تو خیاله می دونم
    تو میگی یه روزی مال من میشی
    اما موندت محاله می دونم
    تو میگی شبا دعامون می کنی
    چشمه چات زلاله می دونم
    توی آسمون سرنوشت ما
    ماه کاملمهلاله می دونم
    تو میگی پرنده شیم بریم هوا
    غصه ما دو تا باله می دونم
    چشم من پر از غم نبودنت
    دل تو پر از ملاله می دونم
    طاقتم دیگه داره تموم میشه
    صبر تو رو به زواله می دونم
    آره می ری و نمی پرسی که این
    دل عاشق در چه حاله می دونم


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  2. #152
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض

    آخر یه روز دق می کنم فقط به خاطر تو
    دنیا رو عاشق میکنم فقط به خاطر تو
    شب به بیابون می زنم فقط به خاطر تو
    رو دست مجنون می زنم فقط به خاطر تو
    عشقت رو پنهون می کنی فقط به خاطر من
    من دلم رو خون میکنم فقط به خاطر تو
    تو گفتی عاشقی بسه
    دنیا برام یه قفسه
    گفتی که عشق یه عادته
    دلم پر از شکایته
    گفتی می خوای بری سفر
    خیره شدن چشام به در
    من می شینم به پای تو فقط به خاطر تو
    من می شینم به پای تو فقط به خاطر تو
    به من تو گفتی دیوونه فقط به خاطر من
    حرفت به یادم می مونه فقط به خاطر تو
    از خوبیات کم میکنی
    قلبم رو پر پر می کنی
    گفتی که از سنگه دلت
    از من و دل تنگه دلت
    از خوبیات کم میکنی
    قلبم رو پر پر می کنی
    گفتی که از سنگه دلت
    از من و دل تنگه دلت
    ازم گرفتی فاصله فقط به خاطر من
    دست کشیدم از هر گله فقط به خاطر تو
    گفتی که از اینجا برو فقط به خاطر من
    می رم به احترام تو فقط به خاطر تو


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  3. #153
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض

    من میگم بهم نگاه کن
    تو میگی که جون فدا کن
    من میگم چشمات قشنگه
    تو میگی دنیا دو رنگه
    من میگم دلم اسیره
    تو میگی که خیلی دیره
    من میگم چشمات و واکن
    تو میگی من و رها کن
    من میگم قلبم رو نشکن
    تو میگی من می شکنم من ؟
    من میگم دلم رو بردی
    تو میگی به من سپردی ؟
    من میگم دلم شکسته است
    تو میگی خوب میشه خسته است
    من میگم بمون همیشه
    تو میگی ببین نمی شه
    من میگم تنهام می ذاری
    تو میگی طاقت نداری
    من میگم تنهایی سخته
    تو میگی این دست بخته
    من میگم خدا به همرات
    تو میگی چه تلخه حرفات
    من میگم که تا قیامت
    برو زیبا به سلامت
    من میگم خدا به همرات
    تو میگی چه تلخه حرفات
    من میگم که تا قیامت
    برو زیبا به سلامت


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  4. #154
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض

    ماه تمام من(شنیدم)

    توی دنیایی که قلبا ، هر کدوم یه جا اسیرن
    کاش به فکر اونا باشیم که از این زمونه سیرن
    اونا که تو عصر آهن ، تشنه ی یه جرعه یادن
    کاش که
    دست کم نگیریم ، اینجور آدما زیادن
    نذاریم که تو چشاشون ، بشینه دونه ی اشکی
    اونا فانوسن و خاموش ، آره فانوسای مشکی
    دنیاشون شاید یه شهره ، خالی از قهر و دو رنگی
    توی سینشون یه قلبه جای این دلای سنگی
    چهرشون شاید به ظاهر مث دیگران نباشه
    اما نور مهربونی ، توی
    شهرمون می پاشه
    غم چشماشون عجیبه ، توی خاطرا می مونه
    ما ازش خبر نداریم ، چیزی رو که اون می دونه
    توی این عصر پر از درد، خیلی آدما یه دنیان
    خیلیا تو جمع دنیا ، بی قرار و تک و تنهان
    زیر سایه ی سلامت ، هواشونو داشته باشیم
    توی جمع بی قرارا ، عطر خوشبختی
    بپاشیم
    به بهونه ی زمونه ، نذاریم که برن از یاد
    بذاریم زنده بمونن ، مث عشق پاک فرهاد
    قصه ی فانوس مشکی ، صحبت دیروز و فرداس
    قصه شون مال حالا نیست ، از حالا تا ته دنیاس
    نمی گم با این ترانه ، گل کنه محبتامون
    جایی رو باید بگیرن ، همیشه تو فرصتامون
    این
    ترانه یه اشارس به دلای خواب و بیدار
    که به یاد اونا باشیم همه به امید دیدار
    غم تنهایی رو باید از نگاهشون بخونیم
    خدا خیلی مهربونه ، اگه ما بنده ی اونیم


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  5. #155
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض

    ماه تمام من(فدای اون که)

    برای عاشقی دیره
    ولی باز دست تقدریه
    تا دستامون نره بالا
    جایی بارون نمی گیره
    دلی که دادمش دستت
    دیگه از زندگی سیره
    نیومد وقتی ام اومد
    فقط گفت که داره می ره
    نگفتم من خداحافظ
    آخه قلبم هنوز گیره
    بدون این قلب دیوونه
    دیگه محتاج زنجیره
    بمون این زخم رو بدتر کن
    عجیب محتاج شمشیره
    بریزم اشکام رو شاید
    آخه این آخرین تیره
    نگی تو اونی که رفته
    وجودش غرق
    تقصیره
    فدای او که تو خوابم
    من رو تحویل نمی گیره


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  6. #156
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض

    شعر يعني

    شعر يعني با افق يك دل شدن

    يا لباسي از شقايق دختن
    شعر يعني با وجود خستگي
    بر سر پروانه دل سوختن
    شعر يعني سري از اسرار عشق
    شعر يعني يك ستاره داشتن
    شعر يعني يك نگاه خسته را
    از كوير گونه اي برداشتن
    شعر يعني داستاني نا تمام
    شعر يعني جاده اي بي انتها
    شعر يعني گفتن از احساس موج
    در كنار حسرت پروانه ها
    شعر يعني آه سرخ لاله ها
    شعر يعني حرف پنهان در نگاه
    شعر يعني ترجمان يك نفس
    عمق سايه روشن دشت پگاه
    شعر يعني يك زلال بي دريغ
    شعر يعني راز قلب يك صدف
    شعر يعني درد دلهاي نسيم
    حرفي از تنهايي سبز علف
    شعر يعني تاب خوردن روي موج
    در كنار بركه ساحل ساختن
    شعر يعني هديه اس از آسمان
    بهر ياسي بي نوا انداختن
    شعر يعني فصلي از سال نگاه
    شعر يعني عاشقانه زيستن
    شعر يعني پولكي از عشق را
    روي دامان كويري ريختن
    شعر يعني حس يك پرواز محض
    در ميان آسمان پيدا شدن
    شعر يعني در حصار زندگي
    غرث در گلواژه رويا شدن
    شعر يعني قصه يك آرزو
    شعر يعني ابتداي يك غروب
    شعر يعني تكه اي از آسمان
    شعر يعني وصف يك انسان خوب
    شعر يعني قلعه اي از جنس عشق
    كم كنم از واژه و حرف و سخن
    شعر يعني حرف قلبي سرخ و پاك
    نه عبوري ساده چون اشعار من



    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  7. #157
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض

    و مثل

    تو مثل خواب نسيمي به رنگ اشك شقايق

    تو مثل شبنم عشقي به روي پونه عاشق
    تو مثل دست سپيده پر از تولد نوري
    تو مثل نم باران لطيف و پاك و صبوري
    تو مثل مرهم ياسي براي قلب شكسته
    تو مثل سايبان اميدي براي يك دل خسته
    تو مثل غنچه لطيفي به رنگ حسرت شبنم
    تو مثل خنده ياسي و مثل غربت يك غم
    تو مثل جذبه عشقي در انتظار رسيدن
    در امتداد نوازش گلي ز عاطفه چيدن
    تو مثل نغمه موجي غريب و آبي و ساده
    شبيه شاخه گلي كه افق به چلچله داده
    تو مثل چكه مهري ز سقف سبز صداقت
    تو مثل گريه شعري بروي صفحه غربت
    تو مثل لذت رويا تو مثل شوق نگاهي
    هزار مرتبه خورشيد و صد افق پر ماهي
    تو مثل لطف بهاري پر از شكوفه خواندن
    تمام هستي من شد ميان شعر تو ماندن
    تو مثل هر چه كه هستي مرا به نام صدا كن
    براي اين دل سرگشته وقت صبح دعا كن



    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








  8. #158
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2010
    نوشته ها
    28,440
    تشکر تشکر کرده 
    12,424
    تشکر تشکر شده 
    11,190
    تشکر شده در
    5,632 پست
    قدرت امتیاز دهی
    7108
    Array

    پیش فرض

    ماه تمام من(بدرقه)

    اونی که گفتم نرو گفت نمی شه

    دیروز دیگه رفت واسه ی همیشه
    وقتی می خواست بره من رو صدا کرد
    وایساد و تو چشمای من نگاه کرد
    گفت می دونی خودت
    واسم عزیزی
    این اشکا رم بهتره که نریزی
    باید برم سفر واسم بهتره
    ولی کسی کهمونده عاشقتره
    تقدیر ما از اولم همین بود
    یکی تو آسمون یکی زمین بود
    هرجا برم همیشه ایرونی ام
    غرق یه جور حس پریشونی ام
    خدا نخواست همیشه پیشم باشی
    ولی مهم اینه که
    مریم باشی
    تو تقدیر ما هر چی حیرونیه
    مال خطوط روی پیشونیه
    شاید اگه دائم بودی کنارم
    یه روز می دیدیم که دوست ندارم
    می خوام برم که تا ابد بمونم
    سخته برای هر دو مون می دونم
    گریه نکن گریه ها تو نگه دار
    لازم می شه گریه برای دیدار
    نذار پر گریه بشه
    خاطره
    هر کی اشک نریزه عاشقتره
    اون کسی که می خواد بشه ستاره
    هیچ چاره ای به جز سفر نداره
    بذار برم یه مدتی بمونم
    شاید که قدر اینجا رو بدونم
    اصلا شاید اونجا دووم نیارم
    یا ناتموم بمونه اونجا کارم
    دعا نکن اونجا بهم نسازه
    آدم که حرفش دو تا شد
    می بازه
    رفتن من شاید یه امتحانه
    واسه شناسایی این زمانه
    خودم می رم عکسام ولی تو قابه
    می شنوه حرف رو ولی بی جوابه
    بارون که بارید برو زیر بارون
    به یاد دیدارای انروزامون
    تو چمدونم پر عطر یاسه
    چشمام با چشمای تو در تماسه
    فکر نکنی دوری و
    اونجا نیستی
    قلب من اینجاست تو تنها نیستی
    رفتن من بازی سرنوشته
    همونی که رو پیشونیم نوشته
    یه کاری کن این رفتن موقت
    آدما رو نندازه توی زحمت
    نذار که نقطه ضعفت رو بدونن
    پشت سر من و تو چیز بخونن
    منتظر شعرا و نامه هاتم
    هر جا می ری بدون منم باهاتم
    غصه
    نخور زندگی رنگارنگه
    یه وقتایی دور شدنم قشنگه
    دیگه سفارش نکنم عزیزم
    نذار منم اینجوری اشک بریزم
    شاید یه روز به همدیگه رسیدیم
    همدیگه رو شاید یه جایی دیدیم
    شاید یه روز دیدی که توی جاده
    یه آشنا منتظرت وایساده
    شایدم این دیدار آخرینه
    اگر که باشی
    زندگی همینه
    مراقب گلدون اطلسی باش
    یه وقتایی منتظر کسی باش
    کسی که چشماش یه کمی روشنه
    شاید یه قدری ام شبیه منه
    کسی که چون می خواد بشه ستاره
    هیچ چاره ای به جز سفر نداره
    داغ دلت هر وقت که می شه تازه
    بهش بگو با روزگار بسازه
    دیگه باید برم که خیلی دیره
    فقط نذار خاطرمون بمیره
    اون رفت و از دور دساشو تکون داد
    خوبیاشو یه بار دیگه نشون داد
    همه می گن فقط یه روزه رفته
    انگار ولی گذشته صد تاهفته
    با این که قلبش بی ریا و پاکه
    چون فته دنیا پر گرد وخاکه
    ای کاش نمی رفت و سفر نمی کر
    یا لااقل من رو
    خبر نمی کرد
    اما نه خوب شد که من رو خبر کرد
    اشکام و دید و بعد از اون سفر کرد
    از وقتی رفت دسام به آسمونه
    شاید پشیمون بشه و نمونه
    خودش می گفت چون که بشه ستاره
    هیچ چاره ای به جز سفر نداره
    انقد می شینم که بشه ستاره
    بیاد به کشور خودش دوباره
    فهمیدم امروز
    سفر یه درده
    من چه کنم اگر که برنگرده
    پشت سرش آب می ریزم یه دریا
    شاید پشیمون شه نمونه اونجا
    الهی که بدون هیچ فرودی
    بشه ستاره و بیاد به زودی
    الهی که تموم چش به راها
    بیاد سفر کردشون از تو راها
    الهی که هیچ جا سفر نباشه
    هیچ چشمی منتظر به در
    نباشه


    d79gibl38tqrm7is3x77


     


    x5lc1ibig9cekrsxpqe5








صفحه 16 از 16 نخستنخست ... 61213141516

برچسب ها برای این تاپیک

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/