شب‌ِ بی‌خوابی‌ ،
شب‌ِ لب‌ْریز از سوال‌،
شب‌ِ اشک‌،
صدایی‌ از درونم‌ به‌ زمزمه‌ است‌:
هیچ‌ چیز همیشه‌گی‌ُ ماندگار نیست‌...

شب‌ِ بی‌کوکب‌ ،
شب‌ِ انزوا وُ بی‌یاوری‌ ،
صدایی‌ از درونم‌ به‌ زمزمه‌ است‌:
بندها را بگشا وُ راهی‌ شو...

شب‌ِ آماده‌ شُدن‌ُ تصمیم‌گیری‌،
سکوتی‌ نفس‌گیر،
انتظار سرزدن‌ِ خورشید،
ساعت‌ِ حرکت‌
به‌ سوی‌ کرانه‌یی‌ تازه‌...