خسته ام
از هر روز گلایه و گریه
خسته ام
از هر روز بودن و مردن
خسته ام
از هر روز شکستن و بستن
خسته ام
می فهمی؟
از اینکه می خواهم و نیست
از اینکه هست و نمی خواهم
می داند میمیرم
میدانم مرده است!
خسته ام...
خسته ام
از هر روز گلایه و گریه
خسته ام
از هر روز بودن و مردن
خسته ام
از هر روز شکستن و بستن
خسته ام
می فهمی؟
از اینکه می خواهم و نیست
از اینکه هست و نمی خواهم
می داند میمیرم
میدانم مرده است!
خسته ام...
بعضی از آدم ها انقدر نگاهشان
چشم هایشان
دست هایشان
مهربان است ..كه دلت میخواهد
یكبار در حقشان بدی كنی و نامهربانی
و ببینی نگاهشان،چشم هایشان،دست هایشان
وقتی نامهربان میشود چگونه است
در نهایت حیرت تو
میبنی
مهربان تر میشوند انگار
بدیت را با خوبی
نامهربانی ات را با مهربانی
پاسخ میدهند
چقدر دلم تنگ است برای دیدن چنین ادم مهربانی
در خلوت كوچه هایم
باد می آید
اینجا من هستم ؛
دلم تنگ نیست....
تنها منتظر بارانم
تا قطره هایش بهانه ایی باشند
برای نم ناك بودن لحظه هایم
و اثباتی
بر بی گناهی چشمانم!
دلت تنگ است ميدانم ، قلبت شکسته است مي دانم ، زندگي
برايت عذاب است ميدانم ، دوري برايت سخت است ميدانم … اما
براي چند لحظه آرام بگير عزيزم …
گريه نکن که اشکهايت حال و هواي مرا نيز باراني مي کند ، گريه
نکن که چشمهاي من نيز به گريه خواهند افتاد … آرام باش عزيزم ،
دواي درد تو گريه نيست!
بيا و درد دلت را به من بگو تا آرام بگيري ، با گريه خودت را آرام نکن...!
با تنهايي باش اما اشک نريز ، درد دلت را به تنهايي بگو زماني که
تنهايي!
گريه نکن که اشکهايت مرا نا آرام ميکند .! گريه نکن چون گريه تو را
به فراسوي دلتنگي ها ميکشاند ! گريه نکن که چشمهايم طاقت اين
را ندارند که آن اشکهاي پر از مهرت را بر روي گونه هاي نازنينت
ببينند ، و دستهايم طاقت اين را ندارند که اشکهاي چشمهايت را از
گونه هايت پاک کنند .! گريه نکن که من نيز مانند تو آشفته مي شوم!
گريه نکن ، چون دوست ندارم آن چشمهاي زيبايت را خيس ببينم!
حيف آن چشمهاي زيبا و پر از عشقت نيست که از اشک ريختن
خيس و خسته شود؟
اي عزيزم ، اي زندگي ام ، اي عشقم ، اگر من تمام وجودت مي
باشم ،اگر مرا دوست ميداري و عاشق مني ، تنها يک چيز از تو
ميخواهم که دوست دارم به آن عمل کني و آن اين است که ديگر
نبينم چشمهايت خيس و گريان باشند! زندگي ارزش اين همه اشک
ريختن را ندارد ، آن اشکهاي پر از مهرت را درون چشمهاي زيبايت
نگه دار ، بگذار اين اشکها در چشمانت آرام بگيرند … عزيزم گريه نکن
چون من از گريه هايت به گريه خواهم افتاد ! وقتي اشکهايت را
ميبينم غم و غصه به سراغم مي آيد!
وقتي اشکهايت را ميبينم حال و هواي غريبي به سراغم مي آيد !
وقتي اشکهايت را ميبينم ، از زندگي ام خسته مي شوم! وقتي
اشک ميريزي دنيا نيز ماتم ميگيرد ، پرندگان آوازي نميخوانند ، بغض
آسمان گرفته مي شود ، هوا ابري مي شود و پرستوهاي عاشق
خسته از پرواز !
گريه نکن عزيزم… آرام باش عزيزم، بگذار اين اشکهاي گذشته را از
گونه هاي نازنينت پاک کنم ، دستهايت رادر دستان من بگذار عزيزم،
سرت را بر روي شانه هايم بگذار عزيزم و درد و دلهايت را در گوشم
زمزمه کن عزيزم … من مي شنوم بگو درد دلت را عزيزم!
با گريه خودت را خالي نکن عزيزم چون بغض گلويم را مي گيرد ، با
گفتن درددلت به من خودت را خالي کن تا دل من نيز خالي شود!
ميدانم وقتي اين متن مرا ميخواني اشک از چشمانت سرازير مي
شود آري پس براي آخرين بار نيز گريه کن چون اين درد دلي بود که
من نيز با چشمان خيس نوشتم ..
اگــر بــه کـــــــسی بــیش از حــد بــها بدی
حــتمآ بــهش بــدهــــــکار مــیشی
چه کسی میداند؟
چه کسی می داند
که چرا چشم من از فاصله ها نمناک است.
و چرا این دل رنجیده من غمناک است
به تو می اندیشم،
چشم بگشا که مرا خواهی یافت،
که به خود می گویم:
زندگانی بی تو سراسر غمگین است،
درمیان دل دوست، زندگی شیرین است.
زندگی سخت است اما من سخت ترم ....
نمایش محتوای مخفی
گاه دلتنگ ميشوم......دلتنگتر ازهمه دلتنگي ها....گوشه اي مينشينم و حسرت ها راميشمارم....وباختنها و صداي شكستن را....نميدانم من كدامين اميد را نا اميد كردم و كدام خواهش را نشنيدم و به كدامين دلتنگي خنديدم كه چنين دلتنگم.......
[SIGPIC][/SIGPIC]
آرزو هایم را به باد میدهم ... مثل قاصدک ... شاید از کنارت عبور کنند ... عطرت را بگیرند و مثل یک جادو تبدیل به یک رویا شوند...
وقتی دستان گرمت را در دستانم حس می کنم
ترکهای قلبم بهبود می یابند و کینه ها در دلم
به عشق تبدیل می گردد
ای تنها تکیه گاهم ، هرگز بی پناهم مکن..
... به تو محتاجم ...همچون طفلی به مادر ، همچون گلی به آب... بهترینم ...به من شک مکن و مرا در خیال خود با دیگران مبین... که ...نگذاشته ام و نمی گذارم رقیبی داشته باشی
دستی تکان بده حالا که می روی
دلتنگ می شوم تنها که میروی
پیشانیت اگر خط خوردگی نداشت
می خواندمش که تو... تو با که میروی
نفرین نمی کنم شاید ببینمت
دنیا به کام تو هر جا که میروی
یک لحظه صبر کن شاید ندیدمت
دستی تکان بده حالا که میروی
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)