در این تحقیق، با استفاده از ۳ تیمار مختلف و تغییرات قراردادی در جزییات آزمایش سعی در شناسایی عوامل بیماری زا و بهبود تولید نمودند.
آزمایش اول از طریق افزایش محركهای تقویت سیستم ایمنی ،پلاسمای خونی،تولرین و آنتی بیوتیكهای مختلف به غذا اقدام نمودند كه نتیجه تولید آنها در هر هكتار ۱۲۰۰-۸۰۰ كیلو گرم در هكتار بوده البته تولید مقبولی نبود.
در آزمایش دوم آنها با استفاده از هیدرو اكسید كلسیم Ca(OH)۲ و بهره گیری از سیستم تعویض آب تولید نسبتا بالا و در حد ۸۵۰-۴۰۰ بدست آمد.
در آزمایش سوم با بهره گیری از جیره غذایی حاوی كلپ، گلوتن گندم و چسیاننده ای مصنوعی در غذا بهره گرفتند كه نتیجه آن تولید ۱۴۰۰-۱۱۰۰ بوده كه البته در این تولید فیلتراسیون مناسب و آبگیری با توری با مش ۳۰۰ میكرو متر در هنگام آبگیری ، قطعا نقش مهمی در كاهش تحمیل و ابتلای میگوها در استخرهای پرورشی به بیماری لكه سفید داشته است.
مقدمه:
بیماری لكه سفید بیماری كشنده و تهدید كننده صنعت میگو در آمریكا با شروع سال ۱۹۹۹بوده و در (June) ۱۹۹۹ با گسترش اشكال متنوع این بیماری در مزارع پرورش میگو در هونداس ، نیكاراگوا ، گواتمالا ، پرو ، پاناما ،كولومبیا و اكوادور نقش مهمی در كاهش چشمگیر تولیدات میگوی پرورشی در این مناطق داشته است.به دنبال آن ،جامعه شیلاتی آمریكا،با برگزاری همایشهای مختلف علمی و تحقیقاتی در ماههای متوالی سعی در كشف و بهره گیری از تكنیكها و ترفندهای مختلف در راستای جلو گیری از ابتلای مزارع پرورش میگو و كارگاههای تكثیر به بیماری wssv (لكه سفید) داشته است. به طور همزمان تحقیقات گسترده ای در راستای آزمایش و استفاده از انواع آنزیمهای آماده ، تولرین ، تحریك كننده های سیستم تقویت ایمنی ، عصاره های مختلف گیاهی و میوه ها ، حشره كش ها ، گندزداها به منظور پایش و اصلاح اثرات مخرب این بیماری بر مزارع و كارگاههای تكثیر و بالا بردن تولید نهایی تولید، و وارد بازار گردیده است.در حال حاضر انجمن شیلات آمریكا سعی در كشف و آزمایش سیستمهای نوین مدیریتی در اكوادور داشته و در این آزمایشات به دنبال یافتن علل اصلی و روش كار آمد در غلبه بر بیماری یاد شده دارد. و البته نكته حائز اهمیت آنكه در این تحقیقات ، همه جوانب و فاكتورهای دخیل در ابتلا به این بیماری مد نظر قرار خواهد گرفت.در این تحقیق سعی گردیده است تا بر اساس آزمایشات عملی مختلف و میدانی در استخرهای پرورش میگو در اكوادور ،با استفاده از سیستمها و بررسی تغییرات حاصله در میزان و نوع اجزاء غذایی موجود در جیره غذایی ، سعی در مقابله و كاهش تلفات و افزایش بازماندگی و رسیدن به رشد بهینه و مطلوب پرورش صورت گیرد.از زمانیكه اولین علائم بیماری لكه سفید در ۱۹۹۹(April) در قسمتهای مركزی و جنوب آمریكا گزارش گردید ، شاهد بروز مرگ ومیر و تلفات گستردهای در استخرهای پرورش میگو(سیستم پرورشی نیمه متراكم) بوده. در این راستا آزمایشات گسترده ای از سال (March) ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۱(May) به طول انجامید و در آن محققین به دنبال مقایسه نتایج تولیدات میگو در استخرهای با مساحت ۱۰۰ متر مربع و ذخیره سازی ۱۵۰۰۰۰ پست لارو بودند.
شرح :
تیمار اول:
در این روش كه از لحاظ زمانی از ۱۶ (March) تا اول (June) ۲۰۰۰ انجام گرفت با دوره پرورشی ۷۷ روزه و ذخیره سازی ۱۵ میگو pl -۱۲ در متر مربع در استخرهای خاكی با وسعت ۱۰۰ متر مربع از جیره غذایی با افزایش اجزاء به فرمول (محركهای تقویت سیستم ایمنی ، پلاسمای خونی ، تولرین و برخی آنتی بیوتیكها) استفاده گردید.در غذای پلیت شده در حد تجاری آن از ۲۷ درصد پروتئین خام ، ۷ درصد مواد افزودنی و ۹ درصد خاكستر و ۴ درصد فیبر خام و ۱۰ درصد رطوبت بوده است. در آن ایمونواستیمولنتها حاوی فوكوییدان و پپتیدوگلیكانها و سایر منایع پلی ساكاریدی موجود می باشد. پلاسمای خشك شده حاوی ۸ درصد كل جیره -تولرین ۱ درصد جیره می باشد.افزایش تولرین بعد از روز بیست و هشتم و افزایش آنتی بیوتیك به منظور تهیه جیره های غذایی مختلف به میزان ۲ درصد كل جیره و البته افزایش آن بعد از روز چهاردهم صورت می گیرد.در این روش و آزمایش از غذای فرموله شده بالا در ساعات ۹.۰۰ صبح و ۱۷.۰۰ بعد از ظهر استفاده گردید. در این روش ، میزان اكسیژن در انتهای دوره پرورشی ۲ میلی گرم ثبت گردید.متوسط دما و شوری ۲۸ درجه سانتی گراد و در رنج (۳۰-۲۶ ) بوده است. در كنار و همتای ادامه آزمایش ،تست PCR به صورت هفتگی انجام می گردید و در انتهای دوره پرورش به منظور تحلیلهای آماری به اندازه گیری دقیق وزن نهایی میگوها، درصد بقا ، بیوماس كل و كل غذای مصرفی مبادرت ورزیدند.این آزمایش ۶ بار تكرار گردید و در همه موارد نتایج مشابه بدست آمد و در خاتمه با استفاده از نرم افزارها مختلف به انجام تحلیلهای مختلف آماری مبادرت ورزیدند.
تیماردوم:
در این روش با دوره پرورشی ۱۰۸ روزه و ذخیره سازی ۱۵ میگو pl-۱۲ در متر مربع در استخرهای خاكی با وسعت ۱۰۰ متر مربع از هیدرو اكسید كلسیم Ca(Oh)۲ به میزان ۱۰۰ كیلو گرم در هكتار سه بار در هفته در استخرهای خاكی و بهره گیری از سیستم تعویض آب صورت گرفت. این روش كه از لحاظ زمانی از ۲۱ (September) ۲۰۰۰ تا اول (January) ۲۰۰۱ انجام گرفت .در غذای پلیت شده در حد تجاری آن از ۲۷ درصد پروتئین خام ، ۷ درصد مواد افزودنی و ۹ درصد خاكستر و ۴ درصد فیبر خام و ۱۰ درصد رطوبت بوده است. در این روش و آزمایش هم از غذای فرموله شده بالا در ساعات ۹.۰۰ صبح و ۱۷.۰۰ بعد از ظهر استفاده گردید. در این روش ،میزان اكسیژن در انتهای دوره پرورشی ۲ میلی گرم ثبت گردید.متوسط دما و شوری ۲۶ درجه سانتی گراد و در رنج (۲۹-۲۲ ) بوده است. در كنار و همتای ادامه آزمایش ، تست PCR به صورت هفتگی انجام می گردید و در انتهای دوره پرورش به منظور تحلیلهای آماری به اندازه گیری دقیق وزن نهایی میگوها، درصد بقا ، بیوماس كل و كل غذای مصرفی مبادرت ورزیدند.این آزمایش ۶ بار تكرار گردید و در همه موارد نتایج مشابه بدست آمد و در خاتمه با استفاده از نرم افزارها مختلف به انجام تحلیلهای مختلف آماری مبادرت ورزیدند.
تیمار سوم:
در این روش كه از لحاظ زمانی از ۱۴ (February) تا ۱۶ (May) ۲۰۰۱ انجام گرفت با دوره پرورشی ۹۰ روزه و ذخیره سازی ۱۵ میگو pl -۱۲ در متر مربع در استخرهای خاكی با وسعت ۱۰۰ متر مربع از جیره غذایی با افزایش اجزاء فرمول (كلپ ،گلوتن گندم،چسباننده های مصنوعی) استفاده گردید.در غذای پلیت شده در حد تجاری آن از ۲۹ درصد پروتئین خام،۱۰ درصد مواد افزودنی و ۸ درصد خاكستر و ۴ درصد فیبر خام و ۱۰ درصد رطوبت بوده است. در این تیمار در جیره غذایی میزان كلپ ۵/۳ درصد ، گلوتن گندم ۳ درصد وچسباننده های مصنوعی ۶ درصد بوده است.در این روش و آزمایش از غذای فرموله شده بالا در ساعات ۹.۰۰ صبح و ۱۷.۰۰ بعد از ظهر استفاده گردید. در این روش ،میزان اكسیژن در انتهای دوره پرورشی ۲ میلی گرم ثبت گردید. متوسط دما و شوری ۲۸ درجه سانتی گراد و در رنج (۳۰-۲۶ ) بوده است. در كنار و همتای ادامه آزمایش ، تست PCR به صورت هفتگی انجام می گردید و در انتهای دوره پرورش به منظور تحلیلهای آماری به اندازه گیری دقیق وزن نهایی میگوها، درصد بقا ، بیوماس كل و كل غذای مصرفی مبادرت ورزیدند.این آزمایش ۶ بار تكرار گردید و در همه موارد نتایج مشابه بدست آمد و در خاتمه با استفاده از نرم افزارها مختلف به انجام تحلیلهای مختلف آماری مبادرت ورزیدند.
بحث و نتیجه گیری:
آنچه از تحقیق صورت گرفته می توان به صورت كلی نتیجه گیری كرد این است كه نمی توان با حضور اولیه و یا كوتاه مدت بیماری لكه سفید (wssv ) در یك یا چند سال پیاپی در مزارع پرورش میگو اقدام به تعطیلی سایت پرورش میگو به طور دائمی مبادرت ورزید چراكه علاوه بر ضررهای مختلف مالی و اقتصادی در صنعت واقتصاد كشور و به خصوص منطقه ناهنجاریهای رفاهی و معیشتی ساكنین منطقه را نیز به دنبال دارد.تجربه پرورش میگو توام با وقوع حوادث ناخوش و بیماری زا در بسیاری از مناطق جهان بوده است.لازم به ذكر است كه در این مناطق سیاستمداران به تحقیق و كاوش در مورد علل یابی بروز ، شیوع و گسترش بیماری پرداخته و سعی در برطرف نمودن مشكلات نموده اند.در ادامه باید گفت كه می توان با استفاده از مواد غذایی افزودنی و تقویت كننده سیستم ایمنی میگو و رعایت اصول پرورش و به خصوص استفاده از غذاهای محلی با كمترین هزینه اقدام به مقاوم سازی و ایمن نمودن در برابر این بیماری نمود.لذا دست اندركاران و صاحبنظران امور و مسئولین محترم شیلاتی با اندیشیدن تدابیر لازمه و توجه همه جانبه به مسائل علمی و كاربردی عملی اقدام به هدایت مجموعه تحت امر خود ورزند ، بدیهی است امر یاد شده بسیار طاقت فرسا و نیازمند اراده قاطع می باشد.

منبع: پایگاه اطلاع رسانی شیلات ایران