چون زلف توام جانا ، در عین پریشانی / من چشم تو را مانم ، تو اشک مرا مانی
من خاکم و من گردم ، من اشک و من دردم / تو مهری و تو نوری ، تو عشقی و در جانی . . .
.
.
.
تو اگر بی خبر از قلب پریشان منی / با همه بی خبری هم نفس جان منی . . .
.
.
.
چندیست که عشق تحقیر شده است / و هی با کلمات نامربوط تعبیر شده است
گناه ، هوس ، بازیچه / چون قفل به گردنش زنجیر شده است . . .
.
.
.
غصه نخور عزیزم ، دلت تنها نمیشه / هرجای دنیا که باشی ، تو قلبمی همیشه . . .
.
.
.
مردن و گم شدن از ماست نه از فاصله ها / دل از اینهاست که تنهاست نه از فاصله ها
گرچه دیگر همه جا پر ز جدایی شده است / مشکل از طاقت دلهاست نه از فاصله ها . . .
.
.
.
یک نظر در خود بیافکن کیستی / عاشقی، مستی، خماری، چیستی
جام هستی را بزن بر نیستی / هر چه هستی با مرامی بیستی !
.
.
.
باورت گر بشود، گر نشود حرفی نیست
اما نفسم می گیرد درهوایى که نفسهاى تو نیست . . .
.
.
.
ای مهربانم، ازین پس هر شب سراغت را از ماه می گیرم و هر روز به خورشید
می سپارمت تا مبادا به سایه ی غم گرفتار شوی . . .
.
.
.
رسم دنیا فراموشی است، اما تو فراموش نکن کسی درلا به لای زمان به یاد توست . . .
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)