نمایش نتایج: از شماره 1 تا 5 , از مجموع 5

موضوع: ادبیات انگلیسی

  1. #1
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض ادبیات انگلیسی

    ادبیات انگلیسی
    تا سال 1362 میلادی زبان انگلیسی در کشور انگلستان زبان رسمی نبود! در آن تاریخ زبان انگلیسی زبان حقوقی دادگاههای انگلستان اعلام گشت، در سال 1363 نخست وزیر انگلستان هنگام افتتاح پارلمان به زبان انگلیسی سخن گفت و از آن به بعد زبان انگلیسی زبان رسمی گردید. نویسندگان و دانشمندان تا قرن شانزدهم به زبان لاتین آثار خویش را می‌نویشتند لکن درام پردازان آثار خود را به زبان انگلیسی.


    قدیم‌ترین درام موجود به زبان انگلیسی Mystery (نمایش یک داستان مذهبی) به نام جان ‌آزاری دوزخ در سال 1350 نمایش داده شد. موضوع داستانش مشاجره لفظی است میان مسیح و شیطان در دهانه دوزخ در حدود 1182 از شبیه سازی‌های لاتین یکنوع درام بوجود آمده بود که به آن Miracle (معجزه) می‌گفتند و درباره‌ معجزات و مصیبت‌های عده‌ای از قدیسان بود. در حدود 1378 یکنوع درام اخلاقی به روی صحنه آمد که در قالب داستان آن یک نکته اخلاقی نهفته بود این نوع درام تا حوالی 1480 میلادی با به وجود آمدن درام Everyman به درجه‌ای از کمال رسید.


    انترلود یکنوع درام به صورت نمایشی بود که میان دو یا چند بازیگر اجرا می‌گشت و موضوعش متنوع حتی گاه غیر دینی و مستهجن بود و در میدا‌ن‌ها، مسافرخانه‌ها اجرا می‌گردید زیرا هنوز برای تآتر جای مخصوصی نبود تا اینکه اولین تاتر انگلستان بلکه اروپا بعد از روم باستان در سال 1348 تأسیس شد.


    اولین منظومه بزرگ انگلیسی که در عین حال اشعاری محکم و جالب دارد. به نام رؤیای ویلیام درباره پیر شخم زن می‌باشد از نویسنده‌اش چندان اطلاعی در دست نیست، این اثر سه بار از 1362 تا 1394 منتشر گشت، اشعارش دارای قافیه نبود به جای آن یکنوع جناس حرفی و صوتی در اوزان نامتساوی داشت.


    منظومه با رؤیاهائی چند از شاعر آغاز می‌شود، در رؤیای اول شاعر در دشتی پر از مردمان مختلف از لحاظ خوبی، بدی، فقیر و غنی، پیر و جوان که در بین آنها زنی زیبا که مظهر کلیسا دیده می‌شود شاعر در مقابل زن زانو می‌زند و از او طالب رستگاری روح می‌شود زن شخصی راستگو راست کردار است که به دیگران را نمی‌خواهد و به مسیح می‌ماند.


    در رؤیای دوم گناهان بزرگ هفتگانه را می‌بیند و در هر بحث از این گناهان آدمی را محکوم و پایان دنیا را آرزو می‌کند تا اینکه پیر برزگر ظاهر می‌شود و در اینجا شاعر از شقاوت کشیشان و فساد آنها سخن می‌گوید و رستگاری را در مسیح می‌جوید. در داستان برزیگر پیر صحنه‌های زندگی آدمی به روشنی توصیر گردیده و پر از احساس زیبائی و جذابیت است به طوریکه در قرن چهاردهم بعد از آثار چاسر در درجه اول قرار دارد. شاعر در پایان آخرین رؤیا از پاپ بریده به دامان پیر برزگر می‌آویزد و رستگاری را در سادگی و درستی می‌داند.


    جان گاور Gower از شاعران بزرگ انگلیسی و مردی مرفه‌الحال و اخلاق بود و از اواخر زندگی ر دیری معتکف شد شیوه‌ای انتقادی داشت کلیسا و مفاسد آنرا سخت بباد انتقاد می‌گرفت

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  2. #2
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    جفری چاوسر (1400-1340)
    مردی با نشاط و پرقدرت و در نویسندگی پرشور و رسام و مصدر زندگی مردم انگلستان قرن چهاردهم بود. اصلش فرانسوی ونامش به معنای کفشگر، پدرش یک تن می‌فروش در لندن بود از جوانی از مطالعه کتاب غفلت نکرد، سفرهای داخل و خارج انگلستان وی را شاعری توانا کرد مخصوصاً ادبیات ایتالیائی در وی تأثیر گذاشت، روزگارش با اعانات و کارهای دولتی که می‌کرد می‌گذشت و چون مرد او را بواسطه اینکه مستأجر املاک دیر وست‌مینستر بود در این گورستان به خاک سپردند نه بخاطر شاعری، چوسر مطالعه را خیلی دوست می‌داشت و بعد از اتمام هر شغل موظف، خود را به کتابهایش می‌رسانید و غرق در مطالعه می‌شد.
    کتاب دوشس، انجمن ماکیان، افسانه‌های زنان خوب، خانه شهوت را بنظم درآورد تسلی بخش فلسفه اثر بئوتیوس Boethius را ترجمه کرد. در سرودن منظومه تروپلوس و کریسید گرچه طولانی و شاید خسته کننده است، ولی بزرگترین شعر روانی انگلستان می‌باشد که از آثار کاچیو استفاده کرد و بر 2730 بیتی که از بوکاچیو گرفت 5696 بیت نیز افزود.
    کریسید برای رسیدن به معشوق می‌بایستی 6000 بیت بخواند تا به معشوق برسد و چون لحظه‌ای از وصال گذشت چاوسر بساط عاشق و معشوق را بر هم می‌ریزد و جدائی میان آن در هم می‌ریزد وجدائی میان آن دو می‌افکند موضوع این منظومه از یونان باستان اقتباس شده و قهرمان چاوسر چون ترویلوس بدست آخیلس کشته می‌شود با دعای زاهدانه‌ای درباره آب، ابن و روح القدس داستان را پایان می‌دهد.
    چاوسر داستانهای کاتربوری را با چنان مهارتی سرود و در طی نیم قرن سیر و سیاحت و سیر آفاق و انفس قهرمانان متعدد داستان از طبقات مختلف را چنان زیبا و مناسب در منظومه خویش جا داده است که آدمی دردها، خنده‌ها و ناکامی‌های آنها را حس می‌کند. در میان قهرمانان شهسوار، پسر شهسوار، مباشر، راهبه، چند کشیش، راهب عاشق پیشه، دانشجوی کشتی‌ران، مسافر‌خانه‌چی و … را در این منظومه بوصف و سخن درآورده و روح و جان واقعی در داستان دمیده است.
    چاوسر مفاسد و معایب جامعه را خوب درک کرده و در مجموع 50 داستانی که وعده داده، فقط 32 داستان را سروده است اقتباس‌ها از منابع مختلف دیده می‌شود اما از طبع توانای شاعر نیز مطالب بکر پدید آمده است. در خفایای روانی شخصیت‌های داستان کاوش کرده و به زبان هر یک به مناسبت حال آنها سخن گفته است زنان طبقه پست را تا حدی فرومایه می‌داند اما به زبان شریف نیز اشاره کرده است. از خطاها و حقارت‌های آدمی خوب آگاهی دارد و نقائص بشری را خوب می‌شناسد و هجو عمیق از قبایح و آلودگی‌ها می‌کند. از خرافه پرستی عهد خویش دور بود ظاهراً به دوزخ و بهشت اعتقاد داشت.
    قرن شانزدهم و در دوران الیزابت ملکه انگلستان کتب بسیار از نظر و نثر و نمایشنامه از آثار کلاسیک یونانی، رومی، حتی ایتالیائی، اسپانیائی فرانسوی به زبان انگلیسی ترجمه شد بنابرانی ادبیات انگلیسی از منابع و سرچشمه‌های ترجمه‌های متنوع از آثار خارجی تأثیر گذاشت که بسیاری از نویسندگان مهم انگلیسی زبان فرانسه می‌دانستند، نفوذ ادبیات ایتالیای قرن چهاردهم و پانزدهم بر انگلستان بیش از اندازه بود حتی نوشته‌های بوکاچیو نویسنده و شاعر ایتالیائی مورد تقلید مارلو، شکسپیر ، وبستر و مسنجر Massinger و فورد قرار گرفت و افسانه‌های انگلیسی نیز در ایتالیا تأثیر کرد. جنگهای مذهبی که میان پروتستانها و کاتولیک‌ها در گرفت سبب شد که سرزندگی و نشاط ادبی رنسانس ایتالیا به اسپانیا و انگلستان راه یابد.
    در انگلستان دوران الیزابت بیش از دویست تن شاعر معروف وجود و نظمو نثر رواج تمام داشت رفته رفته بازار نثر در انگلستان رایج‌تر می‌شد و کتاب ملکه به زبان اثر اسپنسر توجه مردم را به سوی نثر افزایش داد.
    جان لیلی اولین کسی بود که مطلبی خیالی زیر عنوان یوفیوس یا تشریح ذوق در سال 1579 به نثر نشوت (درین اثر جوانی به نام یوفیوس که حوادثی بر او می‌گذرد). در این کتاب مباحثی در تعلیم و تربیت، کفر والحاد، دوستی و عشق و غیره آمده و از کتب موفق پر فروش زمان خود بود. شاید علت توفیق این اثر ادبی وجود تشبیهات، جناس‌ها، عبارات متعادل و اشارات کلاسیک بود. توجه به کلمات و واژه‌ها در دوران الیزابت خیلی زیاد بود و گبریل‌ هاروی استاد کمبریج، سیدنی و اسپنسر در راه تأکید این موضوع کوشش فراوان کردند حتی انجمی ادبی به نام آرئوپاگوس تأسیس کردند اما عده‌ای نیز بهجو و مسخره کردن کارهای این دسته پرداختند و در نتیجه فحش و ناسزاگوئی در آثار و محاورات ادبی انگلستان راه یافت.
    رابرت گرین مردی بی‌بند و بار بود که در سفرهایش به ایتالیا به قول خود مرتکب هر نوع آلودی و فساد شد چون به انگلستان بازگشت همان شیوه را در پیش گرفت آثاری خلق کرد که در خور توجه و ستایش است زیرا در عمر کوتاه خویش آثار متنوعی به وجود آورد از جمله:
    اکتشاف عظیم تقلب (1591) که در از تقلب اوباش، حقه‌بازان، جیب‌برها، فاحشه‌ها برحذر داشت روی همین اصل اراذل کمر به قتل وی بستند.
    سی‌ و پنج رساله و نمایشنامه متعدد نوشت. در سال 1591 کتابی تحت عنوان وداع با حماقت نوشت و در سال 1592 دو رساله جالب نوشت: 1- لطیفه‌ای به یک درباری نویسنده در آن به گبریل هاروی حمله کرد 2- بذله‌گویی بی‌ارزش‌گرین که با یک میلیون توبه خریداری شده است و در آن به شکسپیر حمله کرد.
    تام‌ناش از دوستان گرین و از یاران شکسپیر و فرزند کشیشی بود که زندگی خود را با نوشتن تأمین و با اراذل و اوباش حشر و نشر می‌کرد. مسافر بدبخت یا زندگی جک ویلتون و چندین رساله جوابیه تحت عنوان برویه سفرون والدن از آثار وی است. مسافر بدبخت رمانی است که در آن اراذل و ولگردان نقش‌های مهمی به عهده دارند.
    تام تانش نمایشنامه دیدو Dido اثر مارلو دوست خود را کامل و با بن جانسون در تهیه کتاب جزیره سگان همکاری کرد و در سال 1601 در 34 سالگی درگذشت.
    فیلیپ سیدنی (1554-1585) ظاهراً مردی ظریف اندام و بی‌بهره از تندرستی کامل ولی شجاع بود. در خانواده‌ای بزرگ و اشرافی پرورش و در نه سالگی منصب کلیسائی با حقوق سالانه 60 لیره یافت. در کمبریج تحصیل و به ایتالیا‏‏، فرانسه، هلند ، آلمان ، لهستان ، مجارستان و اتریش سفر کرد. چون به انگلستان بازگشت در دربار به مقام مهمی رسید با اینکه چندان ثروتمند نبود با اینحال از ادیبانی چون کامدن، هکلوت Haklwut ناش‏، هاروی، دون، جانسون و اسپنسر حمایت کرد. علاوه بر این در مباحث ادبی نظریات جالبی اظهار و آثار متنوعی از قبیل: دفاع از شعر‏، قصه‌های عاشقانه‏، غزل‌های عاشقانه و آثار جالب دیگر خلق کرد. سیدنی در جنگی زخمی شد و بر اثر آن مرد.

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  3. #3
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    ادموند اسپنسر (1599-1552)


    در خانواده‌ای متوسط به دنیا آمد دوران تحصیل و نوجوانی را به سختی گذرانید قبل از سی‌سالگی به نویسندگی و سرودن شعر پرداخت‏، در سال 1579 قسمت اول ملکه پریان را به هاروی نشان داد اما وی آنرا نپسندید و توصیه کرد از این کار دست بکشد ولی اسپنسر همچنان بکار خود ادامه داد.

    سالنامه چوبان نیز یکی از آثار این شاعر نویسنده است که در آن عشق کالین کلوت چوبان به روزالیند وصف شده است.

    در سال 1586 ملکه پریان را تکمیل و با افزودن مطالب و اشعار و مدح‌های فراوان از اشخاص مهم درباری و دولتی انگلستان آنرا به ملکه انگلستان تقدیم کرد و در نتیجه مورد لطف و مرحمت عده‌ای واقع شد. اما دسته‌ای او را قافیه پرداز بی‌سرو پا می‌دانستند.

    اسپنسر به تکمیل ملکه پریان پرداخت و می‌خواست آنرا در 12 جلد تنظیم نماید اما به تکمیل 6 جلد آن تا سال 1596 بیشتر توفیق نیافت و دنباله کار را رها کرد. در هر یک از این کتابها قصه‌ای مناسب حال که در آنها توصیف مردانگی‏، دوستی، عدال و عفت شده آمده است.

    غزلیاتی تحت عنوان عشق‌های کوچک شاید تقلیدی از پترارک باشد و در آن از عشقبازی یکساله‌اش با زنی که به همسری‌اش درآمد سرود.

    چهار سرود که در آن از عشق زمینی‏، زیبایی زمینی‏، عشق آسمانی و زیبائی آسمانی از آثار با ارزش اسپنسر است. وی چون از یغماگری ایرلند بوسیله انگلیسی‌ها بهره فراوان یافته و املاک مزروعی وسیعی بچنگ آورده بود با قلمی روان مطلبی تحت عنوان چگونه انگلیسی ها می‌توانند پول و قوای خود را برای انقیاد آن جزیره بکار برند نوشت سرانجام بر اثر شورش ایرلند هاوی و همسرش بسختی به انگلستان گریختند و سه ماه در فقر و سرگردانی در سال 1599 مرد.

    غزل سرائی در عصر الیزابت غالباً رواج اما مضامین متشابه داشت، شاعران آن دوره دانیال‏، مایلک در بتون، بن جانسون بودند.

    نثر انگلیسی رونق و شکوه فراوان یافت با اینحال یک قرن از فرانسه عقب‌تر و فاقد نویسندگان برجسته‌ای بود.

    درایتون (1563-1631)


    مایکل داریتون شاعر انگلیسی که اشعارش روانترین و شیواترین اشعار شعرای عصر الیزابت اول در انگلستان بود. دارای دیوان و مجموعه‌های اشعار فراوانی بود، از جمله کتاب انسان در قمر می‌باشد. درایتون با کمک عده‌ای‏، تعدادی نمایشنامه و داستان بوجود آورد که اکنون در دست نیست.

    درام


    از زمان چاوسر تا اسپنسر نویسندگی و درام نویسی در انگلستان ترقی یافت ولی علل آن بدرستی معلوم نیست آیا نفوذ ادبیات خارجی بر ادبیات انگلیسی یا صلح و آرامشی ممتد یا بروز آشوب‌ها و جنگها سبب پیشرفت انگلیسی‌ها در درام نویسی و اجرای نمایش نمایشنامه‌های جالب گردید به هر حال نویسندگان از پلوتوس و ترانس فن کمدی و از سنکافن تراژدی را فرا گرفتند و بازیگران ایتالیائی در انگلستان نمایش‌های متعددی اجرا می‌کردند و همه اینها در تکامل و وسعت فکری انگلیسی مؤثر بود. از سال 1592 تا 1642 تعداد 435 کمدی در این کشور نمایش داده شد.

    اولین کمدی به سبک کلاسیک بنام رالف لافزن و پر سر و صدا در سال 1561 بوسیله نیکولا یودل نوشته شد.

    وحدت‌های سه گانه«وحدت زمان از یک روز ***** نکند- وحدت مکان- وحدت عمل) به تبعیت از درام نویسی یونان و روم در انگلستان رعایت می‌شد این امر به وسیله کاستلوترو برای اولین بار صورت گرفت و اعلام شد. اما در انگلستان به این سه وحدت چندان اهمیت داده نشد زیرا غایت مطلوب رنسانس در انگلستان آزادی‏، اراده، بذله‌گوئی و زندگی بود مثلاً با یک اشاره با یک مصراع می‌توانست درام نویس بازیگر از قاره‌ای به قاره دیگر برود روی همین اصل وحدت مکان رعایت نمی‌شد.

    درام انگلستان بیش از آنکه زمینه را برای ظهور مارلو و شکسپیر آماده سازد مجبور بود که از موانعی چند بگذرد و آن اشکال تراشی‌های کلیسا و کشیشان بود زیرا که روز یکشنبه روز نمایش بود و در هنگامی که ناقوس کلیسا مردم را برای نماز بعد از ظهر کلیسا فرا می‌خواند شیپور نمایش به صدا در می‌آید و در نتیجه تماشاخانه پر و کلیسا‌ها خالی از جمعیت می‌شد و از اینجا کینه و مانع تراشی کلیسا آغاز می‌گشت. در این احوال مخالفان و موافقان درام به نوشتن و پاسخ دادن رسالات متعددی پرداختند و در این گیر و دار سانسور نمایش‌ها آغاز و شکسپیر از این پیش آمد اندوهگین شد و گفت اولیای امور زبان هنر را بسته‌اند اما چون نمایش‌ها مورد پسند دربار الیزابت بود لذا مأموران سانسور ملکه 6 دسته را برای نمایش در شهر صالح تشخیص داد.

    نخست نمایش هاوی سکوهای موقتی در حیاط مهمانخانه اجرا می‌شد اما در سال 1576 اولین تماشاخانه دائمی به وسیله جیمز بریج در خارج از شهر و در حومه لندن ایجاد گردید و پس از آن تماشاخانه‌های دیگری تأسیس شد. دراین تآترهای چوبی دو هزار تن تماشاچی می‌توانستند نمایش را ببینند که هزار تن آنها ایستاه و بقیه نشسته بودند.

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  4. #4
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    کریستو فرمارلو



    یکی از درام نویسان بزرگ انگلیسی و فرزند کفاشی از مردم کنتر بری بود که تحصیلات دانشگاهی را به پایان رسانید و نمایشنامه‌های جالبی حین و بعد از تحصیل نوشت از جمله تیمورلنگ کبیر را تصنیف کرد با اینکه از لحاظ فن درام نویسی جالب نیست اما در زمان مارلو با استقبال فراوان روبرو شد.


    سرگذشت غم انگیز دکتر فاوست که مایه قرون وسطائی دارد یکی از آثار پر ارزش مارلو می‌باشد.


    مارلو آثار دیگری از جمله اداورد دوم‏، دیدو، هرودولیاندر (شرح عاشقانه منظوم که از قصه موزیوس در قرن پنجم گرفته شده) نامه چوپان شوریده به معشوق می‌باشد.
    مارلو در جوانی یعنی در 27 سالگی‏، در سال 1593 مرد. این درام نویس تأثیر فراوانی بر درام نویسان الیزابت از جمله شکسپیر گذاشت.


    شکسپیر (1616-1564)



    ویلیام شکسپیر از بزرگترین درام نویسان انگلستان بود که آثار دوران نخستین حیاتش چندان قابل توجه نبود ولی چون به مرحله استادی و تکامل رسید به خلق آثار جاویدانی توفیق یافت البته بیشتر داستانهائی که این دارم نویس خلق کرده قبلاً به صورت نیمه تاریخ یا قصه و افسانه‌ به رشته تحریر درآمده بود از جمله نمایشنامه هاملت 6 سال پیش از اینکه شکسپیر آن را به رشته تحریر و بر روی صحنه نمایش بیاورد در لندن به معرض نمایش گذاشته شد و نویسنده‌اش فرانسوادوبلفورست یا ساکسوگراماتیکوس بود البته چون آن نمایشنامه که تحت عنوان سرگذشت‌های غم‌انگیز بود در دست نیست تا بتوان میزان و نحوه اقتباس شکسپیر را تعیین کرد.


    نمایشنامه رومئو و ژولیت را شکسپیر از داستان مازوکیو و باندلو اقتباس کرد البته این اثر را نخست آرتور بروک در انگلستان در سال 1562 به رشته نظم درآورد و شکسپیر از روی این اثر منظوم یا اثر دیگری در سال 1595 بر روی صحنه آورد.


    روی هم رفته شکسپیر هر ساله در زمینه نمایشنامه و اجرای آن در صحنه‌های تآترها موفقیت‌ فراوان به دست می‌آورد از جمله در اتهامی که به پزشک مخصوص ملکه در سال 1594 که یک نفر یهودی بود زدند و عوام اعدام این یهودی را خواستار بود و در میخانه‌ها از قساوت و بی‌رحمی یهودیان سخنان فراوان گفته می‌شد‏، شاید شکسپیر بواسطه این طغیان عمومی عوام یا با مأموریت یک مقام دولتی به نوشتن و بر روی صحنه آوردن تاجر ونیزی که در آن شایلاک تاجر یهودی با تصویری هر چه زشت‌تر نشان داده شده است‏، پرداخت.


    شکسپیر مدت پنج سال به نوشتن نمایشنامه‌های کمدی و خیالی و اجرای آنها بر روی صحنه‌ها‏، مشغول بود و در این مدت نمایشنامه‌هائی از قبیل: رؤیای یک نیمه شب تابستان، هر چه پایانش نیکوست خوش است، هیاهوی بسیار بر سر هیچ، شب دوازدهم، رام کرن زن سرکش (بدزبان) بر روی صحنه آورد و برای تآتر پولی از این طریق فراهم ساخت زیرا این گوه نمایش‌ نامه‌های خیالی و کمدی در دل عوام مورد پسند می‌افتاد تا اینکه شکسپیر با نوشتن و عرضه نمایشنامه دو قسمت هانری چهارم (1595- 98)‏، هانری پنجم (1599) که سرگذشت شاهان با درآمیختن به مسائل هزل آمیز و ظاهر شدن اراذل و اوباش در اینگونه نمایش‌هاست‏، مردم را سخت دلباخته تماشا کرد.


    شکسپیر با درآمیختن جنبه هزل و جد توفیق و معروفیت فراوان بدست آورد. در سال 1579 سر تامس نورث کتاب شرح حال رجال نامی پلوتارک را به انگلیسی ترجمه کرد، شکسپیر از این اثر تاریخی سه داستان برگزید از جمله تراژدی ژولیوس سزار را پدید آورد که یکی از قوی‌ترین و با ارزش‌ترین آثار نمایشنامه‌نویسی است. مخصوصاً سخنرانی بروتوس (بعد از قتل قیصر بوسیله توطئه گران) جالب‌ترین نوع سخنرانی است و این از ابداعات شکسپیر است.


    شکسپیر نمایشنامه‌هایش را غالباً در حضور ملکه الیزابت و جیمز اول بر روی صحنه می‌آورد و مورد استقبال فراوان واقع می‌شد. اتللو در سال (1604) پدید آورد اتللو سرداری نیرومند اما احمق‌گونه و دزدمونا زنی وفادار و یاگو مردی پلید است که سرانجام با کشته شدن دزدمونا بدست شوهرش اتللو و خودکشی اتلو نمایشنامه پایان می‌پذیرد اما باید توجه داشت که بیش از حد غلو در امر خیانت و حماقت بشر درین اثر بچشم می‌خورد.


    نمایشنامه مکبث (1605) یک نمونه کامل و وحشتناک از بدی مطلق است. در نمایشنامه لیرشاه (؟1606) اوج عاطفی شکسپیر بکمال می رسد این تراژدی را نخست جفری از مردم مانموث نوشته آنگاه هالینشد از آن اقتباس کرد سپس یک نفر درام‌نویس گمنام آنرا بنام تاریخ حقیق کینگ‌لیر بر روی صحنه آورد و سرانجام شکسپیر آنرا بصورت نمایشنامه‌ای زیبا درمی‌آورد که لیرشاه درین نماشنامه دیوانه و مخلوع سپس فوت می‌شود. گلوستر بوسیله شاه‌لیر کور می‌شود اما جلو زنا را نمی‌گیرد و می‌گوید زیرا سرباز ندارم در بین نمایشنامه تقوی حجابی برای پوشش شهوات نفسانی و رشوه‌‌خواری و قتل آدمی بدست آدمی در سراسر داستان با شدت به چشم می‌خورد و بدی و زشتی در همه نمایشنامه سایه افکنده و قهرمان داستان از مشاهده عمومیت و غلبه ظاهری بدی دیوانه و از خدای عدالت نومید می‌گردد.


    در نمایشنامه آنتوان و کلئوپاترا (؟1607) شکسپیر شخصیت متضادی از کلئوپاترا نشان می‌دهد این زن در میدان جنگ ترسو اما در خودکشی با عزمی قوی است و عشق آنتوان به ملکه مصر تا حد زیادی ساختگی و باورنکردنی است. موضوع داستان این نمایشنامه از قصه رایج زمان نویسنده اقتباس گشته است.


    در نمایشنامه تیمون آتنی بدبینی کمتر بچشم می‌خورد و قهرمان اصلی آن کوریولانوس مردمان را تهی‌مغز متلون و متملق و تمدن را برای آدمی زیان‌آور می‌داند تیمون مردی ثروتمند بود که دوستان متملق قراوان بدور خود داشت اما چون ثروتش را از دست داد یاران از او کناره جستند تیمون گوشه‌گیری و از ریشه گیاهان تغذیه می‌کند ضمن شکافتن زمین به طلا برمی‌خورد دوستان بدورش جمع می‌شوند اما تیمون آنها را از خود می‌راند ولی به زنان هرجائی طلا می‌دهد تا هر چه بیشتر مردان را به مراض مقاربتی دچار کنند!

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  5. #5
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    نویسندگان انگلیسی

    * برام استوکر
    * رابرت لوییس استیونسون
    * جورج اورول
    * شون اوکیسی
    * دیوید ایروینگ
    * کازوئو ایشی‌گورو
    * جیمز گراهام بالارد
    * آن برونته
    * امیلی برونته
    * شارلوت برونته
    * فیلیپ پولمن
    * هارولد پینتر
    * جان رونالد روئل تالکین
    * چارلی چاپلین
    * جفری چاوسر
    * سر وینستون چرچیل
    * رولد دال
    * دافنه دوموریه
    * چارلز دیکنز
    * برتراند راسل
    * سلمان رشدی
    * جی کی رولینگ
    * یان فلمینگ
    * لوئیس کارول
    * ویلکی کالینز
    * جرج کرزن
    * آگاتا کریستی
    * آرتور چارلز کلارک
    * سر آرتور کنان دویل
    * نیک کوهن
    * گراهام گرین
    * اندرو لانگ
    * دوریس لسینگ
    * سی اس لوییس
    * ویلیام سامرست موآم
    * مری ولستون‌کرافت
    * جان میلتون
    * رینولد نیکلسون
    * هربرت جرج ولز
    * اتل لیلیان وینیچ
    * جان هریس
    * آنتونی هوروویتس

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



برچسب ها برای این تاپیک

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/