صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 23

موضوع: اشعار محمدرضا آقاسی

  1. #1
    مدير باز نشسته
    تاریخ عضویت
    May 2010
    محل سکونت
    هرجاكه دل درآنجا خوش است
    نوشته ها
    6,578
    تشکر تشکر کرده 
    3,716
    تشکر تشکر شده 
    6,742
    تشکر شده در
    2,981 پست
    حالت من : Khoshhal
    قدرت امتیاز دهی
    3163
    Array

    اشعار محمدرضا آقاسی

    یک قوم تو را شهید می خوانند ... (درباره احمد متوسلیان)

    کیست علی؟ حیدر دُلدُل سوار صاحب لوح و قلمُ ذوالفقار

    خبر آمد خبری در راه است سرخوش آن دل که از آن آگاه است

    گفت فحشا در کجا آید پدید؟ گفتمش در کوچه های بی شهید

    زهرا اگر نبود محمد یتیم بود پربار نخل سبز ولایت عقیم بود

    گام بردارم ولی با یاد تو سر نهم بر دامن اولاد تو

    چهارده کنعانی یوسف جمال چهارده موسی به سینای کمال

    به جای آنکه همه ساله تو سوی مکه روی

    مشک من لبریز آب و آبروست

    "زکُل ُّ مَن عَلیها فان" چه دانی؟

    قلم تا وحی را بال و پر آمد نماز کاتبان سنگین تر آمد


    پدر وقتی اذان میگفت غم داشت
    پدر وقتی اذان میگفت غم داشت

    درویش علی علی صفت گردد

    پدرم گفت پدر جان زن اگر زن باشد

    پدرم گفت پدر جان زن اگر زن باشد

    آن شب که بتان نماز خواندند
    آن شب که بتان نماز خواندند

    به جای آنکه همه ساله به مکه روی
    به جای آنکه همه ساله به مکه روی



    [SIGPIC][/SIGPIC]
    آرزو هایم را به باد میدهم ... مثل قاصدک ... شاید از کنارت عبور کنند ... عطرت را بگیرند و مثل یک جادو تبدیل به یک رویا شوند...


  2. کاربر مقابل از tina عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است:


  3. #2
    مدير باز نشسته
    تاریخ عضویت
    May 2010
    محل سکونت
    هرجاكه دل درآنجا خوش است
    نوشته ها
    6,578
    تشکر تشکر کرده 
    3,716
    تشکر تشکر شده 
    6,742
    تشکر شده در
    2,981 پست
    حالت من : Khoshhal
    قدرت امتیاز دهی
    3163
    Array

    پیش فرض

    ای زلیخا دست از دامان یوسف باز کش
    به خوبا سر میزنی مگه ما بدا دل نداریم


    هر کسی کسی دارد یار نو رسی دارد

    کیست علی حیدر دُلدُل سوار

    روز و شب گویم به آوای جلی

    از ذکر علی مدد گرفتیم

    علی امام من است و منم غلام علی

    با همه لحن خوش آواییم

    چون دست خدا فشرد دستم را

    به نام خداوند مردان جنگ

    از ذکر علی مدد گرفتیم آن چیز که می شود گرفتیم

    آن شب که بتان نماز خواندند ما را به حریم راز خواندند

    دلم تنگ شهیدان است امشب

    فصل عزا آمد و دل غم گرفت خیمه ی دل بوی محرم گرفت

    دل من فدای دو دست اباالفضل

    غنچه می بینم دلم پر می زند بوسه بر قنداق اصغر می زند

    شیعه یعنی امتزاج نار و نور


    حیدر کرار نیـَم، خانه نشینم ولی ...
    میخوام برم امام رضا ...

    علی علی مولا ...
    [SIGPIC][/SIGPIC]
    آرزو هایم را به باد میدهم ... مثل قاصدک ... شاید از کنارت عبور کنند ... عطرت را بگیرند و مثل یک جادو تبدیل به یک رویا شوند...


  4. کاربر مقابل از tina عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است:


  5. #3
    مدير باز نشسته
    تاریخ عضویت
    May 2010
    محل سکونت
    هرجاكه دل درآنجا خوش است
    نوشته ها
    6,578
    تشکر تشکر کرده 
    3,716
    تشکر تشکر شده 
    6,742
    تشکر شده در
    2,981 پست
    حالت من : Khoshhal
    قدرت امتیاز دهی
    3163
    Array

    پیش فرض

    چیست درویشی به جز فانی شدن
    در دل گرداب طوفانی شدن
    موج ورزیدن به بحر کائنات
    تشنه ماندن بر لب آب فرات
    گر تو درویشی دمی اندیشه کن
    سیره ی آل علی را پیشه کن
    شاهد اقبال در آغوش کیست
    کیسه ی نان و رطب بر دوش کیست
    کیست آن کس کز علی یادی کند
    بر یتیمان من امدادی کند
    دست گیرد کودکان درد را
    گرم سازد خانه های سرد را
    ای جوانمردان جوانمردی چه شد
    شیوه ی رندی و شبگردی چه شد
    شیعگی تنها نماز و روزه نیست
    آب تنها در میان کوزه نیست
    کوزه را پر کن زآب معرفت
    تادراو جوشد شراب معرفت
    باده ی مما رزقناهم بنوش
    ینفقون بنوش و در انفاق کوش
    هم بنوش و هم بنوشان زین سبو
    لنتنالل بر حتی تنفقوا
    جستجویی کن سبوی باده را
    شستشویی کن به می سجاده را
    ای مسلمان زاده بعد از هر اذان
    رکعتی تنها ان الفحشا بخوان
    گر نمازت ناهی از منکر شود
    از اذانت گوش شیطان کر شود
    هر سحر دست نیایش باز کن
    بی خود از خود تا خدا پرواز کن
    بال مرد حق بود دست دعا
    لیس للانسان الی ما سعی
    حرف حق را از محقق گوش کن
    از لب قرآن ناطق گوش کن
    گوش کن آواز راز شاه را
    صوت اوصی کم بتقوالله را
    بعد از آن بشنو ونجمع امرکم
    تا شوی آگاه بر اسرار خم
    خم تو را سرشار مستی می کند
    بی نیاز از هرچه هستی می کند
    هر چه هستی جان مولا مرد باش
    گر قلندر نیستی شبگرد باش
    سیر کن در کوچه های بی کسی
    دور کن از بی کسان دلواپسی
    ای خروس بی محل آواز کن
    چشم خود بر بند و بالی باز کن
    شد زمین لبریز مسکین و یتیم
    ما گرفتار کدامین هیاتیم
    با یتیمان چاره لا تقهر بود
    پاسخ سائل فلا تنهر بود
    دست بردار از تکبر وزخطا
    شیعه یعنی جود و انفاق و عطا
    ای که هر دم دم زحیدر می زنید
    بر یتیمان علی سر می زنید
    بر یتیمان علی پرداختن
    بهتر از هفتاد مسجد ساختن
    یا علی امروز تنها مانده ایم
    در هجوم اهرمن ها مانده ایم
    یا علی شام غریبان را ببین
    مردم سر در گریبان را ببین
    گردش گردونه را بر هم بزن
    زخم های کهنه را مرهم بزن
    مشک ها در راه سنگین می روند
    اشک ها از دیده رنگین میروند
    مشکهای خسته را بر دوش گیر
    اشک ها را گرم در آغوش گیر


    [SIGPIC][/SIGPIC]
    آرزو هایم را به باد میدهم ... مثل قاصدک ... شاید از کنارت عبور کنند ... عطرت را بگیرند و مثل یک جادو تبدیل به یک رویا شوند...


  6. کاربر مقابل از tina عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است:


  7. #4
    مدير باز نشسته
    تاریخ عضویت
    May 2010
    محل سکونت
    هرجاكه دل درآنجا خوش است
    نوشته ها
    6,578
    تشکر تشکر کرده 
    3,716
    تشکر تشکر شده 
    6,742
    تشکر شده در
    2,981 پست
    حالت من : Khoshhal
    قدرت امتیاز دهی
    3163
    Array

    پیش فرض

    ای گل نرگس ببین عشاق را

    چشم های خسته ی مشتاق را

    ای گل نرگس چمن بی تو فسرد

    سینه ی دشت ودمن بی تو فسرد


    دل میان سینه پاره پاره شد

    در پی تو روح ما آواره شد

    ای گل نرگس جماعت خسته اند سینه سرخانت همه پر

    بسته اند

    ای گل نرگس نگاهت آبی است جمکران با نام تو مهتابی

    است

    ای گل نرگس هلا صاحب زمان

    از فراقت از فراقت الامان
    [SIGPIC][/SIGPIC]
    آرزو هایم را به باد میدهم ... مثل قاصدک ... شاید از کنارت عبور کنند ... عطرت را بگیرند و مثل یک جادو تبدیل به یک رویا شوند...


  8. کاربر مقابل از tina عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است:


  9. #5
    مدير باز نشسته
    تاریخ عضویت
    May 2010
    محل سکونت
    هرجاكه دل درآنجا خوش است
    نوشته ها
    6,578
    تشکر تشکر کرده 
    3,716
    تشکر تشکر شده 
    6,742
    تشکر شده در
    2,981 پست
    حالت من : Khoshhal
    قدرت امتیاز دهی
    3163
    Array

    پیش فرض

    دستای پینه بستۀ علی به همراه منه
    دستای پینه بستۀ علی به همراه منه
    خونه نشینی علی آتیش به جونم می زنه
    تو کوله بار شعر من اسم قشنگ علیه
    قافیه تنگ دلم از دل تنگ علیه
    تو کوچه های غربتم نشونی از مولا می دن
    اهل محل سلاممو جواب سربالا میدن
    به من میگن علی کیه علی امام عاشقاست
    به من میگن علی چیه داغ دل شقایقاست
    توی نجف یه خونه بود که دیواراش کاهگلی بود
    اسم صاحاب اون خونه مولای مردا علی بود
    نصفه شبا بلند می شد یک کیسه داشت که برمیداشت
    خرمـا و نون و خوردنی هـر چی کـه داشت تو اون می ذاشت
    راهی کوچه ها می شد تا یتیما رو سیر کنه
    تـا سفرۀ خـالیشو نو پر از نون و پنیر کنـه
    شب تا سحر پرسه می زد پس کوچه های کوفه رو
    تـا پر بـارون بکنـه بـاغهـای بی شکوفـه رو
    عبـادت علی مگـه می تونه غیر از این بـاشـه
    باید مثل علی بشه هرکی که اهل دین باشه
    بعد علی کی می تونه محرم راز من بـاشـه
    درد دلم رو گوش کنه تا چاره ساز من بشه
    فردا اگه مهدی بیاد دردهارو درمون می کنه
    آسمون شهرمون رو ستاره بارون می کنه

  10. کاربر مقابل از tina عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است:


  11. #6
    مدير باز نشسته
    تاریخ عضویت
    May 2010
    محل سکونت
    هرجاكه دل درآنجا خوش است
    نوشته ها
    6,578
    تشکر تشکر کرده 
    3,716
    تشکر تشکر شده 
    6,742
    تشکر شده در
    2,981 پست
    حالت من : Khoshhal
    قدرت امتیاز دهی
    3163
    Array

    پیش فرض

    خبر آمد خبری در راه است

    سرخوش ان دل که از آن آگاه است

    شاید این جمعه بیاید شاید

    پرده از چهره گشاید شاید

    دست افشان پای کوبان می روم

    بر در سلطان خوبان می روم

    می روم بار دگر مستم کند

    بی سر و بی پا و بی دستم کند

    می روم کز خویشتن بیرون شوم

    در پی لیلا رخی مجنون شوم

    هر که نشناسد امام خویش را

    برکه بسپارد زمام خویش را

    با همه لحن خوش آوایی ام

    در به در کوچه تنهاییم

    ای دو سه تا کوچه ز ما دورتر

    نغمه تو از همه پرشورتر

    کاش که این فاصله را کم کنی

    محنت این قافله را کم کنی

    کاش که همسایه ما می شدی

    مایه ی آسایه ما می شدی

    هر که به دیدار تو نایل شود

    یک شبه حلال مسایل شود

    دوش مرا حال خوشی دست داد

    سینه ما را عطشی دست داد

    نام تو بردم لبم آتش گرفت

    شعله به دامان سیاوش گرفت

    نام تو آرامه جان منست

    نامه تو خط امان منست

    ای نگهت خواستگه آفتاب

    بر من ظلمت زده یک شب بتاب

    پرده برانداز زچشم ترم

    تا بتوانم به رخت بنگرم

    ای نفست یار و مددکار ما

    کی و کجا وعده دیدار ما

    دل مستمندم ای جان به لبت نیاز دارد

    به هوای دیدن تو هوس حجاز دارد

    به مکه آمدم ای عشق تا تو را بینم

    تویی که نقطه عطفی به اوج آیینم

    کدام گوشه مشعر کدام کنج منا

    به شوق وصل تو در انتظار بنشینم

    ای زلیخا دست از دامان یوسف بازکش

    تا صبا پیراهنش را سوی کنعان آورد

    ببوسم خاک پاک جمکران را

    تجلی خانه پیغمبران را

    خبر آمد خبری در راه است

    سرخوش آن دل که از آن آگاه است

    شاید این جمعه بیاید شاید.....روحش شاد

  12. کاربر مقابل از tina عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است:


  13. #7
    مدير باز نشسته
    تاریخ عضویت
    May 2010
    محل سکونت
    هرجاكه دل درآنجا خوش است
    نوشته ها
    6,578
    تشکر تشکر کرده 
    3,716
    تشکر تشکر شده 
    6,742
    تشکر شده در
    2,981 پست
    حالت من : Khoshhal
    قدرت امتیاز دهی
    3163
    Array

    پیش فرض

    نمی دانم چه در سر دارم امشب
    زدم بر سیم آخر دیگر امشب
    زآهم صد هزاران ناله خیزد
    بیابان در بیابان لاله خیزد
    ۩
    زموج ناله ام عرش الهی
    شود در بحر حیرت همچو ماهی
    اگر آه می کشم طوفان برآید
    امان از آتشی کز جان برآید
    ۩
    بسوزاند زمین و آسمان را
    نگه دارد تکاپوی زمان را
    یکی گوید سرا پا عیب دارم
    یکی گویدزبا از غیب دارم
    ۩
    نمی دانم چه هستم هر چه هستم
    قلم چون تیغ می رقصد به دستم
    نه دعبل نه پرزتک نه کمیتم
    ولیکن خاک پای اهل بیتم

  14. کاربر مقابل از tina عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است:


  15. #8
    مدير باز نشسته
    تاریخ عضویت
    May 2010
    محل سکونت
    هرجاكه دل درآنجا خوش است
    نوشته ها
    6,578
    تشکر تشکر کرده 
    3,716
    تشکر تشکر شده 
    6,742
    تشکر شده در
    2,981 پست
    حالت من : Khoshhal
    قدرت امتیاز دهی
    3163
    Array

    پیش فرض

    یکی گوید سراپا عیب دارم
    یکی گوید زبان از غیب دارم

    نمی دانم که هستم هرچه هستم
    قلم چون تیغ می رقصد به دستم

    نه دِئبـِل نه فَرَزدَق نه کُمِیتَم
    ولیکن خاک پای اهل بیتم

    الا ساقی مستان ولایت
    بهار بی زمستان ولایت

    از آن جامی که دادی کربلا را
    بنوشان این خراب مبتلا را

    چنان مستم کن از یکتا پرستی
    که از آهم بسوزد ملک هستی

    هزاران راز را در من نهفتی
    ولی در گوش من اینگونه گفتی

    زاحمد تا احد یک میم فرق است
    جهانی اندرین یک میم غرق است

    یقینا میم احمد میم مستیست
    که سرمست ازجمالش چشم هستیست

    زاحمد هر دو عالم آبرو یافت
    دمی خندیدو هستی رنگ وبو یافت

    اگر احمد نبود آدم کجابود
    خدا را آیه ای محکم کجا بود

    چه می پرسند کین احمد کدام است
    که ذکرش لذت شُرب مدام است

    همان احمدکه آوازش بهار است
    دلیل خلقت لیل النهار است

    همان احمد که فرزند خلیل است
    قیام بت *** هارادلیل است

    همان احمدکه ستارُالعیوب است
    دلیل راه و علّامُ الغیوب است

    همان احمدکه جامش جام وحی است
    به دستش ذوالفقار امر و نهی است

    همان احمد که ختم الانبیاء شد
    جناب کُنتُ کنزاً مخفیا شد

    همان اوّل که اینجا آخر آمد
    همان باطن که برما ظاهرآمد

    همان احمد که سرمستان سرمد
    بخوانندش ابوالقاسم محمّد

    محمد میم و حاء و میم و دال است
    تدارک بخش عدل و اعتدال است

    محمد رحمةٌ للعالمین است
    شرافت بخش صد روح الامین است

    محمد پاک و شفاف و زلال است
    که مرآت جمال ذوالجلال است

    محمد تا نبوت را برانگیخت
    ولایت را به کام شیعیان ریخت

    ولایت بادۀ غیب و شهود است
    کلید مخزن سرّ وجود است

    محمد با علی روز اخوت
    ولایت را گره زد بر نبوت

    محمد را علی آیینه دار است
    نخستین جلوه اش در ذوالفقار است

    به جز دست علی مشکل گشا کیست
    کلیدکُنتُ کنزاًمخفیا کیست

    کسی دیگر توانایی ندارد
    که زخم شیعه را مرهم گذارد

    غدیر ای باده گردان ولایت
    رسولان الهی مبتلایت

    ندا آمد ز محراب سماوات
    به گوش گوشه گیران خرابات

    رسولی کز غدیر خم ننوشد
    ردای سبز بعثت را نپوشد

    تمام انبیاء ساغر گرفتند
    شراب از ساقی کوثر گرفتند

    علی ساقی رندان بلاکش
    بده جامی که می سوزم در آتش

    مرا آیینۀ صدق و صفا کن
    تجللی گاه نور مصطفی کن


  16. کاربر مقابل از tina عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است:


  17. #9
    مدير باز نشسته
    تاریخ عضویت
    May 2010
    محل سکونت
    هرجاكه دل درآنجا خوش است
    نوشته ها
    6,578
    تشکر تشکر کرده 
    3,716
    تشکر تشکر شده 
    6,742
    تشکر شده در
    2,981 پست
    حالت من : Khoshhal
    قدرت امتیاز دهی
    3163
    Array

    پیش فرض

    بادهای هرزه در دشت و دمن پیچیده اند
    خار و خس خود را به دامان چمن پیچیده اند
    خواستم دروازه باغ ِ فدک را وا کند
    دیدم اما باغبان را با رَسَن پیچیده اند
    عندلیبان ناله در کنج قفس سر می دهند
    باغ را درزوزه زاغ و زغن پیچیده اند
    غنچه مردانگی نشکفته می ماند، مگر
    کسوت تهمینه را بر تهمتن پیچیده اند
    آسمان آبی شد از اظهار رحمت، از چه رو
    طوطیان، پرواز خود را در سخن پیچیده اند
    شهریارا چارده منزل عقوبت دیده ام
    چشم ما را بر در بیت الحزن پیچیده اند
    شیشه جان مرا الماسها درهم شکست
    نعره مستانه ام را در کفن پیچیده اند
    تیر، تابوت مرا فردا مشبک می کند
    نسخه مرگ مرا همچون حسن پیچیده اند
    «زهر» میدانی که با پرورده زهرا چه کرد؟
    لاله را در برگ سبز نسترن پیچیده اند
    آهِ نِی دانی چرا در نینوا گل می کند؟
    بوریا بر نعش هفتاد و دوتن پیچیده اند

  18. کاربر مقابل از tina عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است:


  19. #10
    مدير باز نشسته
    تاریخ عضویت
    May 2010
    محل سکونت
    هرجاكه دل درآنجا خوش است
    نوشته ها
    6,578
    تشکر تشکر کرده 
    3,716
    تشکر تشکر شده 
    6,742
    تشکر شده در
    2,981 پست
    حالت من : Khoshhal
    قدرت امتیاز دهی
    3163
    Array

    پیش فرض

    مرغ دلم راهی قم می شود
    در حرم امن تو گم می شود



    عمه ی سادات سلام علیک
    روح عبادات سلام علیک



    کوثر نوری به کویر قمی
    آب حیات دل این مردمی



    عمه ی سادات بگو کیستی؟
    فاطمه یا زینب ثانیستی؟



    از سفر کرب وبلا آمدی؟
    یا که به دنبال رضا آمدی؟



    من چه کنم شعله ی داغ تو را
    درد وغم شاهچراغ تورا



    کاش شبی مست حضورم کنی
    با خبر از وقت ظهورم کنی



  20. کاربر مقابل از tina عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است:


صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین

برچسب ها برای این تاپیک

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/