ازدیاد گیاهان از طریق جوانهدار کردن بذور در گیاهان گلدار یا تکثیر بهوسیله هاگ جزء روش تکثیر جنسی به حساب میآید. از مزایای عمده این روش آن است که گیاهان حاصله دارای ساختمان ژنتیکی جدید میباشند. همچنین تکثیر از طریق بذر آسانتر بوده، از نظر اقتصادی مقرون بهصرفه میباشد. از روشهای غیرجنسی یا رویشی میتوان کشت سلول، بافت یا اندام گیاهی را برشمرد. در این روش ساختار ژنتیکی گیاه در نتایج تولید شده مشابه پایه مادری میباشد. متداولترین روشهای تکثیر غیرجنسی عبارت است از: پیوندزنی، کاشت قلمههای ساقه و برگ. قلمهها پس از جدا شدن از پایه مادری در خاک مناسب قرار داده شده، پس از ریشهدار کردن قلمهها و طی مرحله خاصی از رشد به زمین اصلی و محل کاشت انتقال داده میشود. این روش ارزان، سریع و ساده است و از تعداد کمی گیاه مادری و در فضائی محدود میتوان گیاهان زیادی با حفظ خصوصیات پایه مادری تولید نمود.
فاکتورهای مؤثر در ریشهزائی قلمه:
عوامل مختلف محیطی و فیزیولوژیکی میتوانند بر روی ریشهدار کردن قلمهها تأثیرگذار باشند. ترکیبات هیدراتهای کربن، وجود تعداد کافی جوانه یا برگ بر روی قلمه بهعنوان منبع تولید هورمون اکسین، مرحله رشد گیاه مادری، محل و زمان انتخاب قلمه و اندازه قلمه میتواند در موفقیت ریشهزائی قلمه سهم بهسزائی ایفاء نمایند. برای نیل به این منظور تغذیه گیاه مادر با عناصر غذائی ماکرو و میکرو و قرار گرفتن پایههای مادری در نور کافی بسیار حائزاهمیت است. قلمههای تهیه شده از گیاهان در طی مرحله رشد رویشی، ریشهزائی بهتری نسبت به مرحله رشد زایشی دارند. بهعلاوه ریشهدهی قلمههای انتخاب شده از ساقههای جانبی گیاه مادر بهتر از ساقههای انتهائی گیاه بوده، ریشهدار شدن قلمهها برحسب خشبی و نیمه خشبی بودن و با یکساله و چند ساله بودن آن میتواند متفاوت باشد. بنابراین برای توفیق بیشتر در امر ریشهدار نمودن قلمهها و در نتیجه تکثیر رویشی گیاهان باید تمامی جوانب مورد اشاره را مدنظر داشت. تیمار کردن قلمهها با هورمونهای گیاهی باعث بهبود ریشهزائی میشود. هورمونهای مختلفی مانند اکسینها، سایتوکنینها، جبیرلینها واتلینها بر روی ایجاد ریشه بر روی قلمه مؤثر هستند ولی اکسینها نقش بارزتری ایفاء میکنند. امروزه انواع مختلفی از هورمونهای مصنوعی اکسین از قبیل انیدول بوتیریک اسید، ایندول استیک اسید و غیره در دسترس میباشد که هر کدام تحت شرایط خاص و مقادیر مصرف مختلف، اثرات متفاوت نشان میدهند. برگهای موجود بر روی قلمه میتوانند نیاز هورمونی قلمه را تأمین نماید لذا در این راستا وجود ۴-۲ برگ بر روی قلمههای انتخابی زیتون برای ریشهزائی قلمههای نیمه خشبی زیتون ضروری است.از عواملی محیطی مؤثر در فرآیند ریشهزائی قلمه میتوان محیط ریشهزائی، رطوبت، اکسیژن، درجه حرارت و نور را نام برد که بهمنظور فراهم نمودن شرایط مذکور در حد اپتیمم بهتر است عملیات مربوط به ریشهدار نمودن قلمهها در گلخانه و با بهرهگیری از سیستمهای مهپاش انجام گیرد. محیط ریشهزائی در تشکیل کالوس و بالا رفتن در صد ریشهزائی قلمه نقش بهسزائی دارد و در این خصوص اسیدیته خاک (PH) سهم مهمی دارد و با افزایش PH خاک (قلیائی شدن) تشکیل کالوس و درصد ریشهزائی تقلیل مییابد. درجه حرارت محیط ریشهزائی نیز حائزاهمیت فراوان است و برای اکثر گونهها حرارتهای ۲۵-۲۰ درجه در طی روز و ۱۵-۱۰ درجه در طی شب مطلوبتر است. باید توجه نمود که بالا رفتن درجه حرارت در طی روز میتواند قلمهها را با تنشهای آبی مواجه نموده، تلفات آب از برگها و در نتیجه تلفات قلمهها را افزایش میدهد لذا بهتر آن است که از سیستمهای پاگرما استفاده شود. مطالعات نشان داده است که کارآئی هورمونها در ریشهزائی قلمهها نیز در هنگام کاربرد سیستمهای پاگرما افزایش مییابد. بهطور کلی محیط کشت باید از نظر فقدان آفات و عوامل بیماریزا، نور، درجه حرارت و... شرایط مطلوبی داشته باشد تا نتایج بهتری حاصل گردد.
بسترهای تکثیر قلمه:
بیشک یکی از فاکتورهای مهم در ازدیاد موفقیتآمیز گیاهان باغی و زینتی بهرهمندی از محیط کشت مطلوب میباشد که در ذیل با برخی از آنها آشنا میشویم:
۱. خاک:
محیط کاشت قبل از هر چیز خاک را ذهن هر شنوندهای تداعی میکند. پس باید قلمه برای ریشهزائی در خاک مناسب قرار گیرد. خاکهای مختلف، بافتهای متفاوتی دارند و در این راستا معمولاً خاکهای سبک مانند خاکهای لومی ماسهای (Sandy loam) کاربرد زیادی دارند. معالوصف مطالعات در خصوص کاربرد انواع خاکها نشان داده است که ماسه ضعیفترین بستر بوده، ضمن کاهش درصد ریشهزائی، تعداد ریشههای نابجا ایجاد شده بر روی هر قلمه را نیز کاهش میدهد. خاکهای رسی و سنگین نیز که دارای ظرفیت نگهداری رطوبت بالا هستند و تهویه خاک به نحو مطلوبتری انجام نمیگیرد بهدلیل کاهش اکسیژن در محیط ریشهزائی قلمه، برای این منظور بهکار نمیرود.
۲. ورمیکولایت (Vermiculite):
یکی از انواع خاکهای مورد استفاده در بسترهای قلمه، ورمیکولایت میباشد. این خاکها اغلب از نظر واکنش شیمیائی (PH خاک) خنثی بوده، مقاومت آن در برابر تغییرات اسیدیته خاک بیشتر است. ظرفیت جذب و نگهداری آب در ورمیکولایت بالا بوده، بهعلاوه میتواند مواد غذائی را در خود ذخیره نموده و سپس در اختیار گیاه قرار دهد. این خاکها برای ریشهدار نمودن قلمهها قابل استفاده بوده، برای بالا بردن درصد تخلخل و سبک کردن خاکها و افزایش امکان تهویه میتوان از این خاکها استفاده نمود.
۳. پرلایت (Perlite):
پرلایت منشأ آتشفشانی داشته و از نوع سیلیسی و سفید رنگ میباشد و به واسطه اسفنجی بودن، از ظرفیت نگهداری آب بالائی برخوردار است و قادر است ۴-۳ برابر وزن خود آب جذب نماید. این خاک نیز از نظر واکنش شیمیائی و اسیدیته خاک کمتر از خاک ورمیکولایت بوده، قادر به ذخیره مواد غذائی در خود نمیباشد. در عین حال اضافه نمودن پرلایت به سایر خاکها میتواند توان تهویه خاک و اکسیژنرسانی به قلمههای در حال رشد را افزایش دهد. البته خاکهای مختلف ممکن است اثرات متفاوتی بر روی ریشهزائی قلمههای گیاهان باغی و زینتی مختلف داشته باشد.معالوصف دانشمندان این خاک را با اسیدیته خنثی (PH=۷) تخلخل مناسب، یک محیط ایدهآل برای ریشهزائی قلمههای زیتون میدانند بهطوری که اندازه دانههای پرلیت نباید کوچکتر از ۳ میلیمتر باشد. اما در طی سالهای اخیر کاربرد پرلیت بهعنوان بستر تکثیر قلمههای زیتون در برخی مناطق بهویژه استان گیلان موفقیتهای چشمگیری بهدنبال نداشته است.همچنین اثرات کاربرد نوع هورمون از قبیل ایندول بوتیریک اسید (IBA) و نفتالین استیک اسید (NAA) نیز در این بسترها متفاوت بوده است و در برخی موارد نفتالین استیک اسید (NAA) نتایج مطلوبتری داشته است. چنین استنباط میشود که علت اصلی کاهش ریشهزائی به هنگام کاربرد پرلیت میتواند از سه عامل ناشی شود.اولاً اینکه پرلیت در مقابل تغییرات اسیدیته خاک مقاومت اندکی داشته، لذا این امر ممکن است منجر به کاهش یا افزایش PH در محیط ریشهزائی قلمه گردد. از طرفی میدانیم که در شرایط PH پائین خاک مقدار یونهای منگنز قابل جذب افزایش یافته، این امر میتواند اثرات سوئی بر روی ریشهزائی قلمه داشته باشد. در مطالعات انجام شده در این خصوص، نشان داده شده است. که بالا بودن منگنز منجر به فعال شدن آنزیم اکسیداز ایندول استیک اسید میشود که موجب تجزیه هورمون اکسین میشود و بدین ترتیب میتواند اثرا سوء بر روی ریشهزائی داشته باشد. بهعلاوه آنزیم مذکور منجر به غیرفعال شدن هورمون ایندول استیک اسید (IAA) شده در حالی که بر روی نفتالین استیک اسید (NAA) مؤثر نبوده و در نتیجه کاربرد این هورمون در شرایط محیطی با PH پائین و وجود یونهای منگنز بالا در خاک، میتواند نتایج مطلوبتری حاصل نماید. ثانیاً بالا بودن PH خاک میتواند تشکیل کالوس و ریشهزائی را به مقدار قابل ملاحظهای کاهش دهد. ثانیاً بالا بودن ظرفیت نگهداری رطوبت در خاکهای پرلیت نیز میتواند مزید بر علت بوده، با کاهش اکسیژن (بهویژه در مناطق مرطوب) در محیط پای قلمهها، تنشهای وارده افزایش وارده افزایش و درصد ریشهزائی بهطور قابل ملاحظهای کاهش یابد. در نتیجه شایسته است در این راستا تحقیقات بیشتری انجام شود تا با ارائه راهحل مناسب بتوان درصد ریشهزائی قلمهها را افزایش داد.
۴. کمپوست (Compost):
این خاک از پوسیدن و از هم پاشیدن بقایای گیاهی پس از طی مراخل خاصی تشکیل میشود و از آن میتوان برای بهبود خواص فیزیکی و ساختمان خاک بهره گرفت. این خاک منجر به افزایش مواد آلی و ظرفیت نگهداری رطوبت خاک میگردد. کمپوست ارزش غذائی بالائی ندارد و کاربرد آن بیشتر برای اصلاح خواص فیزیکی و ساختمان خاک بوده و همچنین ممکن است تولید کمپوست از نظر اقتصادی مشکل و مقرون به صرفه نبوده و دارای بذور علفهای هرز، آفات و عوامل بیماریزا نیز باشد.
منبع: ۱. خوشخوی، مرتضی. ۱۳۷۴. روشهای تکثیر گیاهان زینتی، چاپ سوم، انتشارات دانشگاه شیراز.
۲. خوشخوی، مرتضی؛ شیبانی، بیژن؛ روحانی، ایرج و تفضلی، عنایتالله. ۱۳۶۴. اصول باغبانی، انتشارات دانشگاه شیراز.
معرفت مصطفویراد: معاون فنی و تولیدی شعبه فارس
رهام پاکطینت: رئیس اداره تولید نهال شعبه فارس
وحیدرضا محمودی: رئیس اداره تولید بذر شعبه فارس
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)