يپ من (وينگ چون مدرن) ؛ استاد بروسلي

او به سال 1898 در ايالت كوآنگ تونگ متولد شد، ازابتداي جواني سه فرم مختلف اين سبك را نزد سه استاد متخصص در هر فرم، فرا گرفت. درسال 1949 و براي فرار از انقلاب فرهنگي مائو چين را به قصد اقامت در هنگ*كنگ ترككرد. در آن زمان، هنوز اين سبك خصوصاً در مناطق انگليسي نشين، ناشناخته بود. استادشروع به آموزش كرد منتهي فقط به چيني*ها و با روشي بسيار سنتي. او شاگردان بسياركمي را پذيرفت و با روشي به مراتب ساده و بي*پيرايه به تدريس مشغول شد. ولي اينروش قراردادي كه تا به حال در آن مناطق باب نبود، جوابگوي انتظارات چيني*هايهنگ*كنگ نشد و پس از چند سال، ائيپ*من نگرش خود را نسبت به كونگ فو و رفتارش را بهجوانان علاقمند به هنرهاي رزمي چين قديم، تغيير داد. به موازات آن استاد خدماتويژه*اي براي پليس محلي كه گاهاً براي مشورت نزد او مي*آمدند، ارائه كرد. پس ازچندي، ائيپ*من چند برخورد با ولگردان داشت و طي آن چند چشمه از تكنيك*هاي موثرش راروي آنها با موفقيت پياده كرد و به سرعت مشهور شد. اواخر سالهاي 1960، ائيپ*منموسسه ورزشي وينگ*چون را در هنگ*كنگ بنيانگذاري كرد كه اولين موسسه رسمي قرن بيستبه شمار مي*آمد. ائيپ*من معتقد بود: «كونگ فو بايد به ساده*ترين شكل ممكن دربيايد» با همين نگرش بود كه ائيپ*من ساده*كردن و مدرنيزه*كردن وينگ*چوني را كه درچين آموخته بود، آغاز كرد. او فرضيه خود را براساس سه سبكي كه كار كرده بود استوارمي*كرد، تكنيك*هايي قابل فهم با زبان مرسوم در وينگ چون با يك سيستم جديد آموزشالبته به طور كلي هم از سنت كونگ فو چشم*پوشي نكرد و همواره، آن را در نظر داشت. درعين حال او نوع آموزش خود را بنا به شخصيت هر شاگرد متفاوت كرد تا هر يك را ويژهكار مخصوصي، تعليم دهد. او معتقد بود كونگ فو يك قالب نيست كه افراد بر اساس آن شكلبگيرند بلكه بر عكس بايد از كونگ فو استفاده كنند نه كه مورد استفاده آن قراربگيرد. او كلاسهاي گروهي را قبول نمي*كرد بلكه شاگردان قديمي*اش را براي سرپرستيآنها، انتخاب مي*كرد و خود به طور ويژه با برخي از آنها كار مي*كرد. وقتي تركيبروشهاي جديد و سنتي پايان يافت، ائيپ*من وينگ*چوني ساده و كاربردي براي عموم را درهنگ*كنگ معرفي كرد. براي اكثر مردم اين ذهنيت پيدا شد كه اين همان وينگ*چوني است كهقبلاً هم تمرين مي*كرده*اند. وقتي بين سالهاي 60-1950، ائيپ*من خواست نام سبك خودرا به زبان انگليسي بنويسد آن را با ديكته Ving Chun به جاي Wing Chun نوشت كهبراساس تلفظ نوعي گويش محلي هنگ*كنگ مي*بود. بعدها يكي از شاگردانش به نام ويليامچونگ ديكته Wing Chun را انتخاب كرد. همزمان با او لونگ تينگ كه روش و انضباطيبسيار نزديك به ائيپ*من داشت نام Wing Tsun را برگزيد. البته سبك*هاي ويليامچونگ و لونگ تينگ دو سبك متفاوت بودند همچنان كه صاحبان اين دو سبك با دو روشمتفاوت از ائيپ*من درس گرفته بودند. و گاهي در همين زمينه wing chun و wing tsun كههر دو برگرفته از سبك ving chun واحد بودند ولي متفاوت عمل مي*كردند، مشكلاتي نيزپيش مي*آمد… و مطمئناً يكي از مهمترين شاگردان ائيپ*من، بروس*لي بود كه مدتي محدودزير نظر مستقيم استاد به تمرين پرداخت و همان طور كه مي*دانيد چون چيني اصل نبود وگاهي اوقات استاد ائيپ*من در ياد دادن برخي تكنيك*ها به او سكوت مي*كرد. شايد برايهمين بود كه بروس*لي هرگز شناخت واقعي از سبك وينگ*چون بدست نياورد، بالاخره بعدها «اژدها» پافشاري مي*كرد كه با استادش ائيپ*من، عكسهايي داشته باشد و هم او بود كهباعث محبوبيت «وينگ*چون» در امريكا شد قبل از آن كه سبك مخصوص خود، يعني جيت*كان*دورا بيافريند
__________________