صفحه 1 از 5 12345 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 48

موضوع: اساتيد و بزرگان هنرهاي رزمي

  1. #1
    ناظم ارشد انجمن
    شاید من بی عیب نباشم اماتوهم نیستی...پس برو وپیش از شمارش اشتباهات من به خطاهای خودت رسیدگی کن
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    زیر ی سقف کنار عزیزترینم
    نوشته ها
    12,484
    تشکر تشکر کرده 
    190
    تشکر تشکر شده 
    12,809
    تشکر شده در
    3,688 پست
    حالت من : Relax
    قدرت امتیاز دهی
    11330
    Array

    اساتيد و بزرگان هنرهاي رزمي

    مياموتوموساشي





    HJBIQZXR41252677amps600400
    تا كنون مطالب بسياري درباره مياموتوموساشي نوشته شده است (1645-1584)‘ نمونه كامل يك جنگجو و نماد هنرهاي رزمي‘ به هرحال كم هستند كساني كه مي دانند او هيچ وقت مثل امروز در ميان مردم ژاپن نمونه كاملي از يك شمشيرزن قهرمان نبوده است. در حقيقت موساشي تا حدي هم آدم شروري بوده است. اينگونه بود تا زماني كه دردهه 1920 يوشيكا وا ايچي با مطالبي كه در مورد او در يك روزنامه ژاپني نوشت‘ موساشي را تبديل به يك قهرمان كرد. مدتي بعد اين مقاله ها به كتابي به نام « موساشي» تبديل شد‘ و اين براي نويسنده موفقيت بزرگي به حساب مي آمد.
    وقتي فريب ديگران را نخوريد‘ حكمت تدبير را درك كرده ايد.
    مياموتوموساشي
    به هر حال موساشي زندگي باشكوهي داشت. زندگي او شامل تمام چيزهاي زنگي و رويايي بود كه يك سامورايي ژاپني به آن معروف است.
    موساشي استاد شمشيرزني بود كه تمام حريفانش را شكست داد. او تمامي مجموعه قوانين و رموز « بوشيدو» و « ذن» را فرا گرفت و يكي از بهترين كتابهاي مربوط به استراتژي را نوشت: « گورين نوشو» (Gorin Nosho) يا كتاب 5 حلقه
    The Book of Five Rings)).
    داستان موساشي با آموزش هاي اوليه او به عنوان يك سامورايي در قرن شانزدهم در ژاپن شروع مي شود. پدرش يك سري از اصول شمشيربازي را به او آموخت ولي بيشتر رموز شمشيربازي را خودش به تنهايي فرا گرفت. موساشي در طي دوران زندگيش 60 بار دوئل كرد و هرگز شكست نخورد. او دو سال قبل از مرگش در غاري از جزيره كيوشو گوشه نشين شد و اصول كلاسيك استراتژي را نوشت كه اين كتاب مأخذ فوق العاده اي براي راهنمايي رزمي كاران اين رشته مي باشد.

    [SIGPIC][/SIGPIC]

  2. کاربر مقابل از mehraboOon عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است:


  3. #2
    ناظم ارشد انجمن
    شاید من بی عیب نباشم اماتوهم نیستی...پس برو وپیش از شمارش اشتباهات من به خطاهای خودت رسیدگی کن
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    زیر ی سقف کنار عزیزترینم
    نوشته ها
    12,484
    تشکر تشکر کرده 
    190
    تشکر تشکر شده 
    12,809
    تشکر شده در
    3,688 پست
    حالت من : Relax
    قدرت امتیاز دهی
    11330
    Array

    پیش فرض

    بیوگرافی بوکائو پر پرامک

    بیوگرافی بوکائو پر پراموک قهرمان k-1 world max(سبک وزن)
    اسم:BUAKAW POR.PRAMUK
    کشور : تایلند
    قد: 174 cm
    وزن: 69 kg
    سبک: موی تای
    مبارزات در k-1: برد 26 ( 5 ناک اوت) و 4 باخت
    افتخارات: قهرمان k-1 world max(سبک وزن) در سال های 2004 و 2006
    قهرمان تونمنت toyota cup در تایلند
    قهرمان استادیوم لومپینی
    buakaw por puramuk

    [SIGPIC][/SIGPIC]

  4. #3
    ناظم ارشد انجمن
    شاید من بی عیب نباشم اماتوهم نیستی...پس برو وپیش از شمارش اشتباهات من به خطاهای خودت رسیدگی کن
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    زیر ی سقف کنار عزیزترینم
    نوشته ها
    12,484
    تشکر تشکر کرده 
    190
    تشکر تشکر شده 
    12,809
    تشکر شده در
    3,688 پست
    حالت من : Relax
    قدرت امتیاز دهی
    11330
    Array

    پیش فرض

    زندگی نامه ی استاد گیچین فوناکوشی بنیانگذار روش شوتوکان کاراته
    استاد گیچین فوناکوشی بنیانگذار روش شوتوکان ... استاد کنوا مابونی دوست دوران کودکی من است. وی به خاطر تمرینات و تحقیقاتش راجع به کاراته جایگاه خاصی داشته و در این هنر یک متخصص بی‌همتاست. با اشاره به زادگاه خود جزیره اُکیناوا، باید بگویم که او در شهر شوری و من در شهر ناها زندگی می‌کردم. ما دو نفر خود را تیمی برای تدریس و تشویق هنرجویان جوان می‌دانستیم، اشخاصی که این موضوع را می‌دانستند به ما مراجعه می‌کردند و قاعدتاً ما همیشه با اساتید و شاگردان آنها ملاقات داشتیم و به همین دلیل از کارهای روزمره خود عقب می‌افتادیم.
    دوست من کنوا مابونی شخصیتی متین و محترمی داشت. او به تفاوت میان مدارس و روش‌ها و سبک‌ها اهمیت نمی‌داد و هر آنچه را که می‌دانست در اختیار دیگران می‌گذاشت و هیچگاه دانش خود را پنهان نمی‌کرد. همچنین اگر از موضوعی آگاهی نداشت آنرا به صراحت بیان می‌کرد. او خود را به سلسله مراتب میان پیشکسوتان و شاگردان و مبتدیان محدود نمی‌کرد. اگر چیزی را نمی‌دانست فوراً سؤال می‌کرد حتی اگر از یک شاگرد باشد و وقتی چیزی یاد می‌گرفت آنرا برای خود نگاه نمی‌داشت بلکه به همه‌ی اشخاصی که در گروه بدنبال پاسخ آن بودند، آنرا یاد می‌داد.
    او با این طرز برخورد و رفتار آزادمنشانه، بطور کلی مدل سنتی محرمانه نگاه داشتن اسرار و مدارک کاراته را نادیده گرفته و اندوخته‌هایی که طی سالیان زیاد آنها را جمع‌آوری کرده بود و در این هنر به پیشرفت قابل توجهی نیز رسیده بود در اختیار مشتاقان قرار می‌داد. من فکر می‌کنم واقعاً هیچکس به اندازه او نمی‌داند، از طرفی هم معتقدم که می‌توان گفت او واقعاً بی‌نظیر است.
    طی جلسات هماهنگی و توجیهی که در آنها گروه‌هایی از شهرهای شوری و ناها شرکت داشتند رفتار او نشان می‌داد که او چه چیزهایی را می‌داند و در نهایت انتقادها را می‌پذیرفت تا دانشش را بالا ببرد ولی چه کسی می‌توانست از او انتقاد کند؟
    او با تصمیمی قاطع برای روبرو شدن با سرنوشت و زندگی‌اش چند سال پیش به شهر اُساکا مهاجرت کرد و در آنجا نهایت سعی خود را نمود تا به شاگردان جوان گروه‌های دیگر آموزش دهد و از جمله شاگردان دانشگاه معرف کانسای که این خود حسن و افتخار بزرگی است. وی معتقد است که هدف نهایی‌اش پیشرفت در زمینه‌ی روشی و سبکی است که ابداع نموده است و نیز متعالی نمودن هنر کاراته و نیز بالابردن حس نوع‌دوستی علاقه به کشور است. خوشبختانه تلاش‌های او نیز به نتیجه رسید و در غرب ژاپن چهره‌ی کاملاً شناخته شده‌ای است. ما امیدواریم ارتباط مجددی برقرار شود تا امور مربوطه در غرب و شرق کشور به اتمام برسد و کاراته با پیشرفت بیشتری همراه شود.
    با این فکر، من دست دوستی با او دادم. در تجلیل از زحمات وی، من این افکار دوستانه را به خاطراتم اضافه می‌کنم.
    اکثر علاقه‌مندان به هنرهای رزمی معتقدند که اگر یک کاراته‌کای شناخته شده‌ی جهانی وجود داشته باشد، وی همان گیچین فوناکوشی است. هنگامی که او در 10 نوامبر 1868 بدنیا آمد والدینش تصور نمی‌کردند و امیدوار نبودند که این کودک لاغر اندام و نحیف روزی به یکی از بزرگترین و مشهورترین کاراته‌کاهای جهان تبدیل شود.
    فوناکوشی جوان بعلت آنکه همواره به لحاظ سلامتی مورد توجه خانواده قرار داشت (دارای فیزیک بدنی ضعیف و همیشه بیمار بود) به نزد پدربزرگ مادری خود رفت و تحت مراقبت‌های او استعدادهای خود را شکوفا ساخت. در این مدت حوادث بسیاری رخ داد که زندگی او را برای همیشه دگرگون ساخت و نیز زندگی هزاران نفر را که او مستقیم یا غیرمستقیم بر آنان تأثیر داشت، تغییر کرد. او زمانی که نزد پدربزرگش بود وارد مدرسه‌ی ابتدایی شد و با پسر آنکو آزاتو دوست شد. آزاتو یک مربی کاراته‌ی بسیار برگزیده بود. فوناکوشی در کتاب خود "کاراته، راه زندگی من" نیز اشاره دارد که وی کاراته را نزد آنکو آزاتو آغاز نموده است.
    ظاهراً به دلیل دوستی نزدیک میان آزاتو و آنکو ایتوسو (در نگارش کانجی با تلفظ چینی، یاسوتسونه شی‌شو و با تلفظ ژاپنی، آنکو ایتوسو قرائت می‌شود)، فوناکوشی به عنوان شاگرد ایتوسو پذیرفته شد. ایتوسو به نوبه‌ی خود یک اسطوره بود و او را پدر کاراته‌ی مدرن می‌نامند زیرا او جزء اولین اساتیدی بود که کاراته را به صورت منظم و سازماندهی شده و با هدف آموزش همگانی و خصوصاً آموزش آن در مدارس، معرفی نمود.
    تصمیم‌گیری
    در سال 1888 استاد فوناکوشی تصمیم گرفت مطالعه و تمرین کاراته را شیوه‌ی زندگی خود سازد و از همان سال نیز شروع به تدریس آن نمود. این حرفه به او اجازه داد تا با دو مربی خود ارتباط نزدیکی داشته باشد و برای خانواده‌اش نیز منبع درآمدی فراهم کند.
    فوناکوشی تا حد زیادی با استادانش ارتباط نزدیکی داشت با تمام این احوال و علی‌رغم این رابطه‌ی نزدیک، از دوجوی مربیان شناخته شده‌ی دیگری نیز بهره گرفت از جمله هیگائونا، نی‌ایگاکی، پی‌چین کیونا (از شاگردان ارشد سوکون ماتسومورا) و همچنین استاد ماتسومورا که مربی ایتوسو بود.
    در ابتدای سال 1900، ایتوسو برای معرفی توته (نام اولیه کاراته) و نیز هماهنگی اساتید آن، سمیناری را ترتیب داد که در این سمینار شین‌تارو اُگاوا بازرس وزارت آموزش و پرورش ژاپن نیز حضور داشت. پس از این جلسه، با توصیه های اُگاوا و تعاریفی که وی از کاراته نزد وزیر وقت داشت رسماً توته (یا کاراته) وارد برنامه‌های درسی مدارس جزیره اُکیناوا شد. و از این تاریخ به بعد بود که استاد ایتوسو بعنوان پدر کاراته معرفی شد.
    در آگوست 1905 هاناشیرو چومو کتابی را تحت عنوان کاراته شوشو هن Karate Shoshu Hen را به چاپ رساند و همانطور که از نامش پیداست برای اولین بار به جای استفاده از کلمه توته (دست چینی) از نام کاراته به معنی دست خالی استفاده نمود. چرخ‌های تغییر و تحولات به حرکت درآمده بودند. در اکتبر 1908 ایتوسو کتاب توده جوکون Tode Jukun یا 10 نظامنامه توده (دست چینی) را نوشت. در اینجا بود که کاراته مورد توجه بیشتر وزرای جنگ و آموزش و پرورش قرار گرفت.
    شاید در پاسخ به این وقایع بود که در سال 1912 اولین ناوگان امپراطوری تحت فرماندهی دریادار دِوا Dewa در خلیج ناکوگوشیکو لنگر انداخت و آنطور که گفته شده، گروهی از افسران یک هفته در آنجا اقامت داشتند تا هنر رزمی خاصی (کاراته) را آموزش ببینند که شاگردان کلاس اول دبیرستان مشغول تمرین آن بودند و یکی از افتخارات فوناکوشی هنگامی است که وی شاهد اجرای بی‌نظیر شاگردانش برای افسران نیروی دریایی ژاپن بود.
    همچنین شایان ذکر است که شوشین ناگامینه در کتابش تحت عنوان "افسانه‌ی اساتید بزرگ اُکیناوا" زمانی را یاد‌آور شده که در کلاس سوم درس می‌خوانده و استاد فوناکوشی مسئول آموزش سری کاتاهای نایهانچی و پینان برای شاگردان کلاس سوم بوده است. ناگامینه اذعان میدارد که از استاد فوناکوشی شنیده که او سری کاتاهای پینان را از استاد دیگری به نام مابونی فرا گرفته و این کاتاها را نیز استاد ایتوسو برای تدریس در مدارس اُکیناوا تنظیم نموده است. از این سخن اینطور نتیجه‌گیری می‌شود که فوناکوشی در آن دوران فرصت کمتری داشته تا با استاد خود ایتوسو تمرین مستقیم داشته باشد از این رو در فرصت‌هایی که بدست می‌آورد با استاد مابونی تمرین می‌کر‌ده.
    برداشتن مشعل
    ایتوسو مشعل کاراته را برای دیگران روشن کرد ولی بروکراسی اداری و از همه مهمتر حس ناسیونالیستی که در ژاپن حاکم بود باعث حرکت کند این مشعل در مسیر تکامل خود بود. استاد آنکو ایتوسو پدر کاراته در 26 ژانویه 1915 درگذشت.
    فوناکوشی بدون تردید جزء اولین کسانی است که فرصت یافت تا این مشعل را برداشته و به سرزمین اصلی (ژاپن) انتقال دهد و آن زمانی بود که در سال 1917 توسط سازمان دای نیپون بوتوکوکای به شهر کیوتو دعوت شد تا در یک فستیوال هنرهای رزمی شرکت کند. این دعوت بسیار اهمیت داشت زیرا از سوی سازمان هنرهای رزمی ژاپن که تنها مرجع رسمی در هنرهای رزمی است صورت گرفته بود. در سال 1895 این سازمان بنا به دستور شخص امپراطور تأسیس شد تا جایگاهی باشد برای تبلیغ و پیشرفت هنرهای رزمی کلاسیک و مدرن آن زمان.
    فوناکوشی و گروهی از شاگردانش به همراه شینکو ماتایوشی که متخصص استفاده از سلاح‌های اُکیناوایی بود عازم محل نمایش شدند. این گروه به محض بازگشت به جزیره مشغول تمرین و هماهنگی بین خود و دیگر کاراته‌کاهای جزیره شدند تا مقدمات و تشریفات مراسم بزرگ دیگری که در پیش بود را تدارک ببینند. در ششم مارس 1921 شاهزاده هیروهیتو ولیعهد ژاپن، در راه سفر اروپا در خلیج ناکاگوشیکو توقف کرد و فوناکوشی و همراهانش به افتخار ورود وی هنر رزمی کاراته را در حیاط قصر شوری به نمایش گذاردند. کاراته‌کاها هدبندهای سفید رنگی به سر داشتند و پیراهنهای سفید و شلوارهای سنتی چین خورده پوشیده بودند در حالی که فوناکوشی گی (لباس) جودو به تن داشت.
    این نمایش توسط فوناکوشی، شینکو ماتایوشی (که کارشناس کوبودو بود و قبلاً با فوناکوشی در کیوتو این هنر رزمی را به نمایش گذاشته بود) و چوجون میاگی (بنیان‌گذار روش گوجوریو) ترتیب داده شده بود. یقیناً این نمایش بسیار تأثیرگذار بود چرا که چرخهای ترقی و پیشرفت جزیره توسط دولت مرکزی به چرخش در آمدند. فوناکوشی دیگر چهره‌ی کاملاً شناخته شده‌ای بود و مطالب متعددی نیز راجع به کاراته و کاربرد آن نوشت. کنفرانس‌ها و نمایش‌های او که روش‌های رزمی اُکیناوایی را نشان می‌داد به شکلی اصلاح شده با بودوی ژاپنی متناسب بود و توانایی بهره‌گیری از آموزش جمعی را داشت و مورد توجه جیگورو کانو که بنیانگذار جودو بود قرار گرفت و متعاقباً از فوناکوشی درخواست کرد تا در دوجوی خود (کودوکان) نیز نمایشات کاراته اجرا شود.
    در سال 19۲7 جیگور کانو در سفری که به جزیره اُکیناوا داشت با چوکی موتوبو (دیگر پیشرو در کاراته) ملاقات کرد. با توجه به گفته‌های موتوبو می‌توان به این نتیجه رسید که کانو کاراته‌ی موتوبو را برای اهداف خود قدری وحشیانه می‌دید. باید به یاد داشته باشیم که استاد جیگورو کانو خود یک جوجیتسوکای حرفه‌ای بود و با تغییر ماهیت تکنیک‌های جوجیتسو (خصوصاً تکنیک‌های خردکننده و کشنده‌ی آن) جودو را ابداع کرد تا همگان بتوانند از آن استفاده کنند.
    در کودوکان و در شهر توکیو، گیچین فوناکوشی در مقابل صدها بیننده کاتای کوسانکو دای (بعدها در ژاپن نام این کاتا به کانکو تغییر یافت) و دستیار وی ماکوتو (شینکن) گیما کاتای نای‌هانچین را اجرا کردند. گیما در اُکیناوا آموزش دیده بود و دوست و همکار کنتسو یابو بود.
    استاد کانو پس از چندی از فوناکوشی خواست تا کاراته را بعنوان زیرمجموعه یا شعبه‌ای از کودوکان بحساب و معرفی نماید، شاید این کار اعتباری برای کاراته محسوب می‌شد اما فوناکوشی درخواست او را با احترام فراوان رد کرد، شاید به این دلیل که از عدم کنترل پیشرفت‌های بعدی این هنر می‌ترسید. (شایان ذکر است که کاراته برای اولین بار توسط بوتوکوکای به رسمیت شناخته شد و در آغاز، شاخه‌ای از جودو به محسوب می‌شد).
    فوناکوشی در ژاپن ماند و تصمیم گرفت در آنجا به معرفی بیشتر کاراته ادامه دهد. آرزویی که استادش ایتوسو هرگز آنرا تحقق یافته ندید (زنده نماند تا ببیند). کم‌کم فوناکوشی شهرت یافت و شاگردانی جهت تمرین کاراته به او مراجعه کردند. او با دانستن این نکته که در این دوره‌ی بسیار ناسیونالیستی تاریخ ژاپن باید تغییراتی نیز در کاراته و خصوصاً در تلفظ اسامی آن بوجود آید تا بتوان این هنر را در ژاپن ترویج کرد. با این ایده نام هنر رزمی جزیره‌ی اُکیناوا که همگان آن را توده (به معنای دست چینی) می‌‌شناختند رسماً به کاراته (به معنای دست خالی) تغییر داد تا اینطور تصور نشود که این هنر متأثر از فرهنگ کشور چین می‌باشد. نامی که هاناشیرو چومو در سال 1905 به توده داده بود اینکه به همت فوناکوشی رسماً به کاراته تغییر یافت و اساتید دیگر نیز از این نام جدید استقبال کردند.
    سپس تصمیم گرفت نام کاتا را به نامهایی تغییر دهد که فکر می‌کرد برای ژاپنی‌ها خوشایندتر و مطلوب‌تر است. او معتقد بود که زمان تغییر کرده و کاراته‌ای که او درس می‌داد بسیار متفاوت با کاراته‌ای بود که در زمان کودکی فرا گرفته بود.این تغییر و تحولات بسرعت صورت می‌گرفت و متعاقباً کلاسهایش نیز بیشتر و بیشتر می‌شد.
    فوناکوشی از کاراته‌کاهای با استعداد اُکیناوایی نظیر چیتوسه نیز بهره‌مند بود تا زمانی که خودش نمی‌توانست، به جای او تدریس می‌کردند. او بزودی پایگاهی برای ژاپنی‌های مستعد بنا نهاد و در 12 آوریل 1924 اولین درجه‌ی دان را در کاراته به دستیارش گیما داد. این اقدام بسیار مهم بود و می‌توان آنرا مقدمه‌ای برای قبول استانداردهای تعیین شده توسط دای نیپون بوتوکوکای دانست. چرا که این سازمان قبلاً درجات را برای تمامی هنرهای رزمی تدوین نموده بود (9 کیو و 9 دان)‌. رنگ کمربندها نوع و شکل لباس‌ها در تمامی هنرهای رزمی از وظایف این سازمان بود. قدرت بوتوکوکای بحدی بود که کمیته‌ی فنی آن برخی قسمتهای کاراته را که قبلاً در اُکیناوا تمرین می‌شد را حذف کرده بود.
    گیما پسرعمویی داشت بنام توکودا آنبون که یک کاراته‌کای بسیار با استعداد از اُکیناوا بود. نام او نیز بعنوان اولین کسی که مفتخر به کسب دان دو گردید در کنار پنج نفر دیگر که دان یک کسب کردند ثبت گردیده آن پنج نفر عبارتند از؛ اُتسوکا، کاسویا، آکیبا، شیمونزو و هیروسه. این مربیان بر کاراته‌ی فوناکوشی بسیار تأثیرگذار بوده‌اند.
    در سال 1934، ‌اُتسوکا (بنیانگذار روش وادو ریو) که بسیار با استعداد بود براه خود ادامه داد ولی جای خالی او توسط تاکه‌شی شیمودا پُر شد. شیمودا یکی از با استعدادترین شاگردان فوناکوشی بود ولی طی سفرهای زیادی که داشت (گاهاً این سفرها برای معرفی کاراته بود) بیمار شد و ناگهان درگذشت.
    ورود واکا سِنسِی
    سومین پسر استاد فوناکوشی، یوشی‌تاکا (گیگو) نام داشت که به عنوان تکنیسین رادیولوژی در دانشگاه سلطنتی توکیو مشغول به کار بود و در زمان کودکی با تماشای زیاد تمرینات پدر، به تنهایی کاراته را فرا گرفته بود. او را واکا سنسی (استاد جوان) صدا میزدند و جایگزین کاملی برای شیمودا شناخته می‌شد. او که کاراته‌کای قدرتمند و با استعدادی بود به نوبه‌ی خود یک مبتکر نیز بود. وی با استفاده از قدرت جوانی و استعداد خود و علاقه‌ی وافری که به کاراته داشت الگویی شد برای بسیاری دیگر از شاگردان جوان شوتوکان (دوجوی فوناکوشی را به این اسم می‌شناختند) و بواسطه پشتوانه‌ی علمی که داشت نقش بسیار مهمی در تغییر و روش اجرای تکنیک‌ها در روش ابدایی پدر داشت.

    طبق گفته‌ی شیگِرو اِگامی (از شاگردان ارشد فوناکوشی) از 19 کاتای اصلی شوتوکان که برای تمرین در این سبک طراحی شده بود، سه کاتای تای‌کیوکو (شودان، نی‌دان و سان‌دان) و تِن‌نو‌کاتا توسط گیگو ابداع شده بود. متأسفانه در نوامبر سال 1945 گیگو به سل مبتلا شد و درگذشت و نقش او در میان پایان یافت. مرگ گیگو ضربه‌ی سختی برای فوناکوشی به حساب می‌آمد و متأسفانه به دنبال این حادثه بمباران شهر توکیو شروع شد و در این میان دوجوی فوناکوشی معروف به شوتوکان نیز از بین رفت.
    پایان جنگ
    جنگ جهانی دوم به پایان رسید و ویرانی‌های بسیاری از آن به جا ماند، سرزمین مادری فوناکوشی تاوان سنگینی برای آن متحمل شده بود. اجرا و تمرین هنرهای رزمی ممنوع شد (اگرچه گروه‌هایی کوچک به صورت خصوصی و محرمانه آنرا تمرین می‌کردند). فوناکوشی که از همسر خود بمدت 23 سال دور بود به جنوب ژاپن (جزیره‌ی کیوشو) رفت چرا که همسر وی در زمان نبرد اُکیناوا به آنجا گریخته بود. همسر فوناکوشی نیز در سال 1947 درگذشت.
    در سال 1948 اجرای هنرهای رزمی آزاد شد و دو تن از شاگردان قبلی دوجوی شوتوکان بنامهای ماساتوشی ناکایاما و ایسائو اُباتا سازمان جدیدی را به نام انجمن کاراته ژاپن بنیان نهادند. دوباره کاراته ترویج شد و در میان ارتش محبوب گردید. ارتشی که قبلاً آنرا ممنوع کرده بود
    کاراته‌ی شوتوکان با برنامه‌ریزی‌های استاد ناکایاما می‌رفت تا در سطح بین‌المللی مطرح شود، انجمن کاراته‌ ژاپن با تربیت مدرس و اعزام آنها به چهارگوشه‌ی دنیا شروع به تبلیغ کاراته فوناکوشی یا همان شوتوکان نمود و این امر باعث خوشنودی فوناکوشی نیز بود. اما در این میان هم مشکلاتی پدید آمد زیرا همراه با توسعه‌ی کاراته، فوناکوشی شاهد تشکیل جناح‌های رقیب میان شاگردانش بود. او پیرو این مشکلات چنین گفته بود:
    به دلیل مشکلات و بی‌نظمی‌های اجتماعی که پس از جنگ جهانی دوم بوجود آمد، کاراته نیز همچون بسیاری از چیزهای دیگر ناپدید شد. ما شاهد کاهش و تنزیل سطح اجرای تکنیک‌ها در این دوره بودیم ولی این را اضافه کنم که نمی‌توان منکر لحظاتی شد که حالت معنوی غیرقابل وصفی نیز بواسطه‌ی این تغییرات بوجود آمد که شاید ناشی از کاراته‌ای باشد که من معرفی و تدریس کردم. شاید هم بتوان گفت که این تغییرات فقط نتیجه‌ی طبیعی توسعه‌ی کاراته بوده ولی در حال حاضر نتیجه‌ی آن معلوم نیست، باید راضی و خوشنود بود یا با ترس و هراس به آن نگریست؟
    گیچین فوناکوشی در آوریل سال 1957 درگذشت، وی همیشه مشعل‌دار کاراته است

    [SIGPIC][/SIGPIC]

  5. #4
    ناظم ارشد انجمن
    شاید من بی عیب نباشم اماتوهم نیستی...پس برو وپیش از شمارش اشتباهات من به خطاهای خودت رسیدگی کن
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    زیر ی سقف کنار عزیزترینم
    نوشته ها
    12,484
    تشکر تشکر کرده 
    190
    تشکر تشکر شده 
    12,809
    تشکر شده در
    3,688 پست
    حالت من : Relax
    قدرت امتیاز دهی
    11330
    Array

    پیش فرض

    وو ژیان‌کویی



    RXISZLOE55688396amps600400


    وو ژیان‌کویی ملقب به گوکنکی استاد معروف چوآن‌فای چینی بود که سبک دُرنای سفید را آموزش می‌داد. وی حوالی سال 1912 از استان فوکین چین به ناها مهاجرت و در آنجا مشغول به تجارت چای گردیده و شبها نیز به کار تعلیم هنرهای رزمی چینی مشغول بود.

    نقش وی در شکل‌گیری کاراته و شناخت ریشه‌های چینی آن برای اساتیدی که در آن زمان با وی در ارتباط بودند بسیار مهم بود. از جمله این اساتید می‌توان به مابونی و میاگی اشاره کرد و تصور بر این است که گوکنکی تأثیر مهمی بر روش‌های شیتوریو و گوجوریو داشته است. گوکنکی بعدها تابعیت ژاپن را پذیرفت و نام خود را به یوشیکاوا تغییر داد. (یوشیکاوا نام یکی از سامورایی‌های معروف در دوره‌ی توکوگاوا بوده).

    ظاهراً وی فردی رُک گو بود و در آموزش تکنیک‌ها و مهارت‌ها موارد ترجیهی خود را عنوان می‌کرد و در موارد برتری آن بر روش‌های اُکیناوایی موردی را ناگفته و پنهان نمی‌ساخت. اساتید پیشرو اُکیناوایی که با روش گوکنکی آشنایی پیدا کرده بودند اذعان می‌دارند که روش تمرینی وی شباهت‌هایی به سبک‌های استادان سی‌شو آراگاکی و کانریو هیگائونا دارد.

    استاد گوکنکی در حال اجرای کاتای هافـّـا، در تصویر استاد مابونی نیز دیده می‌شود
    از نظر ظاهری سبک گوکنکی (دُرنا) بسیار شبیه به کاراته‌ی استاد کانبون اواِچی بود. (گوکنکی در جایی گفته بود که استادش در چین در واقع یک اُکیناوایی بوده و در بخش شمالی جزیره زندگی می‌کرده. او همیشه از اواِچی بعنوان استاد بزرگ کاراته یاد می‌کرد). در واقع کانبون و گوکنکی در چین و در دوجوی استاد شوشیوا با یکدیگر آموزش می‌دیدند. شوشیوا در دوجوی خود سبک‌های معروف چوآن‌فای چینی یعنی سبک ببر، دُرنا و ... را تعلیم می‌داد.

    گوکنگی تعدادی شاگرد منتخب داشت که با آنان بصورت کاملاً جدی و پیشرفته تمرین می‌نمود. وی در دوجوی خود کاتاهای سانچین، سی‌سان، هافـّـا، پاپورِن،‌ نی‌پای (کاتای نی‌پای‌پو نسخه‌ی خلاصه شده‌ی کاتای نی‌پای می‌باشد) و هاکوچو را آموزش می‌داده و احتمال به یقین سه کاتای آخر را مستقیماً از استاد شوشیوا آموخته بود.

    اساتید سرشناسی که در دوجوی گوکنکی تمرین کرده‌اند می‌توان از مابونی، میاگی، جوهاتسو کیودا، هاناشیرو، ماتایوشی، کانا کینجو، هوهن سوکون و سی‌شو آنی‌یا نام برد.

    [SIGPIC][/SIGPIC]

  6. #5
    ناظم ارشد انجمن
    شاید من بی عیب نباشم اماتوهم نیستی...پس برو وپیش از شمارش اشتباهات من به خطاهای خودت رسیدگی کن
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    زیر ی سقف کنار عزیزترینم
    نوشته ها
    12,484
    تشکر تشکر کرده 
    190
    تشکر تشکر شده 
    12,809
    تشکر شده در
    3,688 پست
    حالت من : Relax
    قدرت امتیاز دهی
    11330
    Array

    پیش فرض

    تسونجيروتوميتا

    نام استاد: تسونجيروتوميتا
    سبک: جودو
    اگر اولين مبارز افسانه اي جودوشيرو سايگو نام دارد، اين يكي هم مبارزي ديگر و موفق در همين رشته است. او نامش تسونجيرو توميتاست و در واقع خدمتكار جيگورو كانو (مؤسس سبك جودو) است. در واقع كانو از خانواده اي ثروتمند بود و پدرش مقرر كرده بود كه توميتا در خدمت او باشد.
    توميتا با كانو بسيار صميمي شد و بعدها اولين شاگرد سبك كودوكان در باشگاهي شد كه در فوريه 1882به مديريت كانو تشكيل يافت.
    وقتي كانو، كودوكان را ابداع كرد، توميتا هنوز در سطح خوبي قرار نداشت ولي در ماه ژوئن همان سال، شيرو سيگو گذرش به انستيتوي كانو افتاد، همه چيز عوض شد.. تعاليم سخت و پيشرفت ها جدي شد.
    اوايل سال 1886 يك استاد جوجيتسو به نام ماگوروكو هاچي تاني دوجوي جديد خود را بنا كرد. او كودوكاني ها را كه در آن زمان چهارنماينده داشتند از جمله تسونجيرو توميتا، تاكيسابورو توباري، جونشين آريما، بونزو ماتسودا، به دوجويش دعوت كرد.
    روز افتتاحيه، توميتا يك نمايش تكنيكي با مامورو هاچي تاني، پسرجوان استاد، اجرا كرد. همه چيز به خوبي مي گذشت. مبارزه داشت تمام مي شد كه يك دفعه يك مرد قدبلند از جايگاه تماشاچي ها خارج شد و به سمت توميتا رفت. همهمه و پچ پچ شروع شد و به سرعت صداها بلندتر مي شد. مرد مورد نظر كه اصلاً مهم نيست كه چه كسي است از مدرسه ريوا – شين تو – ريو مي آمد.
    او يكي از مربيان جوجيتسوي صاحبنام در پليس توكيو بود.«شما مايليد با من يك مبارزه انجام دهيد؟» طرف صحبتش توميتا بود. صدايش محكم و مطمئن بود؛ او مبارز مي طلبيد.
    عضو كودوكاني با توجه به اهميت كاري كه مي خواهد انجام دهد، مبارزه را پذيرفت.
    مبارزه شروع شد. ناكامورا بلندقد و به لحاظ فيزيكي بسيار تنومندتر از توميتاست. با روش حساب شده مبارزه مي كند، قدرتش را در دستها و شانه هايش جمع مي كند و سپس حمله. توميتا منتظر مي ماند و بعد از چند لحظه منفجر مي شود به سمت دشمن سر مي خورد، ناكامورا ماتش برده چون انتظار چنين عكس العملي را به عنوان ضد حمله ندارد. توميتا از روش ژاپني (Tomoe – nage) استفاده مي كند و ناكامورا نقش زمين مي شود. امروزه در عصر و زمانه ما رقباي جودو كار اگر موفق به اجراي چنين تكنيكي بشوند، پيروز اعلام ميشوند .

    [SIGPIC][/SIGPIC]

  7. #6
    ناظم ارشد انجمن
    شاید من بی عیب نباشم اماتوهم نیستی...پس برو وپیش از شمارش اشتباهات من به خطاهای خودت رسیدگی کن
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    زیر ی سقف کنار عزیزترینم
    نوشته ها
    12,484
    تشکر تشکر کرده 
    190
    تشکر تشکر شده 
    12,809
    تشکر شده در
    3,688 پست
    حالت من : Relax
    قدرت امتیاز دهی
    11330
    Array

    پیش فرض

    جولوييس

    نام استاد: جولوييس
    سبک: کاراته فول کنتاکت
    تاريخ تولد: 1944
    محل تولد: امريکا
    جو لوييس، اولين قهرمان بزرگ آمريكايي
    در 1944 در كارولين جنوبي بدنيا آمد. جو لوييس به سختي بزرگ شد. در خانه‌اي با عقايد بسته كه پدرش هرگز با تكنولوژي سازگاري نداشت و همه كارهايش را با دست انجام مي‌داد. ولي در سر اين نوجوان افكار ديگري مي‌گذشت. او قهرمانان بزرگي چون Reg Park، Steve Reeves و جودو را دوست مي‌داشت. هدف بزرگ او اين بود كه بتواند با دو حريف در آن واحد مبارزه كند و هر دو را بزند. اما در اكثر آموزشها، مبارزه يك نفر در مقابل يك نفر ديگر رايج بود. در آن دوره، جو لوييس بر خلاف شرايط موجود در كلاسهاي رزمي ثبت‌نام كرد. روي برنامه آمادگي جسماني عمومي، ورزشكار جوان مي‌خواست همزمان تا حد ممكن توانايي و سرعتش را بيفزايد. اين مشكل بزرگ حتي گريبانگير بزرگان نيز بود كه نمي‌توانستند خيلي عضلاني، قدرتي و سرعتي كار كنند.




    [SIGPIC][/SIGPIC]

  8. #7
    ناظم ارشد انجمن
    شاید من بی عیب نباشم اماتوهم نیستی...پس برو وپیش از شمارش اشتباهات من به خطاهای خودت رسیدگی کن
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    زیر ی سقف کنار عزیزترینم
    نوشته ها
    12,484
    تشکر تشکر کرده 
    190
    تشکر تشکر شده 
    12,809
    تشکر شده در
    3,688 پست
    حالت من : Relax
    قدرت امتیاز دهی
    11330
    Array

    پیش فرض

    جي گورو كانو

    در سال 1882 يكي از هنرجويان سبك جو-جوتسو تصميم گرفت تا سبكي از خود پديد آورد: اين هنرجو جي گورو كانو ناميده مي‌شد و 22 سال داشت او تصميم داشت سبك جديدي بسازد كه بتواند در سازندگي نسل جوان جامعه نقش به سزايي داشته باشد. پس در بين فهرست حركات و تكنيك‌هاي جو- جوتسو آنهايي را كه به نظرش مي‌رسيد براي جوانان موثر است جدا كرد و بقيه را كه به نظر خطرناك مي‌آمدند از فهرست كاري هنرجويان رزمي حذف كرد. اين روش در آغاز با سختي‌هايي مواجه شد زيرا كه اساتيد جو-جوتسو در آن دوره ديد خوبي نسبت به اين قضيه نداشتند و ديگر اين كه يك مشكل ديگر هم در كار بود و آن اين كه كانو متد خود را جودو نام نهاد و نه جو-جوتسو در حاليكه او اصلاً يك استاد نبود و هيچ يك از آنهايي كه جو-جوتسو را به او آموخته بودند ديپلم آموزش به او نداده بودند چون در آن زمان داشتن يك ديپلم (قبلاً لازم بود) براي باز كردن يك محل تمرين ضروري بود.
    و اگر خطايي صورت مي‌گرفت مدارس منظم شاگردان را براي «شكستن آلونك خائن» تحريك مي‌كردند. كانو كه به اين سنت‌ها آشنا بود تصميم گرفت چاره‌اي پيدا كرده كه اين سنت را علاج كند. براي همين بهترين مبارزان جو-جوتسو آن دوره را جمع كرد مثل: شيرو سيگو كه به درستي اين طرز فكر و عملكرد كانو ايمان داشت و او پذيرفت كه با تكنيك‌هاي جو-جوتسو از كودوكان (باشگاه كانو) حمايت و دفاع كند. او همه مبارزان را به مبارزه طلبيد و پيروز و برتر بر تمامي جو-جوتسوكاران عالي رتبه غالب شد و آنها را در كودوكان گرد هم جمع كرد.
    با گذشت زمان جودو به صورت سبكي مستقل درآمد و روز به روز به موفقيتش افزوده شد تا آنجا كه سبك سنتي ژاپن يعني جو-جوتسو رو به زوال و خاموشي نهاد.
    در سالهاي 1930-1920 كودوكان در توكيو (كه به صورت مركز جهاني جودو درآمده بود) انجمني از اساتيد عالي رتبه تشكيل داد كه اصول و فنون اساسي توسط كانو توضيح داده شد: «كاربرد نيروي مخالف»، «كاربرد منطقي انرژي»، «همياري و شكوفايي طبيعي»و…
    بين اين اساتيد شخصي بود به نام يوشياكي يا‌ماشيتا (1935-1865) كه در 14 اوت سال 1884 وارد كودوكان شده و در سال 1887 به عنوان شخصي سرشناس در كودوكان شناخته شد و در 1888 به عنوان استاد جودو در آكادمي ناوال معرفي و در سال 1935 نائل به دريافت دان 10 شد. يكي ديگر از استادان بزرگ كيوزو مي‌فونه نام داشت وي كه متولد 1883 بود در سال 1903 وارد كودوكان شد در آن دوره پدر تعميدي شدن از واجبات بود و اين طور حكايت مي‌كنند كه مي‌فونه براي آن كه وارد انستيتوي كانو شود جلوي در خانه استاد ساكوجيرو يوكوياما چادر زد.
    كمي بعد از آن كه پذيرش گرفت و توانست وارد شود بخاطر كيفيت تكنيك و مبارزاتش معروف شد. بعدها وقتي كمربند مشكي دان 1 را دريافت كرد هيچ يك از مبارزاتش را به حريف واگذار نكرد حتي به هنرجويان قديمي انستيتو غلبه كرد تا جايي كه او را «مرد شكست ناپذير انستيتو» ناميدند. در 1912 و در سن 29 سالگي دان 6 را گرفت و مربي تمام وقت شد و 62 ساله بود كه دان 10 را دريافت كرد.
    مي‌فونه با پايه‌گذاري تكنيك‌هاي جديد و تفسير روشهاي علمي و اساس فعاليت‌هاي جودو كودوكان تحولي در اين سبك ايجاد كرد. جوانان قهرمان آن دوره آرزو داشتند دوره آموزشي را با او بگذرانند تا بتوانند مقاومت و تكنيك‌هاي او را از نزديك حس كنند و بفهمند.
    از بين شاگردان بي‌شمارش، بدون شك از همه معروفتر «آنتون جي سينك» هلندي و نه يك ژاپني است كه در سال 1961 مقام قهرماني جودوي جهان را بدست آورد.
    پس از پيروزي جي سينك بود كه مي‌فونه گفت: «اين خيلي طبيعي است؛ او خيلي سخت‌تر از ديگران تمرين و تلاش كرده است
    به نقل از سایت هنرهای رزمی ایران

    [SIGPIC][/SIGPIC]

  9. #8
    ناظم ارشد انجمن
    شاید من بی عیب نباشم اماتوهم نیستی...پس برو وپیش از شمارش اشتباهات من به خطاهای خودت رسیدگی کن
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    زیر ی سقف کنار عزیزترینم
    نوشته ها
    12,484
    تشکر تشکر کرده 
    190
    تشکر تشکر شده 
    12,809
    تشکر شده در
    3,688 پست
    حالت من : Relax
    قدرت امتیاز دهی
    11330
    Array

    پیش فرض

    جیمز لیو

    جیمز لیو ، بدون شک یکی از جوانترین و توانا ترین هنرمندان رزمی و بازیگران فیلم های اکشن رزمی است که تا به حال در بیش از یکصد فیلم به ایفای نقش پرداخته است . او مردی است که با بزرگترین ستارگان هالیوود همبازی بوده است . او در6 سپتامبر 1952 در اسکالون ایالت کالیفرنیا متولد شد یک خواهر بزرگتر و یک برادر کوچکتر از خود دارد و فرزند دوم خانواده است . از 14 سالگی هنر های رزمی را آغاز کرد . اولین سبکش ، سبک کره ای بود که در سن 14 سالگی شروع کرد . در16 سالگی به آموختن سبکی که توسط استاد ( چو ) یکی از مربیان مبارزه دفاع شخصی ابداع شده بود پرداخت . وی تمرین های مبارزه نظامی و چوی لی فوت کونگ فو را با هم ادغام نمود . سپس در دوران دبیرستان در سن 17 سالگی به مطالعه و بررسی ، باک می پای کونگ فو اقدام کرد . و دو سال بعد هنر کونگ فو سیل لوم را به تمرینات خود اضافه کرد . از آن پس توانست از طریق دوستان و مربیان به تمرین و بررسی سایر هنرهای رزمی در سطح بسیار وسیع و گسترده ای بپردازد . او بروس لی افسانه ای را از عوامل موفقیت خود می داند . اولین کار سینمایی او فیلمی است که در تایوان بازی کرد تحت عنوان اژدهای جوان . او با ستارگان بزرگ سینمایی همبازی بوده است از جمله : مل گیبسون ، جکی چان ، جت لی ، استیون سیگال ، ژان کلود ون دام ، و ... . او قهرمان هنر های رزمی را یک نفر میداند و آن هم بروس لی افسانه ای .

    [SIGPIC][/SIGPIC]

  10. #9
    ناظم ارشد انجمن
    شاید من بی عیب نباشم اماتوهم نیستی...پس برو وپیش از شمارش اشتباهات من به خطاهای خودت رسیدگی کن
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    زیر ی سقف کنار عزیزترینم
    نوشته ها
    12,484
    تشکر تشکر کرده 
    190
    تشکر تشکر شده 
    12,809
    تشکر شده در
    3,688 پست
    حالت من : Relax
    قدرت امتیاز دهی
    11330
    Array

    پیش فرض

    گوزوشي اودا

    نام استاد: گوزوشي اودا
    سبک: آيکيدو
    گوزوشي اودا (Gozo Shioda)
    بين تمام كساني كه با ديسيپلين موريه اوشيبا (پايه‌گذار سبك آيكيدو) كار مي‌كردند، جاي مخصوصي را بايد به گوزوشي اودا اختصاص داد. گوزو در جواني بيشتر به جودو و كان دو مي‌پرداخت و خيلي به تاثيرات آيكيدو معتقد نبود. وقتي براي اولين بار (در سال 1932) با اوشيبا آشنا شد هنوز هم شك داشت. استاد به او امر كرد: «به من حمله كن!»
    گوزو يك ضربه پا پرتاب كرد و خود را روي خاك افتاده ديد. ديگر متقاعد شده بود و مشتاق و پرحرارت از شاگردان آموزشي اوشيبا شده تا سال 1941 در كنار استاد باقي ماند. زير نظر استاد به سختي كار كرد. در سال 1932 دوره كوبوكان و دوجوي استاد اوشيبا كه در توكيو جي گوكو-دوجو يعني محلي در جهنم مي‌ناميدندش چون تعليمات و تمريناتش وحشتناك بود.
    در هر حال اوشيبا مي‌خواست سيرتي نيك و عرفاني داشته و مردي مدافع صلح باشد. او همواره به شاگردانش مي‌گفت: «هرگاه از ما دعوت به مبارزه شد؛ بايد پيروز شويم. پس آماده باشيد.» بعد از جنگ جهاني دوم جهاني شي‌ اودا شروع به تدريس كرد. يك شركت بزرگ تجاري از او درخواست كرد كه براي تشكيل يك كادر جوان فعال و پرتحرك آموزش كارمندانش را بپذيرد. بعد از مدتي فعاليتش فاش شد و از طرف نيروهاي پليس را با جودو و كان دو آموزش و تعليم مي‌داد. سال 1955 يك گروه صنعتكاران از او خواستند كه محل تمرينات اختصاصي در نظر بگيريد. شي اودا قبول كرد و تا يوشين كان (يعني خانه پرورش روح) را براي آن برگزيد. در يوشين كان تعليمات خيلي فشرده و جدي و زمين هميشه پر از هنرجو از كادرهاي افراد دولتي، پليس مركزي و پليس بود با سبك آيكيدوي خود شي اودا سعي كرد به دنبال تاثيرات آيكيدو بگردد. در عين اين كه به همه آموزشهاي استاد خود وفادار مانده بود.
    همانطور كه خودش در اين باره مي‌گويد: «آيكيدوي من خالص و ناب است. همان طور كه استادم آن را به من آموخت.»
    گوزو شي‌ اودا به آيكيدو تاثيرات ويژه، عطا كرد.
    هرگاه از ما دعوت به مبارزه شد؛ بايد پيروز شويم. پس آماده باشيد.
    به نقل از سایت هنرهای رزمی ایران

    [SIGPIC][/SIGPIC]

  11. #10
    ناظم ارشد انجمن
    شاید من بی عیب نباشم اماتوهم نیستی...پس برو وپیش از شمارش اشتباهات من به خطاهای خودت رسیدگی کن
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    زیر ی سقف کنار عزیزترینم
    نوشته ها
    12,484
    تشکر تشکر کرده 
    190
    تشکر تشکر شده 
    12,809
    تشکر شده در
    3,688 پست
    حالت من : Relax
    قدرت امتیاز دهی
    11330
    Array

    پیش فرض

    گوگن ياماگوچي

    نام استاد: گوگن ياماگوچي
    سبک: گوجوريو
    تاريخ تولد: 1909
    محل تولد: ژاپن
    گوگن ياماگوچي؛ گربه سبك گوجوريو
    گوجوريو اواخر سال 1920 در اوكيناوا توسط استاد مياجي پديد آمد. مياجي در سال 1931 در اقامتگاهي واقع در توكيو با گوگن كه بعدها معرف اصلي و رسمي سبك گوجو-ريو در ژاپن شد، آشنا شد.
    گوگن ياماگوچي متولد 1909 ژاپن است. قبل از شروع كاراته هنر شمشير زني را آموخته بود او يك تجربه دوازده ساله با خود داشت وقتي در 1931 با مياجي آشنا و از شاگردان وي شد. درسال 1937 دوره كاريش در كنار استاد به اتمام رسيد ياماگوچي شاخه اصلي گوجوريوي ژاپني (كه با مقايسه با سبك اوكيناوا مياجي بوجود آمده بود) را به عنوان سبكي شناخته شده و مردمي مطرح كرد و آن همانهايي است كه امروزه انجام مي‌دهند.
    اول از همه او آنچه در ظاهر ديده مي‌شود را عنوان كرد: كيمونوي سپيد و كمربند قرمز از دان 10 و موهاي بلند ريخته روي شانه‌ها كه همه و همه به اين استاد گوجو-ريو حالتي عرفاني مي‌داد. او جوانان ژاپني را ترغيب مي‌كرد تا به جستجوي معنويات بروند. پس از جنگ جهاني دوم، در محل تمرينش واقع در توكيو به جوانان درس اخلاقيات و زندگي مي‌داد. در طي جنگ جهاني دوم و در حاليكه استاد زنداني روسها بود يك ببر را بدون هيچ سلاحي و تنها با دست‌هايش شكست داد و به همين دليل عنوان «گربه» به او دادند. (به دليل روش مبارزه‌اش كه مثل گربه مي‌ماند) او به آنچه در طي سالها قرار گرفته بود، تسلط كامل داشت: آمادگي در دامن طبيعت، پناه‌بردن به كوهساران تفكر زير آبشار و فنون شوگاندو.
    در اواخر زندگيش ياماگوچي هرم كوچكي ساخت كه در زير آن به تفكر درباره عالم هستي مي‌پرداخت و بالاخره در 1989 در حالي كه كاراته را به استادان آينده، آموزش داده و افرادي مثل «ماسوتاتسو اوياما» خالق سبك كيوكوشين كاي را پرورش داده بود، از نظرها براي هميشه ناپديد شد.
    گوگن ياماگوچي افرادي مثل «ماسوتاتسو اوياما» خالق سبك كيوكوشين كاي را پرورش داده بود.
    به نقل از سایت هنرهای رزمی ایران

    [SIGPIC][/SIGPIC]

صفحه 1 از 5 12345 آخرینآخرین

برچسب ها برای این تاپیک

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/