پیروزی در باخت
زمانی که اولین بار یادگیری هنرهای رزمی را آغاز می کنید صحنه های خیالی مدام در ذهنتان نقش میبندد .
تنها دلیل آدم ها برای جنگیدن احساس عدم امینت واطمینان درونی آنهاست یعنی کسی که می خواهد با جنگیدن برتری خود را نسبت به دیگری ثابت کند فردی که از خودش مطمئن است و احساس امنیت می کند نیازی به اثبات چیزی ازطریق زور به دیگری ندارد در نتیجه او با سرافرازی و سربلندی خود را از معرکه دور مینماید یک هنرمندواقعی رزمی است.
فردی که در باطن آنقدر قوی است که هیچ احتیاجی به نمایش ظاهری قدرتش ندارد.
نکته اساسی کسب مهارت در تمامی هنرهای رزمی این است که فرد بیش از آنکه به فکر پیروزی در مبارزه ایباشد قادر باشد با سرافرازی از معرکه دور شود.
در این صورت شما با سربلندی قدم بر می دارید در حالی که از تحمل و صبر به خود می بالید و از این که از نتیجه مبارزه آگاهی دارید و مایل به جلوگیری از آن بوده اید خشنود و راضی هستید و این اعتماد به نفس به حریفتان منتقل می شود و او درک می کند که از یک شکست مسلم جان سالم به دربرده است.
اصطلاح چینی برای یک چنین اعتمادی کلمهسایاست که همچنین میتواند نیرو نیز معنی شود و محصول فرعی اعتماد به نفس است و در هر موقعیتی قابلت شخیص و شناسایی است هنرمندان رزمی که از قابلیتها و استعدادهای خود در رویارویی باوضعیتهای معین اطمینان خاطر دارند دقیقا مانند کسی هستند که در حوزه عملیاتی خودمهارت دارد.
به هر تقدیر داشتن اطمینان از خود و قابلیتهای شخصی به معنای بی پروایی و انجام دادن اعمال بی حساب و کتاب نیست.
گاهی لازم است که شما بجنگید وتن به مبارزه دهید و زمانی هم مجبورید مصالحه کنید.