صفحه 2 از 3 نخستنخست 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 21

موضوع: نویسندگان آلــــــمان

  1. #11
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    ولفگانگ هليد هس هايمر در 9 دسامبر 1916 در هامبورگ زاده شد. دوره دبيرستان را در مانهايم و سپس در انگلستان به پايان برد. با به قدرت رسيدن نازي ها در سال 1933 او و واليدنش به فلسطين گريختند و وي تا سال 1936 در آنجا مبل سازي و معماري داخلي منزل را فرا آموخت . او سپس از سال 1937 تا 1939 در لندن در رشته نقاشي و گرافيك به تحصيل پرداخت و با آغاز جنگ جهاني دوم به مدت پنج سال در مقام افسر اطلاعات ارتش انگلستان در فلسطين به خدمت نظام مشغول شد.

    او در دادگاه معروف نورنبرگ به عنوان مترجم به كار گرفته شد. وي تا سال 1950 بيشتر به روزنامه نگاري و نقاشي پرداخت و از آن پس نويسندگي را پيشه اصلي خود قرار داد.

    هيلد هس هايمر از اعضاي گروه ادب 47 (معروفترين گروه ادبي آلمان )، عضو فرهنگستان هنرهاي برلين و نيز عضو فرهنگستان زبان و ادبيات آلماني بود و جوايز ادبي و هنري فراواني دريافت داشت.

    وي افزون بر تدريس در دانشگاه هاي آلمان ، به ترجمه آثار برگزيده ادبيات انگليسي به آلماني و ترجمه آثاري از زبان آلماني به انگليسي پرداخت.

    از او آثار تحقيقي ارزشمندي درباره تئاتر معناباختگي (آبسورد)، يونسكو و بكت، ادبيات اگزيستانسياليستي ، طنز و ... نيز به جاي مانده است.

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  2. #12
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    ایوان اولبراخت که نام حقیقی او کامیل زمان است در ششم ژانویه سال 1882 در یکی از شهرهای کوچک بوهم شمال شرقی واقع در دامنه کوه های «کرکونوخه» (جبال غولن) پا به عرصه وجود نهاد. زادگاه اولبراخت سرزمینی است که روزگاری در آن دو ملیت مختلف و دو طبقه کاملاً متفاوت و مغایر در مقابر هم قرار داشتند، یکی طبقه سرمایه داران بزرگ که آلمانی بودند و دیگر طبقات متوسط و فقیر اجتماع که از نژاد «چک» به شمار می رفتند. خانواده اولبراخت از کوه نشینان قدیم و اصیل چک است که در میان افراد آن روح مبارزه علیه اشغالگری های آلمان در کشور چکوسلواکی و حس رحمت و شفقت نسبت به ستمدیدگان قوم یکی از سنن و شعایر ایلی و باستانی است. یکی از اعمام ایوان اولبراخت در سال 1848 به جرم شرکت در شورش هموطنان خود علیه اطریشیان به دار آویخته شد و عموی دیگرش در یکی از اعتصاب های اولیه کارگران کارخانه های نساجی چکوسلواکی به ضرب گلوله ژاندارم اطریشی از پای درآمد.

    پدر ایوان اولبراخت، آنتال ستاچک که خود مردی ادیب و دانشمند بود، مؤلف یک سلسله داستان های ممتاز راجع به زندگی مردم و مبارزات ملت چکوسلواکی در آن گوشه از سرزمین اجدادی است.

    زن اولبراخت، بانو هلنا مالیرژوا نیز مانند شوهر خویش نویسنده و روزنامه نگار است.

    اولبراخت پس از اتمام تحصیلات خود که قسمت اعظم آن را در وین پایتخت اطریش انجام داد عضو حزب سوسیال دموکرات چکوسلواکی شد و پس از اشتعال نایره جنگ جهانگیر اول با وجود مخالفت سران حزب به صف مخالفین تسلط امپراتوری اطریش – هنگری بر سرزمین اجدادی چک پیوست و به مبارزه نهانی و جسورانه ای علیه عمال امپراتوری مزبور پرداخت. پس از خاتمه جنگ اول که اولبراخت به سبب بیماری قلبی عملاً در آن شرکت نداشت و اسلحه به دست نگرفت، در سال 1920 سفری به اروپای شرقی کرد و روح و فکرش برای نوشتن آثار برجسته ای که بعدها به رشته تحریر کشید غنی شد.

    اولبراخت بعداً یکی از عمال مهم کشوری و یکی از روزنامه نگاران عالیقدر و به نام چکوسلواکی شد و درواقع شغل و حرفه او بیشتر روزنامه نگاری بود نه رمان نویسی و داستان سرایی. ایوان اولبراخت که بی شک یکی از اساتید مسلم نثر زبان جدید چکوسلواکی در سی ام دسامبر 1952 بدرود زندگی گفت.

    اولبراخت کمتر می نویسد و به قول خود تا فکری به مغزش نیفتد و خواب و آرام بر او حرام نکند قلم به دست نمی گیرد.

    شیوه نگارش اولبراخت محکم و شیوا و کامل است و بیشتر تحت تأثیر نوشته های بالزاک و داستایوسکی قرار دارد (چنانکه تأثیر آن دو نویسنده بزرگ در کتاب تاریکترین زندان او کاملاً محسوس است). اولبراخت در آثار خود که اکثر اجتماعی است محیط و شرایط مبارزات مردم را که خود نیز در آنها سهیم بوده است مجسم می نماید و آثار ادبی و روانی که فقط جنبه هنری آن مطمح نظر باشد کمتر دارد و شاید به همین دلیل باشد که او کتاب حاضر را که الحق زیبا و استادانه است از آثار دیگر خود کمتر می پسندد.

    آثار دیگر اولبراخت عبارتند از: آوارگان وحشی (1913) که سرگذشت پر ماجرا و اندوهبار بازیگران ولگرد سیرک های سیار است و دوستی عجیب ژزنیوس بازیگر (1919) که شرح مبارزات مخفیانه مردم چکوسلواکی علیه اطریشیان در زمان جنگ جهانگیر اول است و سرگذشت آن دخترک مبارز (1928) که آن نیز داستانی اجتماعی است. دیگر از آثار او کتابی است به نام «نه قصه شادی بخش از دوران اطریش و جمهوری» که در سال 1928 نوشته است و کتاب دیگری به نام زندگی در زندان ها که تا حدی شرح حال خود اوست.

    با آنکه بیشتر آثار اولبراخت اجتماعی است ولی در همه آنها به خصوص در «سرگذشت آن، دخترک مبارز» بحث های روانی بسیار دقیق و عمیق به زبانی بسیار ساده و روشن وجود دارد و اصولاً تحقیق روانی یکی از مشخصات برجسته آثار او به شمار می رود. این تحقیق روانی در کتاب تاریکترین زندان تقریباً عریان و بی پیرایه است و کم کم از صورت هزل و مطایبه به صورتی مؤثر و هیجان انگیز در می آید چنانکه می توان تاریکترین زندان را عمیقترین اثر هنری اولبراخت دانست.

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  3. #13
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    امیل لودویگ نویسنده برجسته و شهیر آلمانی در 25 ژانویه سال 1881 در شهر «برسلاو» آلمان چشم به جهان گشود. پس از مدتی تحصیل به دنبال تجارت و بازرگانی رفت و از مدرسه دست کشید. ولی به زودی بازرگانی را نیز رها کرده به تحصیل حقوق پرداخت و پس از آن کار وکالت را پیشه ساخت.

    مطالعه آثار ادبی جهان او را برانگیخت تا در صحنه ادبیات فلم فرسایی کند. کارهای اولیه او چندین نمایشنامه ازجمله «تریستان وایزوت»، «برژیا» و «ناپلئون» بودند که موفقیتی برای او به ارمغان آوردند. پس از مدتی با شروع جنگ جهانی اول به انگلستان رفت و چندی بعد به عنوان خبرنگار سیاسی و جنگی در یکی از مجلات آلمان استخدام و به کشورهای آلمانی زبان اعزام گردید. بیشتر وقت خویش را در سویس گذرانید و بعد از اتمام جنگ نیز تا سال 1940 در کشور سویس باقی ماند.

    لودویگ در این دوره از زندگی خویش، وقت خود را صرف نوشتن بیوگرافی شخصیت های برجسته جهان نمود و در این راه کسب شهرت و افتخار زیادی نمود در سال 1940 به آمریکا رفت و در تمام مدت جنگ جهانی دوم و همچنین تا به آخر عمر در همان کشور باقی ماند و عاقبت در سال 1949 در شصت وهشت سالگی در آمریکا بدرود حیات گفت. مهمترین آثار لودویگ به صورت بیوگرافی و شرح حال بزرگان جهان است. ولی نمایشنامه ها و داستان های او هریک به نوبه خود برجسته اند. آثار زیر از معروفترین نوشته های لودویگ می باشند: بتهوفن، ناپلئون، هلن، استالین، مانفرد، آبراهام لینکلن، آتلانتا، دیانا، بیسمارک، واگنر، گوته، فردریک ولیعهد پروس، روزولت، آزادی، نبوغ و شخصیت و مدیترانه.

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  4. #14
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    ارنست تئودور آمادئوس هوفمن ، نوازنده، شاعر، نمايشنامه نويس و افسانه سرا، شاد و پرشور بود و در عين حال غمگين و نوميد، و از دوستداران نوعي مشروب به نام پنج Punch) نوعي مشروب که آميخته اي است از رم و دارچين و ليموترش). و اطلاعات وسيعي در همه زمينه‌هاي ادبي و اجتماعي داشت. درباره آلمان و مشرق زمين چيزهاي زيادي مي‌دانست. تخيل بسيار نيرومندي داشت. و رمان‌ها و داستان‌هايي آفريد که جمعا نوعي هزار و يک شب مغرب زميني را به وجود آورده‌اند.

    شار نوديه (Charles Nodier) (1844-1780) از نويسندگاني است که از هوفمن تاثير پذيرفته و در داستان‌هاي او نيز وهم و خيال نقش مهمي‌را بازي مي‌کنند. "ديوهاي شب" (1821) و "ذره‌هاي پري گونه" (1832) از رمان‌هاي خوب او هستند. بعضي از ديگر نويسندگان و از جمله پتروس بورل (Petrus Borel) (1850-1809) مولف رمان‌هاي "خانم پوتيفار" (1839) و چند رمان ديگر از همين دست، فانتاستيک و رمانتيک را به شکلي درآميخته‌اند که اصالت هر دو نوع را حفظ کرده‌اند. ژرار دونروال (1855-1808) نيز رمان‌هاي فانتاستيکي دارد که در آن‌ها رويا را به مرز جنون مي‌رساند.

    "اکسيرهاي شيطان" (1816) رماني است که به داستان‌هاي سياه پليسي بي شباهت نيست و در رمان ديگر او "برداران مدارد"، نوادگان مجازات گناهان اجداد خود را متحمل مي‌شوند و معجون اسرارآميزي آن‌ها را از پا درمي‌آورد.

    ماجراهاي غم انگيز "برادران مدارد" ما را به ياد بدبياري‌هاي "راهب" اثر "لويس" مي‌اندازد که به گونه مرموزي به سوي بدبختي و گناه پيش مي‌رود. و اين داستان مکملي هم دارد که در آنجا برعکس همه به سوي سعادت و کمال مي‌روند و اين مجموعه از بهترين آثار رمانتيسم فانتاستيک است.

    داستان‌هاي "برداران سراپيون" (1819 تا 18219 در چهار جلد و شرح ماجراهاي شش دوست همدل و همراه است که در روز "سراپيون قديس" دور هم جمع مي‌شوند و داستان‌هاي پريان و حکايات خنده آور يا غم انگيز را براي همديگر نقل مي‌کنند. و اين داستان‌ها جنبه‌هاي گوناگون دنياي هوفمن را نشان مي‌دهند. اما داستان "شاهزاده خانم برامبيلا" (1820) آميخته اي است از حقيقت و خيال.

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  5. #15
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    پاول ارنست، رمان نویس و نمایشنامه نویس آلمانی به سال 1866 متولد و در سال 1936 درگذشت.

    برخی از آثار وی عبارتند از:

    اصول جامعه نوین
    پولی متر
    راهی به سوی قالب
    دمتریوس
    برونهیلد
    نمایشنامه های رستگاری
    آردیانه درناکسوس
    کاسندر
    یورک
    شاهزاده خانم شرق
    راه باریک به سوی خوشبختی
    خوشبختی لائوتنتان.

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  6. #16
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    گرهارد اوپتیمان، نویسنده و داستان نویس ناتورآلیسم آلمانی در سال 1862 پا به جهان گذاشت.
    او به خاطر یکی از داستان هایش موفق شد جایزه ادبی نوبل را در سال 1912 دریافت کند.
    درگذشت وی در سل 1946 می باشد.

    بعضی از آثار وی به شرح زیر است:

    تیسراند، فلوریان گایر، جشن صلح، ارواح منزوی، میشل کرامر، بری از پرومته، داستان کارناوال، تیل سوزنبان، پیش از طلوع خورشید، بافندگان، پوست سگ آبی، معراج هانل، هنشل گاریچی، رز برنت، مرد تنها، ناقوس گمشده، کماد اودیسه، آتریدن، دیوانه در کریستو امانوئل کوینت، کافری از زوانا، تیل اولن اشپیگل، رؤیای بزرگ، پیش از سپیده دمان، مصالحه، زندگی های تنها، همراه کرامپتون، نساجان، هانل، فرضیه هانل، بیورکت، ناقوس غرق شده، زنگ افسرده نوا، الگا، شلوک و جائو، مایکل کرامر، حریق بزرگ، ایفی ژنی در اولیس، مرگ آگامنون، الکترا، ایفی ژنی در دلفی، هنری بیچاره، رزبیرند، پی پا می رقصد، پرواز گابریل شلینگر، کریسیلدا، موش، تئاتر فستیوال، منجی سفید، یک مجموعه داستان، ویلاند، هاملت در ویتنبرگ، بهار در یونان، پیش از طلوع، نساجان، سفر آسمانی هانله، نیمتنه خز، فلوریاگیر، ناقوس گمشده، هاینزیش بینوا، پیش از شامگاهان، امانوئل کوینت، مسیح ابله، جشن صلح، مرد تنها و نساجان.

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  7. #17
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    زيگفريد لنتس يکي از مشهورترين نويسندگان آلماني پنجاه سال اخير به شمار مي رود. در واقع پس از مرگ هايريش بل برخي از منتقدان وي را در کنار گونترگراس ؛ پتر هانتکه و مارتين والزر براي جانشيني تخت و تاج ادبيات آلماني پيشنهاد کرده اند. لنتس در 17 مارس 1926 در ليک شهرکي واقع در ناحيه پروس شرقي به دنيا آمد. پس از آنکه لنتس زندگي در حکومت نازي ها و جنگ جهاني دوم را تجربه کرد در دانشگاه هامبورگ به تحصيل زبان و ادبيات انگليسي و فلسفه پرداخت. او از سال 1948 تا 1951 سر دبير نشريه معروف دي دولت بود و از 1951 به بعد به عنوان نويسنده آزاد شناخته شد.

    او در همان سال نخستين رمان خود(قوش ها درهوا بودند) را نوشت اما معروفترين اثرش بي شک ((ساعت درس آلماني)) است كه در سال 1968 منتشر شد . اين رمان يکي از پنج رمان برگزيده ادبيات معاصر آلمان شناخته شده است . لنتس در آثارش به مضامين اجتماعي توجه فراوان دارد در عين حال بويژه در داستان هاي نخستين او عامل طنز نقش مهمي ايفا ميکند.اين نويسنده به سبب نثر پخته و آثار باارزش ادبي خود جوايز متعددي از جمله جايزه ادبي برمر جايزه گريفوس جايزه توماس مان جايزه مانس اشپربر را دريافت کرده است.

    ويلدنبرگ بزرگ يكي از نوول هاي وي مي باشد .

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  8. #18
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    ریشارد دمل شاعری بود از مریدان نیتیچه و اشعارش آمیزه ای است از واقع گرایی و رمانتیسم، عرفان و خردگرایی وی به سال 1863 در آلمان متولد گردید و به سال 1920 چشم از جهان فرو بست.

    برخی از آثار وی بدین شرح است:

    تنها عشق
    زن و جهان
    دو انسان
    شهر ساکت
    بساشب ها
    سیره.

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  9. #19
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    کنراد فردیناند ث – ف مایر، نویسنده و شاعر آلمانی در سال 1825 متولد شد. وی نویسنده رمانتیک به شمار می رفت ولی بعدها از این شیوه رو گردانید و به رئالیسم گرایید.

    او در سال 1898 در سن 73 سالگی درگذشت.


    برخی از آثار او عبارتند از:

    یک انتقام
    نوول های تعویض
    شلیک در منبر
    زن عدالتخواه
    وسوسه پسکارو
    یورگ یناج
    قدیس
    طلسم
    گلوله ای از منبر
    پلاوتوس در منبر
    پیشخدمت گوستاو آدولف
    غم های پسربچه
    ازدواج راهب
    قاضی زن
    وسوسه پستارا
    آنجل ابورجیا.

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  10. #20
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4891
    Array

    پیش فرض

    فرانتس ورفل


    فرانتس ورفل یکی از بزرگترین نویسندگان آلمانی زبان قرن بیستم است. وی اصلاً یهودی بود و در سال 1890 در شهر پراگ متولد گردید. در فاصله دو جنگ جهانی، او و توماس مان و استفن تسوایک کانون ادبی معروفی داشتند که از مهمترین مراکز ادب آلمان به شمار می رفت و آثاری که مورد قبول این کانون قرار می گرفت در همه آلمان با استقبال فراوان مواجه می شد. در آغاز جنگ بین الملل دوم ورفل از راه فرانسه به آمریکا رفت و تا پایان جنگ در آمریکا ماند. یادگار ادبی این سفر او کتاب آواز برنادت است که تقریباً به تمام زبان های برجسته دنیا ترجمه شده و فیلم معروف آن که «هفت معجزه» لقب گرفته شهرت این کتاب را جهانگیر کرده. او در آمریکا به آئین کاتولیک درآمد و در سال 1945 در کالیفرنیا رخت از جهان بربست. وی از استادان بزرگ مکتب ادبی تحلیل و تجزیه است و بسیاری از آثار او از شاهکارهای ادبی قرن بیستم آلمان محسوب می شوند.
    از رمان های او می توان اینها را نام برد.

    مرگ یک خرده بورژوا
    قربانی گناهکار است
    گذشته زنده شده
    باربارا
    وردی یا رمان اپرا
    چهل رو موسی
    داغ
    پاسکارلا
    آسمان های از دست رفته
    بازیافته.

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



صفحه 2 از 3 نخستنخست 123 آخرینآخرین

برچسب ها برای این تاپیک

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/