صفحه 17 از 23 نخستنخست ... 7131415161718192021 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 161 تا 170 , از مجموع 224

موضوع: دیوان اشعار هاتف اصفهانی

  1. #161
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4892
    Array

    پیش فرض

    چو عبدالباقی آن خان فلک قدر

    که روی اوست چون گل زیب این باغ

    جوان‌بختی که باغ دولت اوست

    بود گر خوشتر از خلد برین باغ


    به قمصر داد فرمان تا بسازند

    یکی دلکش مقام دلنشین باغ


    به فرمانش بنا کردند باغی

    که چون آن نیست در روی زمین باغ


    نه باغی بل بهشتی زیبد آری

    چنان زیبا جوانی را چنین باغ


    از آنش باغ عشرت جز همین باغ

    که نبود جای عشرت جز همین باغ


    غرض چون سبز و خرم گشت دادش

    لقب دهقان گردون بهترین باغ


    پی تاریخ سالش کلک هاتف

    رقم زد (سبز بادا دایم این باغ)

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  2. #162
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4892
    Array

    پیش فرض

    فخر سادات رفیع الدرجات

    حضرت میر محمد صادق

    آن ز عباد به تقوی در پیش

    آن ز اعلام به دانش سابق


    از اکارم به مکارم برتر

    بر افاضل به فضایل فائق


    جامه‌ی علم و عمل کاو را بود

    دل دانا و زبان صادق


    رخت از دنیی فانی بربست

    به ملاقات الهی شایق


    رو سوی عالم باقی آورد

    به عنایات الهی واثق


    بود مشتاق جمال ازلی

    بیشتر زان که به عذرا وامق


    جان به کف شد بر جانان آری

    جان برد تحفه‌ی جانان عاشق


    چون ز دنیا شد و در خلد برین

    شد به اجداد گرامی لاحق


    گفت هاتف پی تاریخ که خلد

    بود از میر محمد صادق

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  3. #163
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4892
    Array

    پیش فرض

    صد هزار افسوس کز بی‌مهری گردون نهاد

    آفتاب عمر یوسف میرزا رو در زوال

    ماه اوج عزت از دور سپهر بی‌درنگ

    ناگه از اوج شرف رو کرد در برج و بال


    شد نهان در تیره خاک آن قیمتی گوهر که بود

    درة التاج سیادت قرة العین کمال


    طعمه‌ی گرگ اجل شد یوسف رویش چو بدر

    وز غمش شد پشت یعقوب فلک خم چون هلال


    مرغ روح لامکان سیرش ازین تنگ آشیان

    پر فشان سوی گلستان جنان بگشود بال


    بود از رخسار و قامت غیرت گل رشک سرو

    حیف از آن نورسته گل افسوس از آن نازک نهال


    شد گلی ناچیده در باغ جنان و ماتمش

    بیخت بر فرق جهان خاک غم و گرد ملال


    چون به شوق گلشن خلد برین زین مرحله

    خیمه‌ی اجلال بیرون زد به عزم ارتحال


    عقل با هاتف پی تاریخ سال رحلتش

    گفت بیرون از جهان شد یوسف مصر جلال

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  4. #164
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4892
    Array

    پیش فرض

    حیف ز حاجی نبی گوهر بحر وجود

    کز ستم آسمان گشت نهان در زمین

    در گران قیمتی بود و سپهر از جفا

    در دل خاکش نهاد ساخت چو گنجش دفین


    رفت ازین گلستان چون گل و احباب را

    ماند ازو داغ و درد در دل و جان حزین


    جانب خلد برین بار سفر بست و شد

    در روضات جنان همنفس حور عین


    چون ز غم آباد دهر، گشت ملول و به شوق

    کرد از این خاکدان رو به مقام امین


    خامه‌ی هاتف نوشت از پی تاریخ او

    منزل حاجی نبی باد بهشت برین

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  5. #165
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4892
    Array

    پیش فرض

    شمع بزم اهل دل آقا علی‌اکبر که بود

    همچو مهر از روی او روشن شبستان جهان

    آنکه تا جا داشت جان آگهش در جسم پاک

    یکدم از فرمان حق فارغ نبودش جسم و جان


    صد هزار افسوس کز عالم جوان رفت و نهاد

    داغ دوری بر دل مرد و زن و پیر و جوان


    چون به آهنگ گلستان جنان پرواز کرد

    مرغ روح لامکان سیرش ازین تنگ آشیان


    خامه‌ی هاتف پی تاریخ سال او نوشت

    باد ماوای علی‌اکبر بهشت جاودان

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  6. #166
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4892
    Array

    پیش فرض

    تازه گل خرم باغ جهان

    آه که بر خاک هلاک اوفتاد

    سرو سهی قامت این بوستان


    رفت محمدعلی آن تازه گل

    در چمن دهر به باد خزان


    حیف از آن گوهر یکتا که کرد

    جا به دل خاک ازین خاکدان


    حیف از آن کوکب رخشان که ساخت

    دور سپهرش ز نظرها نهان


    چون به جوانی ز جهان خراب

    گشت روان سوی ریاض جنان


    هاتف دلخسته که در ماتمش

    داشت شب و روز خروش و فغان


    گفت به تاریخ که سوی جنان

    رفت محمدعلی نوجوان

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  7. #167
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4892
    Array

    پیش فرض

    دریغ و درد کز بیداد گردون

    شد از بزم احبا میر مؤمن

    ازین ویرانه منزل رخت بربست

    به سوی باغ طوبی میر مؤمن


    گرفتش دل ازین دیر پرآشوب

    به جنت کرد ماوا میر مؤمن


    دلش از هر غمی آسود، چون یافت

    به گلزار جنان جا میر مؤمن


    غرض از بزم دنیا چون شتابان

    روان شد سوی عقبی میر مؤمن


    به تاریخش رقم زد کلک هاتف

    که رفت از بزم دنیا میر مؤمن

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  8. #168
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4892
    Array

    پیش فرض

    خسرو کشور سخن مشتاق

    صاحب رای پیر و طبع جوان

    قطب سادات آن که می‌بخشید

    قالب لفظ را ز معنی جان


    آن که از بحر طبع گوهرزای

    چون شدی در شاهوار افشان


    از لالی نظم او گشتی

    منفعل گوهر و خجل عمان


    آن که اشعار او که در هر یک

    آشکار است رازهای نهان


    عاشقان راست چاره‌ی غم عشق

    عارفان راست مایه‌ی عرفان


    آنکه پیوسته از حجاب خفا

    بردی از خامه مداد بیان


    نوعروسان بکر معنی را

    موکشان سوی جلوه‌گاه عیان


    طوطی بذله گوی گلشن دهر

    بلبل خوش نوای باغ جهان


    چون درین تنگ آشیانه ندید

    جای پرواز و عرصه‌ی طیران


    طایر روح لامکن سیرش

    کرد آهنگ روضه‌ی رضوان


    حیف و صدحیف از آن یگانه‌ی دهر

    حیف و صدحیف از آن وحید زمان


    که سرا بوستان عمرش را

    موسم دی رسید و فصل خزان


    از نوای حیات چون لب بست

    آن خوش آهنگ مرغ خوش الحان


    شد تذروش به باغ نوحه سرا

    عندلیبش به باغ مرثیه خوان


    رفت و در ماتم و مصیبت او

    از زمین شد بلند تا کیوان


    از دل شیخ و شاب ناله و آه

    از لب مرد و زن خروش و فغان


    چون سوی باغ خلد کرد آهنگ

    هاتف از خامه‌ی شکسته زبان


    بهر تاریخ زد رقم (دایم

    جام مشتاق باد صحن جنان)

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  9. #169
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4892
    Array

    پیش فرض

    به حکم بنده‌ی خلاق آن رزاق بی‌منت

    که کردش کافل ارزاق لطف قادر منان

    امیر بی‌نظیر مرحمت‌پرور که از دادش

    شود بی‌باک آهوبره گرگ پیر را مهمان


    دلیر شیرگیر معدلت‌پرور که از بیمش

    کند در بیشه شیر شرزه چنگال خود از دندان


    پس از تعمیر کاشان کز ازل می‌بود ویرانه

    به یمن همت عالیش چون گردید آبادان


    بنا شد خانه‌ی دلکش روان شد جوی آبی خوش

    به خوبی روضه‌ی رضوان به صافی چشمه‌ی حیوان


    زلال حوض آن پیوسته روح‌افزار و جان‌پرور

    نسیم صحن آن همواره عنبربیز و مشک‌افشان


    ازین دلکش بنا کاشان به اصفاهان همی نازد

    سزد هر چند بر گلزار جنت نازد اصفاهان


    چو از معماری لطف خدا بر پا شد این خانه

    که در وی با نیش خرم زید با عمر جاویدان


    پی تاریخ سال آن رقم زد خامه‌ی هاتف

    همی نازد به اصفاهان ازین دلکش بنا کاشان

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  10. #170
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4892
    Array

    پیش فرض

    چو حوری جهان آن پسندیده زن

    از این عالم پرشر و شور شد

    خرد بهر تاریخ فوتش نوشت

    به جنات عدن از جهان حور شد

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



صفحه 17 از 23 نخستنخست ... 7131415161718192021 ... آخرینآخرین

برچسب ها برای این تاپیک

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/