صفحه 16 از 23 نخستنخست ... 6121314151617181920 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 151 تا 160 , از مجموع 224

موضوع: دیوان اشعار هاتف اصفهانی

  1. #151
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4892
    Array

    پیش فرض

    سپهر مجد و خورشید سماحت اختر عزت

    نظام عالم و دستور گیتی آصف دوران

    جناب صاحب اعظم خدیو افخم اکرم

    ربیع گلشن عالم بهار عالم امکان


    جهانگیر و جهانبخش و جهاندار و جهان داور

    که گردونش نپیچد گردن از حکم و سر از فرمان


    جوانمرد و جوانبخت و جوان طبع و جوان دولت

    که در ایام او نو شد جهان و تازه شد کیهان


    به دست و کلک او نازند ملک و دین بود آری

    قوام دین و ملت این نظام ملک و دولت آن


    گرش خلق جهان جان جهان گویند می‌شاید

    که آمد عالم فرسوده را بر تن ز عدلش جان


    کهن گلدسته‌ی قم را که ویران بود بنیادش

    مجدد شد به حکم او اساس و تازه شد بنیان


    تعالی الله زهی گلدسته‌ی زیبا که پنداری

    به هم بر بسته از گل دسته‌ی دهقان این بستان


    بود مقری بر اوجش با سروش چرخ هم نغمه

    مؤذن بر فرازش با خروش عرش همدستان


    به گلبانگ بلند آوازه‌ی انصاف و جود او

    به شرق و غرب ازین گلدسته خواهد رفت جاویدان


    غرض چون نو شد این گلدسته‌ی زیبا و رفت از وی

    سوی عرش برین بانگ مذن‌های خوش الحان


    دبیر خامه‌ی هاتف پی تاریخ اتمامش

    رقم زد: شد ز حکم آصف این گلدسته آبادان

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  2. #152
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4892
    Array

    پیش فرض

    بلبل گویای این باغ آذر از دور سپهر

    لب فروبست از نوای زندگی ناگاه آه

    ناگهان دم درکشید از بذله‌ی دلکش دریغ

    عاقبت خاموش گشت از نغمه‌ی دلخواه آه


    دامن صحبت کشید از چنگ اهل دل فسوس

    ظل رحمت برگرفت از فرق اهل الله آه


    صبح او گردید شام از گردش انجم فغان

    روز عالم شد سیاه از دور مهر و ماه آه


    رشته‌ی آمال ما زان در فاخر بس دراز

    رشته‌ی عمر وی آمد لیک بس کوتاه آه


    کرد تنها عزم ره وز دوستان کس را نبرد

    خاصه چون من چاکری با خویشتن همراه آه


    راز دل ناگفته چشم از محرمان پوشید و رفت

    کس ز راز آن دل آگه نشد آگاه آه


    چرخ روبه باز کردش طعمه‌ی گرگ اجل

    شد زبون شیری چو او در چنگ این روباه آه


    یوسف افتاد ار به چاه آخر ز چاه آمد برون

    یوسف من ماند تا آخر زمان در چاه آه


    چون سوی جنت به پرواز آمد اندر ماتمش

    بر فلک رفت از دل و جان گدا و شاه آه


    کلک هاتف از پی تاریخ سال رحلتش

    زد رقم از بلبل گویای این باغ آه آه

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  3. #153
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4892
    Array

    پیش فرض

    در عهد خان دوران فرمانروای گیتی

    یعنی کریمخان آن خان سپهر خرگاه

    شیرافکنی که در رزم گر شیر بیند او را

    از پیش او گریزد چون شیر دیده روباه


    فرماندهی که بر چرخ روز و شب و مه و سال

    در حکم او بود مهر فرمان او برد ماه


    گردن‌کشی که هر صبح بر درگهش ز مژگان

    گردنکشان عالم روبند خاک درگاه


    فخر زمانه حاجی آقا محمد آمد

    از خلق و خوی نیکو چون خلق را نکوخواه


    در رفع فتنه و ظلم کوشید در صفاهان

    تا پای فتنه را ساخت چون دست ظلم کوتاه


    از بهر تشنگان ساخت حوضی پر آب و چاهی

    کاب حیات از وی جاری است گاه و بیگاه

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  4. #154
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4892
    Array

    پیش فرض

    فخر زمان میرزا صادق نیکو سرشت

    معدن عز و شرف، منبع جود و سخا

    آن که رسد روز و شب از کف فیاض او

    جود به هر بی‌نصیب، فیض به هر بینوا


    منتظر فیض حق بود شب و روز و گشت

    عاقبت از لطف حق، کام دل او روا


    از افق او دمید کوکب رخشنده‌ای

    کرده مه و مهر از آن، کسب فروغ و ضیا


    از صدفش شد پدید در گران قیمتی

    هم ز صفا بی‌نظیر، هم ز شرف بی‌بها


    از چمنش برکشید سرو سهی قامتی

    تازه و تر چون خضر، بر لب آب بقا


    در چمن او شکفت تازه گلی مشکبوی

    نکهت او دلفریب، طلعت او جان فزا


    آمد از او در وجود کودک فرخنده‌ای

    سرو قد و گلعذار، مهر رخ و مه لقا


    سرو ز قدش خجل گل ز رخش منفعل

    غیرت گل رشک سرو، در شرف و در صفا


    هر طرف از بوی اوست مشک‌فشان روز و شب

    جیب نسیم سحر، دامن باد صبا


    نام نکو خواستند بهر وی و عاقبت

    کرد محمدرضا، نامزد او قضا


    چون به سعادت گذاشت پا به جهان و گرفت

    مهر رخش همچو جان، بر رخ احباب جا


    هاتف عشرت نصیب از پی تاریخ او

    کرد رقم کامیاب باد محمدرضا

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  5. #155
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4892
    Array

    پیش فرض

    چون ز بیداد چرخ بدرنسا

    شد ز عالم به جنت الماوی

    گفت هاتف برای تاریخش

    از جهان رفت حیف بدرنسا

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  6. #156
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4892
    Array

    پیش فرض

    حیف از هدیه آن گل رعنا

    که پری چهره بود و حور سرشت

    حیف از آن تازه گل که بر شاخش

    دست گلچین روزگار نهشت


    از حریرش لباس بود آخر

    بسترش خاک گشت و بالین خشت


    رشته‌ی عمر آن یگانه گهر

    گردش چرخ بین چگونه برشت


    بود تا مزرع جهانش جای

    تخم خیرات جاودانی کشت


    همه نیکی گزید و نیکی کرد

    آری از خوب برنیاید زشت


    الغرض چون ازین جهان خراب

    سوی گلزار خلد رفت نوشت:


    هاتف خسته‌دل به تاریخش

    از جهان هدیه شد به سوی بهشت

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  7. #157
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4892
    Array

    پیش فرض

    دریغ و درد که دور سپهر فاطمه را

    به کام ریخت به ناکام شربت فرقت

    هزار حیف ازین مایه‌ی عفاف که بود

    طراز قامت رعناش کسوت عصمت


    دل از متاع جهان کند از آن به آسانی

    که داشت دوش و برش زیب و زینت عفت


    ازین سرای پرآشوب، جان آگاهش

    ملول گشت و روان شد به خلوت جنت


    چو سوی بزم جنان شد ز بزم هم‌نفسان

    چه باکش از غم دوری و کربت و غربت


    غرض چو کرد ازین گلستان پرخس و خار

    به سوی گلشن جنت عزیمت و رحلت


    رقم زد از پی تاریخ رحلتش هاتف

    مکان فاطمه بادا به ساحت جنت

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  8. #158
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4892
    Array

    پیش فرض

    به تایید دارای گردون سپهر

    که لطفش بود آب این سبز کشت

    شد از حاجی آقا محمد جهان

    خصوص اصفهان رشک باغ بهشت


    در آنجا ز سعیش که مشکور باد

    شد آباد هم مسجد و هم کنشت


    برافراخت بنیان افعال نیک

    برانداخت بنیان اعمال زشت


    در آن شهر دلکش یکی باغ ساخت

    که مشک و عبیرش بود خاک و خشت


    گل عشرت‌آمیز آن روضه را

    تو گوئی که از آب حیوان سرشت


    ز گیسوی عنبرفشان حورعین

    پی استوای زمین رشته رشت


    خزانش فرحبخش چون نوبهار

    دیش جانفزا همچو اردیبهشت


    از آن دلگشا نام کردش خرد

    که در دل تماشای آن غم نهشت


    چو آن باغ فردوس مانند را

    نهادند بنیاد هاتف نوشت


    به شوق از پی سال تاریخ آن

    که دایم بود دلگشا چون بهشت

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  9. #159
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4892
    Array

    پیش فرض

    هزار افسوس کز بیداد گردون

    ز دنیا قدوه‌ی اهل زمین رفت

    امام و مقتدای اهل دین شد

    سر و سر حلقه‌ی اهل یقین رفت


    فلک برد از جهان حاجی حسن را

    رواج و رونق از شرع مبین رفت


    درین غمخانه شد دلگیر جانش

    به عشرت‌خانه‌ی خلد برین رفت


    به دارالخلد چون بشنید جانش

    ندای فادخلوها خالدین رفت


    به پاکی زاده شد در خاک و شد پاک

    چنان آمد به دنیا و چنین رفت


    غرض چون زین سرای پر دد و دام

    سوی آرامگاه حورعین رفت


    به تاریخش رقم زد کلک هاتف

    ز دنیا پیشوای اهل دین رفت

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  10. #160
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4892
    Array

    پیش فرض

    چون آقا صادق آن فروزان اختر

    تزویج نمود دختری مه‌پیکر

    کلک هاتف برای تاریخ نوشت

    گردید مهی قرین مهر انور

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



صفحه 16 از 23 نخستنخست ... 6121314151617181920 ... آخرینآخرین

برچسب ها برای این تاپیک

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/