صفحه 10 از 23 نخستنخست ... 6789101112131420 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 91 تا 100 , از مجموع 224

موضوع: دیوان اشعار هاتف اصفهانی

  1. #91
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4892
    Array

    پیش فرض

    دل من ز بیقراری چو سخن به یار گویم

    نگذاردم که حال دل بیقرار گویم


    شنود اگر غم من نه غمین نه شاد گردد

    به کدام امیدواری غم خود به یار گویم

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  2. #92
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4892
    Array

    پیش فرض

    هر شبم ناله‌ی زاری است که گفتن نتوان

    زاری از دوری یاری است که گفتن نتوان


    بی مه روی تو ای کوکب تابنده مرا

    روز روشن شب تاری است که گفتن نتوان


    تو گلی و سر کوی تو گلستان و رقیب

    در گلستان تو خاری است که گفتن نتوان


    چشم وحشی نگه یار من آهوست ولی

    آهوی شیر شکاری است که گفتن نتوان


    چون جرس نالد اگر دل ز غمت بیجا نیست

    باری از عشق تو باری است که گفتن نتوان


    هاتف سوخته را لاله صفت در دل زار

    داغی ز لاله عذاری است که گفتن نتوان

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  3. #93
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4892
    Array

    پیش فرض

    بر خاکم اگر پا نهد آن سرو خرامان

    هر خار مزارم زندش دست به دامان


    شاهان همه در حسرت آنند که باشند

    در خیل غلامان تو از خیل غلامان


    زاهد چه عجب گر زندم طعنه نداند

    آگاهی از احوال دل سوخته خامان

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  4. #94
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4892
    Array

    پیش فرض

    به یک نظاره چون داخل شدی در بزم میخواران

    گرفتی جان ز مستان و ربودی دل ز هشیاران


    چه حاصل از وفاداری من کان بی‌وفا دارد

    وفا با بی‌وفایان، بی‌وفائی با وفاداران


    تویی کافشاند و ریزد به کشت دوست و دشمن

    سموم قهر تو اخگر سحاب لطف تو باران


    به جان و دل تو را هر سو خریداری بود چون من

    به سیم و زر اگر بوده است یوسف را خریداران

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  5. #95
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4892
    Array

    پیش فرض

    آن کمان ابرو کند چون میل تیرانداختن

    ناوک او را نشان می‌باید از جان ساختن


    سروران چون گو به پای توسنش بازند سر

    چون کند آن شهسوار آهنگ چوگان باختن


    داد مظلومان بده تا چند ای بیدادگر

    رخش بیداد و ستم بر دادخواهان تاختن


    باغبان پرداخت گلشن را، اکنون باید به می

    در چمن ز آیینه‌ی دل زنگ غم پرداختن


    سازگاری چون ندارد یار هاتف بایدت

    ز آتش غم سوختن با سوز هجران ساختن

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  6. #96
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4892
    Array

    پیش فرض

    منم آن رند قدح نوش که از کهنه و نو

    باشدم خرقه‌ای آنهم به خرابات گرو


    زاهد آن راز که جوید ز کتاب و سنت

    گو به میخانه در آی و ز نی و چنگ شنو


    راز کونین به میخانه شود زان روشن

    که فتاده‌است به جام از رخ ساقی پرتو


    چه کند کوه کن دلشده با غیرت عشق

    گر نه بر فرق زند تیشه ز رشک خسرو


    هر طرف غول نوا خوان جرس جنبانی است

    در ره عشق به هر زمزمه از راه مرو


    منزل آنجاست درین بادیه کز پا افتی

    در ره عشق همین است غرض از تک و دو


    بستگی‌ها به ره عشق و گشایش‌ها هست

    بسته شد هاتف اگر کار تو دلتنگ مشو

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  7. #97
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4892
    Array

    پیش فرض

    گردد کسی کی کامیاب از وصل یاری همچو تو

    مشکل که در دام کسی افتد شکاری همچو تو


    خوبان فزون از حد ولی نتوان به هر کس داد دل

    گر دل به یاری کس دهد باری به یاری همچو تو


    چون من نسازی یک نفس با سازگاری همچو من

    پس با که خواهد ساختن ناسازگاری همچو تو


    چون من به گلگشت چمن چون بشکفد آن تنگدل

    کش خار خاری در دل است از گلعذاری همچو تو


    رفتی و غم‌ها در دلم خوش آنکه باز آیی و من

    گویم غم دل یک به یک با غمگساری همچو تو


    از یار بگسل ای رقیب آخر زمانی تا به کی

    باشد گلی مانند او پهلوی خاری همچو تو


    هاتف ز عشقت می‌سزد هر لحظه گر بالد به خود

    جز او که دارد در جهان زیبانگاری همچو تو

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  8. #98
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4892
    Array

    پیش فرض

    خوش آنکه نشینیم میان گل و لاله

    ماه و تو به کف شیشه و در دست پیاله


    در طرف چمن ساقی دوران می عشرت

    در ساغر گل کرده و پیمانه‌ی لاله


    بر سرو و سمن لؤلؤ تر ریخته باران

    بر لاله و گل در و گهر بیخته ژاله


    وز شوق رخ و قامت تو پیش گل و سرو

    بلبل کند افغان به چمن فاخته ناله


    ای دلبر گلچهره که مشاطه‌ی صنعت

    بالای گل از سنبل تر بسته کلاله


    آهنگ چمن کن که به کف بهر تو دارد

    گل ساغر و نرگس قدح و لاله پیاله


    عید است و به عیدی چه شود گر به من زار

    یک بوسه کنی زان لب جان بخش حواله


    گفتی چه بود کار تو هاتف همه‌ی عمر

    هر روز دعا گوی توام من همه ساله

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  9. #99
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4892
    Array

    پیش فرض

    بود مه روی آن زیبا جوان چارده ساله

    ولی ماهی که دارد گرد خویش از مشک‌تر هاله


    خدا را رحمی از جور و جفایت چند روز و شب

    زنم فریاد و گریم خون کشم آه و کنم ناله

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



  10. #100
    سرپرست
    شعار بلد نیستم
    تاریخ عضویت
    Feb 2010
    محل سکونت
    ایران زمین
    نوشته ها
    25,693
    تشکر تشکر کرده 
    20,666
    تشکر تشکر شده 
    10,290
    تشکر شده در
    4,519 پست
    حالت من : Motarez
    قدرت امتیاز دهی
    4892
    Array

    پیش فرض

    مهر رخسار و مه جبین شده‌ای

    آفت دل بلای دین شده‌ای


    مهر و مه را شکسته‌ای رونق

    غیرت آن و رشک این شده‌ای


    پیش ازین دوست بودیم از مهر

    دشمن من کنون ز کین شده‌ای


    من چنانم که پیش ازین بودم

    تو ندانم چرا چنین شده‌ای


    ننشستی چرا دمی با من

    گرنه با غیر همنشین شده‌ای


    دل ز رشکم طپد چو بسمل باز

    بهر صیدی که در کمین شده‌ای


    غزلی گفته‌ای دگر هاتف

    که سزاوار آفرین شده‌ای

    در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت



صفحه 10 از 23 نخستنخست ... 6789101112131420 ... آخرینآخرین

برچسب ها برای این تاپیک

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/