مولا جان
دنیا آرام و قرار ندارد همه جا دشنه می فروشند عالمی ست با یک بغل فریاد خشکیده بر دیوار گلو و چشمهایی که خیره به آن سوی ابرهاست تا کسی به داد دنیا برسد
عشق صاعقه ای بزند و زمین قرار بگیرد
گفتی هر یک از شما باید کاری کند که بسبب آن به محبت ما نزدیک شود
مولا جان،تمام دار و ندار ما دوست داشتن شماست و این خس خس نفسهای ما که جمعه ها می شنوی
فریاد حنجره شرمسارمان است
از ما بپذیر
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)