مولا جان

دنیا آرام و قرار ندارد همه جا دشنه می فروشند عالمی ست با یک بغل فریاد خشکیده بر دیوار گلو و چشمهایی که خیره به آن سوی ابرهاست تا کسی به داد دنیا برسد



عشق صاعقه ای بزند و زمین قرار بگیرد

گفتی هر یک از شما باید کاری کند که بسبب آن به محبت ما نزدیک شود

مولا جان،تمام دار و ندار ما دوست داشتن شماست و این خس خس نفسهای ما که جمعه ها می شنوی

فریاد حنجره شرمسارمان است

از ما بپذیر

Emza 5