آفتاب پرده نشین بیا

سلام


اگر از حال ما بخواهی بد نیستیم

فقط این بغض نیامدنت روی گلویمان می لغزد و دقیقه های سرد بی فانوس شتابان پشت سر هم جان به لبمان کرده اند.

گاهی بدلم خیره می شوم

این کوتاهی های ما

این نق زدن های گاه و بیگاه

این گاهی کم آوردن های ما

اینها را بحساب کوچکیمان بگذار و به بزرگیت ما را ببخش

تو اَمامی بیایی حال ما خوب خوب می شود

خدا پشت و پناهت