بوی انتظار در دهان شب می پیچد و آدینه های منتظر این تابستان داغ، دلتنگی نفس گرفته اند .

نمی آیی؟

به حال و روز ما نگاه نمی کنی؟

این طعنه زدن ها

این کی،کی گفتن ها

همه حکایت از خواهشهای لبریز برای آمدن یک منجی دارد.

ما، عطش یک دم مسیحایی داریم تا بر این بی حوصله گی هایی مدام و این اخم و تخم های کسل کننده مرهم بگزارد.

صبر کنیم؟

باشد

حالا که سهم ما انتظار است باز هم صبر می کنیم تا نفسهای خداییت یک روز دلهای به زنگار نشسته و فرسنگها دور از همه این دهکده کوچک جهانی را صیقل دهد.

(علی احمدی)

اللهم عجل لولیک الفرج