بی ته هر شو سرم بر بالش آیو
چو نی از استخوانم نالش آیو
شب هجران بجای اشک چشمم
ز مژگان پارههای آتش آیو
بی ته هر شو سرم بر بالش آیو
چو نی از استخوانم نالش آیو
شب هجران بجای اشک چشمم
ز مژگان پارههای آتش آیو
در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت
نسیمی کز بن آن کاکل آیو
مرا خوشتر ز بوی سنبل آیو
چو شو گیرم خیالش را در آغوش
سحر از بسترم بوی گل آیو
در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت
سحرگان که بلبل بر گل آیو
بدامان اشک چشمم گل گل آیو
روم در پای گل افغان کنم سر
که هر سوته دلی در غلغل آیو
در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت
صدای چاوشان مردن آیو
بگوش آوازهی جان کندن آیو
رفیقان میروند نوبت به نوبت
وای آن ساعت که نوبت وامن آیو
در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت
بیته گلشن به چشمم گلخن آیو
واته گلخن به چشمم گلشن آیو
گلم ته گلبنم ته گلشنم ته
که واته مرده را جان بر تن آیو
در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت
کجا بی جای ته ای بر همه شاه
که مو آیم بدانجا از همه راه
همه جا جای ته مو کور باطن
غلط گفتم غلط استغفرالله
در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت
غم عشقت ز گنج رایگان به
وصال تو ز عمر جاودان به
کفی از خاک کویت در حقیقت
خدا دونه که از ملک جهان به
در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت
غم و درد دل مو بی حسابه
خدا دونه دل از هجرت کبابه
بنازم دست و بازوی ته صیاد
بکش مرغ دلم بالله ثوابه
در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت
مو را درد دلم خو کرده واته
ندونی درد دل ای بیوفا ته
بوره مو سوته دل واته سپارم
ته ذونی با دل و دل ذونه با ته
در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت
دل مو دایم اندر ماتم ته
بدل پیوسته بیدرد و غم ته
چه پرسی که چرا قدت ببوخم
خم قدم از آن پیچ و خم ته
در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)