بسر غیر ته سودائی ندیرم
بدل جز ته تمنائی ندیرم
خدا دونه که در بازار عشقت
بجز جان هیچ کالائی ندیرم
بسر غیر ته سودائی ندیرم
بدل جز ته تمنائی ندیرم
خدا دونه که در بازار عشقت
بجز جان هیچ کالائی ندیرم
در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت
بغیر ته دگر یاری ندیرم
به اغیاری سر و کاری ندیرم
بدکان ته آن کاسد متاعم
که اصلا روی بازاری ندیرم
در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت
همه عالم پر از کرد چه سازم
چو مو دلها پر از درد چه سازم
بکشتم سنبلی دامان الوند
همواز طالعم زرد چه سازم
در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت
بدل درد غمت باقی هنوزم
کسی واقف نبو از درد و سوزم
نبو یک بلبل سوته به گلشن
به سوز مو نبو کافر به روزم
در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت
فلک بر هم زدی آخر اساسم
زدی بر خمرهی نیلی لباسم
اگر داری برات از قصد جانم
بکن آخر ازین دنیا اساسم
در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت
بشم واشم ازین عالم بدر شم
بشم از چین و ما چین دورتر شم
بشم از حاجیان حج بپرسم
که این دوری بسه یا دورتر شم
در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت
قدح بر گیرم و سیر گلان شم
بطرف سبزه و آب روان شم
دو سه جامی زنم با شادکامی
وایم مست و بسیرلالیان شم
در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت
خدایا واکیان شم واکیان شم
بدین بیخانمانی واکیان شم
همه از در برانند سوته آیم
ته که از در برانی واکیان شم
در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت
ز وصلت تا بکی فرد آیم و شم
جگر پر سوز و پر درد آیم و شم
بموگوئی که در کویم نیایی
مو تا کی با رخ زرد آیم و شم
در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت
سر کویت بتا چند آیم و شم
ز وصلت بی نوا چند آیم و شم
بکویت تا ببیند دیده رویت
نترسی از خدا چند آیم و شم
در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)