ز دست چرخ گردون داد دیرم
هزاران ناله و فریاد دیرم
نشنید دستانم با خس و خار
چگونه خاطر خود شاد دیرم
ز دست چرخ گردون داد دیرم
هزاران ناله و فریاد دیرم
نشنید دستانم با خس و خار
چگونه خاطر خود شاد دیرم
در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت
مو از قالوا بلی تشویش دیرم
گنه از برگ و باران بیش دیرم
اگر لاتقنطوا دستم نگیرد
مو از یاویلنا اندیش دیرم
در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت
مو از جور بتان دل ریش دیرم
زلاله داغ بر دل بیش دیرم
چو فردا نامه خوانان نامه خوانند
من شرمنده سر در پیش دیرم
در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت
ز عشقت آتشی در بوته دیرم
در آن آتش دل و جان سوته دیرم
سگت ار پا نهد بر چشم ای دوست
بمژگان خاک راهش رو ته دیرم
در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت
بسر شوق سر کوی ته دیرم
بدل مهر مه روی ته دیرم
بت من کعبهی من قبلهی من
ته ای هر سو نظر سوی ته دیرم
در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت
هزاران غم بدل اندوته دیرم
هزار آتش بجان افروته دیرم
بیک آه سحر کز دل برآرم
هزاران مدعی را سوته دیرم
در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت
زعشقت آتشی در بوته دیرم
در آن آتش دل و جان سوته دیرم
سگت ار پا نهد بر چشمم ایدوست
بمژگان خاک پایش روته دیرم
در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت
دلی نازک بسان شیشه دیرم
اگر آهی کشم اندیشه دیرم
سرشکم گر بود خونین عجب نیست
مو آن نخلم که در خون ریشه دیرم
در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت
زهجرانت هزار اندیشه دیرم
همیشه زهر غم در شیشه دیرم
ز نا سازی بخت و گردش چرخ
فغان و آه و زاری پیشه دیرم
در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت
مو آن رندم که عصیان پیشه دیرم
بدستی جام و دستی شیشه دیرم
اگر تو بیگناهی رو ملک شو
من از حوا و آدم ریشه دیرم
در دنیا هیچ بن بستی نیست.یا راهی خواهم یافت،یا راهی خواهم ساخت
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)