هوش من طبيعيه اما...
این کودکان نیازمند آن هستند که علاوه بر آموزش معمول کلاس، در ساعاتی از روز تحت آموزشهای خاص توسط معلم تعلیم دیده قرار بگیرند. علاوه بر درمان اختلال یادگیری، باید اختلالات روانپزشکی همراه نیز مورد توجه درمانی قرار بگیرند مانند: اختلال بیش فعالی، کم توجهی، اضطراب، افسردگی و ... در نظر داشته باشید که 75 درصد کودکان، اختلال یادگیری نقصهای قابل توجهی در مهارتهای اجتماعی دارند، آموزش مهارتهای اجتماعی را از آنان دریغ نکنید
اختلال یادگیری یعنی رشد ناکافی مهارتهای خاص تحصیلی که به علت بیماری جسمی یا عصبی نباشد. این کودکان علیرغم هوش طبیعی در یک یا چند حوزه درسی مشکل یادگیری دارند و تواناییهایی مانند خواندن، نوشتن و یا ریاضیات به طور قابل توجهی کمتر از سطح توانایی عمومی کودک است. یعنی این عدم توانایی در حوزه تحصیلی خاص زیر سطح مورد انتظار براساس سن، هوش، و آموزش کلاسی کودک میباشد. این کودکان علیرغم هوش خوب و یا متوسط، در دریافت اطلاعات، تجزیه و تحلیل آن و بروز آن مشکل دارند. اغلب شکایات والدین آن است که علیرغم اینکه کودک آنها در سایر حوزههایی غیر از مسائل درسی خوب عمل میکند ولی در مورد درس و مدرسه ضعیف عمل میکند و در یک یا چند درس مشکل اساسی دارد.
کودکان دارای انواع اختلالات یادگیری،اغلب دارای هوش خوب و یا متوسط هستند اما در در دریافت اطلاعات، تجزیه و تحلیل آن و ... مشکل دارند. علیرغم اینکه در سایر حوزههایی غیر از مسائل درسی خوب عمل میکند ولی در مورد درس و مدرسه ضعیف عمل میکند و در یک یا چند درس مشکل اساسی دارد.
در صورتی که کودک در خواندن مشکل داشته باشد که شایعترین نوع اختلال یادگیری نیز هست، در صحیح خوانی، رمزگشایی، سرعت و دقت خواندن و درک مطلب مشکل دارد. او در یادگیری پیشوندها، پسوندها، کلمات ریشهای و سایر فنون خواندن کند میباشد. در یادآوری و فهم آنچه خوانده است مشکل دارد، در درک، فهم و تعبیر مفاهیم ضعف داشته و حتی نمیتواند اطلاعات و متن موجود را درست و صحیح بخواند و خطاهای پایدار در خواندن دارد و معمولا از خواندن با صدای بلند اجتناب میکند.
کودکانی که اختلال نوشتن دارند در هجی کردن صحیح کلمات و دیکته آن و در استفاده از گرامر ضعف دارند. دست خط بدی دارند و ممکن است در یک قطعه نوشتاری، یک کلمه مشابه را به طور متفاوت بنویسید. معمولا از تکالیف نوشتنی اجتناب میکنند و تکالیف درسی خود را به کندی انجام میدهند و خطاهای ثابت در نوشتن دارند.
کودکانی که اختلال ریاضیات دارند در استدلال و یا محاسبات ریاضی ضعیف هستند و در مهارتهای ریاضیات که نیاز به درک مفاهیم پایهای دارد، مشکل دارند. باید توجه کنیم که اختلال یادگیری معادل عقبماندگی ذهنی، اوتیسم، مشکل بینایی و شنوایی، ناتوانی فیزیکی، اختلالات هیجانی و عاطفی که باعث افت عملکرد تحصیل هستند، نمیباشد. مشکل یادگیری کودک نباید به علت فقدان فرصتهای تحصیلی و آموزشی مثل تغییرات مکرر مدرسه، غیبتهای مکرر از مدرسه و یا ناتوانی مربی و معلم در روشهای صحیحی یاددهی باشد. همچنین مشکل یادگیری کودک نباید ثانویه به فرآیند طبیعی یادگیری یک زبان دیگر باشد.
چرا مهم است که اختلالات یادگیری را تشخیص دهیم؟
بسیاری از کودکان که در نهایت تشخیص اختلال یادگیری میگیرند، معمولا در ابتدا با مشکلات هیجانی و رفتاری مراجعه میکنند و بالعکس بسیاری از کودکانی که در ابتدا تشخیص اختلال یادگیری بر آنها گذاشته میشود در مراحل بعدی کودکی به علت مشکلات ثانویه ناشی از ضعف و ناتوانی در یادگیری دچار ناراحتیهای روانپزشکی میگردند.
معمولا این کودکان اسیر یک چرخه هیجانی منفی میشوند. به این صورت که ناتوانی تحصیلی منجر به احساس شکست و ناکامی، اعتماد به نفس ضعیف، اضطراب، افسردگی و نقص در کفایت اجتماعی میگردد که این موارد با توانایی کودک برای مشارکت فعال و موثر در امور مدرسه تداخل میکند و مشکل یادگیری باعث تشدید موارد فوق میگردد و وضعیت کودک بدتر و بدتر میشود.
به دلیل تمام موارد فوق تشخیص کودکان با اختلال یادگیری، کمک بسزایی به کودک و خانواده او مینماید و عدم تشخیص و مداخله مناسب، تاثیرات منفی جبرانناپذیری بر زندگی و آینده کودک میگذارد.
از آنجایی که این کودکان در معرض مشکلات هیجانی و رفتاری هستند و ممکن است علت اولیه ارجاع آنها همین مشکلات باشد که در زیر آن یک اختلال یادگیری تشخیص داده نشده، قرار گرفته است. باید در کودکانی که با تابلوی فوق مراجعه میکند، حتما به فکر اختلال یادگیری بود.
اختلالات یادگیری به چه علت ایجاد می گردد؟
علت اختلالت یادگیری ناشناخته است اما احتمالا یک سری از نقصهای عصبی شناختی و اختلال عملکرد در فرآیندهای شناختی ممکن است وجود داشته باشد. بیشترین مطالعات انجام شده در زمینه اختلالات خواندن صورت گرفته است که مجموعهای از عوامل ارثی و محیطی را مطرح مینماید. عوامل محیطی مرتبط شامل نارس بودن کودک هنگام تولد، مشکلات حوالی تولد، فقر، سوء تغذیه، سوء مصرف مواد مخدر در والدین، بدرفتاری و غفلت از کودک و آموزش ضعیف در مدرسه میباشد.
برای این دسته از کودکان چه میتوانیم بکنیم؟
با حمایت درست و مداخله مناسب این کودکان میتوانند در مدرسه موفق گشته و در بزرگسالی نیز انسانی موفق گردند. موارد زیر را در برخورد با این کودکان در نظر بگیرید:
• با کودک خود صحبت کرده و به طور باز و آشکار او را از مشکلی که در زمینه یادگیری دارد مطلع نمایید.
• به او یادآوری نمایید که در یادگیری و آموزش نیاز به روشی متفاوت دارد.
• نقاط قوت و استعدادهای او را بشناسید و جهت پرورش آنها، او را تشویق کنید.
• او را در روشها و فنونی که برای کمک به یادگیری موثر است همراهی کنید.
• تلاشهای او را برای رسیدن به موفقیت ارج بگذارید و حمایت کنید.
• زمانی که او مشغول مطالعه است برای او یک مدل و الگو باشید. شما هم یک روزنامه یا کتاب بدست گرفته و مطلبی بخوانید و یا یک متن یا نامه بنویسید.
• اهداف و انتظارات خود را واقع بینانه کنید.
• با معلمین و اعضای مدرسه همکاری کنید.
• زمانی که کودک شما میخواهد حرف بزند، به او گوش دهید.
• از او به خاطر مشارکت در انجام امور مدرسه و قابلیتهای خاصش قدردانی کنید و او را تصدیق و تایید کنید.
• با توسل به روشهای رفتاری انگیزه کودک را برای فعالیتهای تحصیلی بالا ببرید.
• در صورتی که مشکل توجه و تمرکز دارد با استفاده از دارو در بهبود توجه و تمرکز او را کمک کنید.
منبع
انجمن روانپزشکی کودک و نوجوان
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)