صفحه 32 از 40 نخستنخست ... 22282930313233343536 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 311 تا 320 , از مجموع 399

موضوع: دل نوشته های خودمونی

  1. #311
    مدير باز نشسته
    تاریخ عضویت
    May 2010
    محل سکونت
    هرجاكه دل درآنجا خوش است
    نوشته ها
    6,578
    تشکر تشکر کرده 
    3,716
    تشکر تشکر شده 
    6,742
    تشکر شده در
    2,981 پست
    حالت من : Khoshhal
    قدرت امتیاز دهی
    3163
    Array

    پیش فرض

    روزگاری یک نگه، گرمای صد آغوش داشت
    اشک عاشق مزّه گل چشمه های نوش داشت
    یک نوازش میزد آتش بر دل هر بیقرار
    یک سخن، پویائی یک بستر گل پوش داشت
    خندهها بوی خوش عشق و محبت داشتند
    چشمها گیرائی یک چشمه خودجوش داشت
    ای که آغوشت ز سردی میزند پهلو به غم
    یاد آن روزی که آغوشت تب آغوش داشت
    [SIGPIC][/SIGPIC]
    آرزو هایم را به باد میدهم ... مثل قاصدک ... شاید از کنارت عبور کنند ... عطرت را بگیرند و مثل یک جادو تبدیل به یک رویا شوند...


  2. کاربر مقابل از tina عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است:

    spm

  3. #312
    مدير باز نشسته
    تاریخ عضویت
    May 2010
    محل سکونت
    هرجاكه دل درآنجا خوش است
    نوشته ها
    6,578
    تشکر تشکر کرده 
    3,716
    تشکر تشکر شده 
    6,742
    تشکر شده در
    2,981 پست
    حالت من : Khoshhal
    قدرت امتیاز دهی
    3163
    Array

    پیش فرض

    واى باران باران
    شيشه ى پنجره را باران شست.
    از دل من اما چه كسي نقش تو را خواهد شست.
    اى عزيز من بي تو چه سخت است كه من جز كلمات چاره ى ديگرى نداشته باشم.هر چند عزيزى چون
    تو دارم و غمى ندارم
    پس با تو بودن را با نگارش و چهره ات به هم اميخته وبه توازتومىنويسم:
    با تو من همه ى رنگهاى اين سرزمين را اشنا مى بينم
    با تو اهوان اين صحرا كودكان همبازى منند
    با تو كوهها هاميان وفادارخاندان منند
    ( با تو من با بهار مىرويم)
    با تو من در عطر ياسها پخش مى شوم وبا تومن در هرتندرفرياد شوق مى كشم.
    درحلقوم مرغان عاشق مى خوانمودرقلقل چشمه ها مى خندم ودر ناى جويباران زمزمه
    مى كنم.
    با تو من عشق را شوق را
    زندگي را
    و مهربانى پاك خداوندى را مى نوشم.
    با تو من در غربت اين صحرا
    در سكوت اين اسمان
    در تنهايى اين بى كس غرق شوق و خروش و جمعيتم.با تو درختان برادران منندو
    پرندگان خواهران منند
    وگلها كودكان من
    (پس وجودت هميشه زلال وپاك وهميشه در جريان است)
    [SIGPIC][/SIGPIC]
    آرزو هایم را به باد میدهم ... مثل قاصدک ... شاید از کنارت عبور کنند ... عطرت را بگیرند و مثل یک جادو تبدیل به یک رویا شوند...


  4. 2 کاربر مقابل از tina عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  5. #313
    مدير باز نشسته
    تاریخ عضویت
    May 2010
    محل سکونت
    هرجاكه دل درآنجا خوش است
    نوشته ها
    6,578
    تشکر تشکر کرده 
    3,716
    تشکر تشکر شده 
    6,742
    تشکر شده در
    2,981 پست
    حالت من : Khoshhal
    قدرت امتیاز دهی
    3163
    Array

    پیش فرض

    دل من دیر زمانی است که می پندارد
    دوستی نیز گلی است
    مثل نیلوفر و ناز
    ساقه ترد و ظریفی دارد
    بی گمان سنگدل است آن که روا می دارد
    شاخه ترد و ظریفش را
    دانسته بیازارد
    در زمینی که ضمیر من و توست
    از نخستین دیدار هر سخن هر رفتار
    برگ و باری است که می رویانیم
    آب و خورشید و نسیمش مهر است
    گر بدانگونه که بایست به بار آید
    زندگی را به دل انگیز ترین چهره بیاراید
    آنچنان با تو بیامیزد این روح لطیف
    که تمنای وجودت همه او باشد و بس
    بی نیازت سازد از همه چیز و همه کس
    زندگی گرمی دلهای به هم پیوسته ست
    تا در آن دوست نباشد همه درها بسته ست
    [SIGPIC][/SIGPIC]
    آرزو هایم را به باد میدهم ... مثل قاصدک ... شاید از کنارت عبور کنند ... عطرت را بگیرند و مثل یک جادو تبدیل به یک رویا شوند...


  6. 2 کاربر مقابل از tina عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده اند.


  7. #314
    مدير باز نشسته
    تاریخ عضویت
    May 2010
    محل سکونت
    هرجاكه دل درآنجا خوش است
    نوشته ها
    6,578
    تشکر تشکر کرده 
    3,716
    تشکر تشکر شده 
    6,742
    تشکر شده در
    2,981 پست
    حالت من : Khoshhal
    قدرت امتیاز دهی
    3163
    Array

    پیش فرض

    yasi

    دل من باز گریست
    قلب من بازترک خورد و شکست
    باز هنگام سفر بود
    و من از چشمانت می خواندم
    که به آسانی ازاین شهر سفر خواهی کرد
    و از این عشق گذر خواهی کرد
    و نخواهی فهمید
    بی تو این باغ پر از پائیز است . . .
    [SIGPIC][/SIGPIC]
    آرزو هایم را به باد میدهم ... مثل قاصدک ... شاید از کنارت عبور کنند ... عطرت را بگیرند و مثل یک جادو تبدیل به یک رویا شوند...


  8. کاربر مقابل از tina عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است:


  9. #315
    مدير باز نشسته
    تاریخ عضویت
    May 2010
    محل سکونت
    هرجاكه دل درآنجا خوش است
    نوشته ها
    6,578
    تشکر تشکر کرده 
    3,716
    تشکر تشکر شده 
    6,742
    تشکر شده در
    2,981 پست
    حالت من : Khoshhal
    قدرت امتیاز دهی
    3163
    Array

    پیش فرض

    افسانه من به پایان رسیده است !!
    و احساس میکنم
    که این اخرین منزل است...
    دیگر نه بانگ جرس کاروانی ،
    دیگر نه آوای رحیلی !
    تنهایی
    آرامگاه جاوید من است
    و درد و سکوت
    همنشین تنهایی جاودانه من !
    [SIGPIC][/SIGPIC]
    آرزو هایم را به باد میدهم ... مثل قاصدک ... شاید از کنارت عبور کنند ... عطرت را بگیرند و مثل یک جادو تبدیل به یک رویا شوند...


  10. کاربر مقابل از tina عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است:

    spm

  11. #316
    مدير باز نشسته
    تاریخ عضویت
    May 2010
    محل سکونت
    هرجاكه دل درآنجا خوش است
    نوشته ها
    6,578
    تشکر تشکر کرده 
    3,716
    تشکر تشکر شده 
    6,742
    تشکر شده در
    2,981 پست
    حالت من : Khoshhal
    قدرت امتیاز دهی
    3163
    Array

    پیش فرض

    شیشه ای می شکند ...
    یک نفر می پرسد...چرا شیشه شکست؟
    مادری می گوید...شاید این رفع بلاست
    یک نفر زمزمه کرد...باد سرد وحشی مثل یک کودک شیطان آمد،
    شیشه ی پنجره را زود شکست.

    کاش امشب که دلم مثل آن شیشه ی مغرورشکست،
    عابری خنده کنان می آمد...
    تکه ای از آن را بر می داشت...
    مرحمی بر دل تنگم می شد...
    اما امشب دیدم...
    هیچ کس هیچنگفت، قصه ام را نشنید...
    از خودم می پرسم آیا ارزش قلب من از شیشه ی پنجره هم
    کمتر است؟؟؟


    9jq65m56t8780d6n73


    [SIGPIC][/SIGPIC]
    آرزو هایم را به باد میدهم ... مثل قاصدک ... شاید از کنارت عبور کنند ... عطرت را بگیرند و مثل یک جادو تبدیل به یک رویا شوند...


  12. کاربر مقابل از tina عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است:

    spm

  13. #317
    مدير باز نشسته
    تاریخ عضویت
    May 2010
    محل سکونت
    هرجاكه دل درآنجا خوش است
    نوشته ها
    6,578
    تشکر تشکر کرده 
    3,716
    تشکر تشکر شده 
    6,742
    تشکر شده در
    2,981 پست
    حالت من : Khoshhal
    قدرت امتیاز دهی
    3163
    Array

    پیش فرض

    این شبها ، شبهای عاشقی ،
    خواب به چشمانم نمی آید ، همان کابوس همیشگی
    این شبها ، شبهای دلتنگی ،
    میدانم ، نمیدانی ، سخت است این راه زندگی
    تا چشمانم را بر روی میگذارم ،
    فکر تو نمیگذارد که آرام بخوابم
    تو چه کردی با من ، اینگونه نبودم هیچگاه
    چه آوردی بر سر من،ای خدا آزاد کن مرا از این شکنجه گاه
    نمیخواستم عاشق شوم ، عشق به سراغم آمد
    نمیخواستم با تو همسفر شوم ، عشق سر راهم آمد
    نمیخواستم به تو دل ببندم ،
    اینک اگر فکر تنهایی کنم مثل دیوانه ها به خودم میخندم
    چه بر سر این دل آوردی ، انگار در حال خودش نیست
    آهای بی وفا ، این دل را دیوانه کردی ،
    باید فکری به حالش کنی
    نه اینکه مثل روزهای اول آشنایی دوباره خامش کنی
    بیش از این مرا عذاب نده ، یک لحظه به این دل امان بده
    برای من که بی نفسم کجاست آن همنفس عشق ،
    برای من که عاشقم ، کجاست آن آرامش عشق
    کار از کار گذشته ، قلبم بدجور به تو دلبسته
    اشک ها ناتمام است ،
    این شبهایی که بی خوابی به چشمانم می آید بی پایان است
    انگار نمیخواهد بگذرد این روزها
    بدجور حالم خراب است در این لحظه ها


    [SIGPIC][/SIGPIC]
    آرزو هایم را به باد میدهم ... مثل قاصدک ... شاید از کنارت عبور کنند ... عطرت را بگیرند و مثل یک جادو تبدیل به یک رویا شوند...


  14. کاربر مقابل از tina عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است:

    spm

  15. #318
    مدير باز نشسته
    تاریخ عضویت
    May 2010
    محل سکونت
    هرجاكه دل درآنجا خوش است
    نوشته ها
    6,578
    تشکر تشکر کرده 
    3,716
    تشکر تشکر شده 
    6,742
    تشکر شده در
    2,981 پست
    حالت من : Khoshhal
    قدرت امتیاز دهی
    3163
    Array

    پیش فرض

    کاش میدانست یکی در این دنیا، او را به اندازه ی یک دنیا دوست میدارد
    کاش میدانست که شب و روز به او می اندیشم و آرزو میکنم تصویر
    چهره ی ماهش را در آینه ی چشمانم ببینم
    کاش میدانست که از دلتنگی او لحظه هایم را با اشکهایم همنشین هستم!
    نمیداند که یکی او را دیوانه وار دوست میدارد ، نمیداند که یکی اینجا
    خسته و تنها به انتظارش همیشه نشسته است.
    کاش میدانست که لحظه هایی که به او می اندیشم ،
    یادش آرامش وجود من است .
    او نمیداند که همه ی زندگی ام است ،
    نمی داند که زندگی ام بدون او تیره و تاراست
    کاش در میان همه ، یک لحظه نیز به من نگاه میکرد، تا با نگاهش نفس بگیرم ،
    کاش لحظه ای به حرف دلم گوش میکرد تا با حرفم قلب پاکش را از او بگیرم.
    کاش میدانست که نگاهم همیشه به ثانیه هاست ،
    تا حتی لحظه ای از دور هم او را ببینم ، تا دوباره جان بگیرم ،
    میخواهم تا ابد تنها با نگاه به او زندگی کنم و آخر سر نیز بمیرم.
    کاش میدانست که با یک لحظه نگاه به چشمانم ، زندگی را به من میدهد.
    نگاهم کن که سوی چشمانم به نور چشمان تو بسته است
    و نور چشمانت ، روشن بخش قلب تاریک من است
    [SIGPIC][/SIGPIC]
    آرزو هایم را به باد میدهم ... مثل قاصدک ... شاید از کنارت عبور کنند ... عطرت را بگیرند و مثل یک جادو تبدیل به یک رویا شوند...


  16. کاربر مقابل از tina عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است:

    spm

  17. #319
    مدير باز نشسته
    تاریخ عضویت
    May 2010
    محل سکونت
    هرجاكه دل درآنجا خوش است
    نوشته ها
    6,578
    تشکر تشکر کرده 
    3,716
    تشکر تشکر شده 
    6,742
    تشکر شده در
    2,981 پست
    حالت من : Khoshhal
    قدرت امتیاز دهی
    3163
    Array

    پیش فرض

    من نه عاشق بودم

    و نه محتاج نگاهی که بلغزد بر من

    من خودم بودم و یک حس غریب

    که به صد عشق و هوس می ارزید

    من خودم بودم و دستی که صداقت می کاشت

    گر چه در حسرت گندم پوسید

    من خودم بودم و هر پنجره ای

    که به سرسبزترین نقطه بودن وا بود

    وخدا می داند

    سادگی از ته دلبستگی ام پیدا بود

    من نه عاشق بودم

    و نه دلداده به گیسوی بلند

    و نه آلوده به افکار پلید

    من به دنبال نگاهی بودم

    که مرا از پس دیوانگی ام می فهمید

    آرزویم این بود

    دور اما چه قشنگ

    بروم تا در دروازه نور

    تا شوم چیده به شفافی صبح...
    [SIGPIC][/SIGPIC]
    آرزو هایم را به باد میدهم ... مثل قاصدک ... شاید از کنارت عبور کنند ... عطرت را بگیرند و مثل یک جادو تبدیل به یک رویا شوند...


  18. کاربر مقابل از tina عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است:

    spm

  19. #320
    مدير باز نشسته
    تاریخ عضویت
    May 2010
    محل سکونت
    هرجاكه دل درآنجا خوش است
    نوشته ها
    6,578
    تشکر تشکر کرده 
    3,716
    تشکر تشکر شده 
    6,742
    تشکر شده در
    2,981 پست
    حالت من : Khoshhal
    قدرت امتیاز دهی
    3163
    Array

    پیش فرض

    دلم گرفته عزيزم كمي سه تار بزن

    تمام غربت آيينه را هوار بزن

    و حرف هاي دلت را كه مثل من تنهاست

    بخوان و در غزلت شاعرانه جار بزن

    دوباره ،چتر خودش را خزان گشوده به باغ

    سري به وسعت تنهايي بهار بزن

    اگر كه لهجه ي باران هنوز يادت هست

    به روي پنجره طرحي به يادگار بز

    پر از ترنم باران شده نگاهت ،پس

    به همنوایی شعرم بیا سه تار بزن
    [SIGPIC][/SIGPIC]
    آرزو هایم را به باد میدهم ... مثل قاصدک ... شاید از کنارت عبور کنند ... عطرت را بگیرند و مثل یک جادو تبدیل به یک رویا شوند...


  20. کاربر مقابل از tina عزیز به خاطر این پست مفید تشکر کرده است:

    spm

صفحه 32 از 40 نخستنخست ... 22282930313233343536 ... آخرینآخرین

برچسب ها برای این تاپیک

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

علاقه مندی ها (بوک مارک ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  

http://www.worldup.ir/