هرگز از مرگ نهراسيدهام
گرچه دستانش از ابتذال شكنندهتر بود.
هراس من-باري-همه از مردن در سرزمينيست
كه مزد گوركن
از آزادي آدمي
افزون باشد.
جستن
يافتن
و آنگاه
به اختيار برگزيدن
و از خويشتن خويش
باروئي پي افكندن-
اگر مرگ را از اين همه ارزشي بيشتر باشد
حاشا كه هرگز از مرگ هراسيده باشم.
علاقه مندی ها (بوک مارک ها)